اختراع دستگاه رها ساز اسانس گياهان معطر براي استنشاق ( انكباب ) در زمينه پزشكي كاربرد دارد. مشكلات: در طب نوين بيش از 30% دارو رساني به صورت استنشاقي صورت ميگيرد، در منابع طب ايراني استنشاق بخار گياهان معطر مهمترين روش دارورساني استنشاقي ميباشد. اما در حال حاضر دستگاهي براي اين روش دارورساني وجود ندارد، بنابراين مردم به روش خانگي(جوشاندن گياهان در ظروف آشپزخانه) از اين روش دارورساني استفاده مينمايند. در روش خانگي براي توليد بخار، دماي مخلوط آب وگياهان به نقطه جوش ميرسد. دما در حد نقطه جوش علاوه بر تغيير در برخي از اجزاء اسانس ها، احتمال سوختگي مجاري تنفسي ويا ساير قسمت هاي بدن را افزايش ميدهد. همچنين امكان انجام بخور به روش خانگي در محل كار و... محدود ميباشد. راهكار: اين دستگاه براي آزادسازي مواد فرار گياهان معطر و استنشاق آن توسط بيمار بر اساس منابع طب ايراني ساخته شده است. در اين اختراع علاوه بر حرارت از مكانيسم هايي كه سبب توليد بخار در دماي كمتر از نقطه جوش ميشود، استفاده شده است. هم زدن مخلوط و خروج سريع بخار از مخزن به كمك فن بدون پره، با مكانيسم افزايش فشار بخار سبب توليد بخار در دماي حدود 60 تا70 درجه سانتي گراد ميشود.

اختراع ساخت تركيب ذرات آهن پوشيده شده با گاليك اسيد-ايندوسيانين گرين كه در زمينه درمان غيرتهاجمي سرطان كاربرد دارد. مشكلات: درمانهاي غيرتهاجمي سرطان موضوع بسياري از تحقيقات در حوزه درمان هستند. استفاده از يك حساس كننده نوري(PS)- مثل ايندوسيانين گرين (ICG)- بعنوان يك ايجنت در درمان فتودايناميك نيازمند غلظت بالايي از آن بصورت وريدي ميباشد. همچنين يك مكانيسم هدايتي براي تحويل هدفمند اين PS وجود ندارد و روشهاي ايمونوتارگتينگ مقرون بصرفه نمي باشند. بهترين گزينه براي رفع اين دو محدوديت استفاده از ذرات آهن ميباشد كه ميتوانند توسط يك ميدان مغناطيسي خارجي به بافت هدف هدايت شوند.از طرفي ذرات آهن در بدن داراي سميت هستند و اگلومره ميشوند؛ استفاده از يك پوشش بيولوژيك پايداركننده به رفع اين مشكل كمك مي كند. گاليك اسيد (GA) و ICG به ترتيب بعنوان پوشش بيولوژيك و عامل درمان نوري، ميتوانند از طريق گروههاي بنزنيشان متصل شوند. در اين اختراع تركيب جديد ذرات آهن-GA-ICG حاصل شد و پس از تعين مشخصات فيزيكي و شيميايي آن اثر سميت اين تركيب ، روي دو رده سلول سرطاني بررسي گرديد. سپس درمان فتودايناميك در غلظت بهينه از آن تحت تابش شدتهاي مختلف منبع نور فروسرخ نزديك بررسي شد.

الكتروليزتراپي يكي از روشهاي فيزيكي درمان و كنترل تومورهاي سرطاني است كه اخيرا مورد توجه قرار گرفته است. اين تكنيك خصوصا در بعضي شرايط از جمله تهاجم سلولهاي سرطاني به عروق اصلي ارگانهاي حياتي منجمله كبد و پانكراس به خوبي قابل استفاده و موثر است در حاليكه ديگر روشها از جمله جراحي در اين شرايط كارايي ندارند. با توجه به اهميت اين تكنيك دستگاه الكتروليز تراپي (شامل قسمتهاي نرم افزاري و سخت افزاري) در مركز تحقيقات فيزيك پزشكي مشهد ساخته شد. از مهمترين ويژگي هاي دستگاه طراحي شده تغييرات بسيارناچيز جريان نسبت به تغيير امپدانس الكتريكي بافت در حين عمل (دقت 0/1 درصد در جريان الكتريكي در حد ميلي آمپر) و پيش بيني اجزايي جهت افزايش دقت و ايمني درمان است. شايان ذكر است تا به حال دستگاهي مشابه آن در ايران ساخته نشده و اين دستگاه نسبت به مدل هاي خارجي كاملتر و ايمن تر است. با بررسي اين دستگاه و تكنيك روي 160 مدل توموري كارسينوماي كولون در موش Balb/C علمكرد درخسان دستگاه و تكنيك الكتروليز تراپي مشاهده گرديد. و شاهد نابودي كامل تومورها در بعضي گروههاي درماني بوديم.

مهمترين مزاياي دستگاه فراصوتي تحويل دارو در مقايسه با تزريق زير جلدي انسولين بدون درد و غير تهاجمي بودن سادگي قابل حمل بودن سيستم كم هزينه و در عين حال موثر بودن آن است. دستگاه فراصوتي تحويل دارو شامل آرايه 7 تايي مولدهاي فراصوتي اتاقك ذخيره انسولين و بخش الكترونيكي فعال كننده مولدهاست. مبدلهاي پيزوالكتريك ضد آب داخل محفظه اي از جنس آلومينيوم و فركانس تشديد 0/1 +40 كيلو هرتز بصورت تجاري در دسترس بوده و اتاقك انسولين در قالب يك محفظه استوانه اي طراحي شده است. الكترونيك سيستم جهت درايو كردن آرايه مولدها شامل يك آميلي فاير توان شبكه تطبق دهنده و ميكروپروسسور 8 بيتي برنامه ريزي شده مي باشد عملكرد دستگاه بر روي خرگوشهاي هايبرگلايسميك مورد ارزيابي قرار گرفته و نشان داده شد كه در تابش 10 دقيقه اي امواج فرا صوت سطح انسولين پس از 60 دقيقه U/L و 341/9 افزايش و سطح گلوكز تا دقيقه اي 180، mg/dl و 229/0 كاهش داشته و در تابش 20 دقيقه اي سطح انسولين در زمان 30 دقيقه MU/L و 307/9 افزايش و سطح گلوكز در زمان 180 دقيقه mg/dl و 283/9 كاهش نشان داده است. همچنين ايمني دستگاه نيز با انجام مطالعاتبافت شناسي روي بافت تابش ديده خرگوش بررسي شد كه نتايج حاكي از ايمن بودن روش است. عليرغم نتايج دلگرم كننده اي كه گزارش شده اين روش هنوز مجوز باليني دريافت نكرده است زيرا بايستي كماكان جهت بررسي مكانيسم تحويل انسولين پارامترهاي مداخله گر و تعيين شرايط بهينه آنها (عواملي نظير سيكل كاري، زمان تابش شدت و سطح مقطع مولدها و حجم انسولين موجود در محفظه دستگاه) تحقيقات لازم صورت گيرد.

ليشيمانيوز پوستي بكي از مشكلات بهداشتي مهم كشورهاي مديترانه شرقي مي باشد. درمان دارويي رايج، تزريق عضلاني يا موضعي تركيبات آنتيموان پنج تايي مانند گلوكانتيم است كه ضمن سميت و دردناك بودن، طيف كثيري از بيماران به آن مقاوم هستند. كلاريترومايسين يك آزاليد است و زيرمجموعه ماركوليدهاست اين آنتي بيوتيك در درمان عفونت هاي باكتريايي استفاده مي شود. ليپوزومها ويزيكولهاي ميكروسكوپي تشكيل شده از 2 لايه فسفوليپيدي هستند كه فازهاي آبي را در بر مي گيرند و به عنوان سيستم هاي داروسازي براي داروهاي ملول در آب و محلول در چربي جهت افزايش كارايي استفاده مي شوند. اين اختراع يك فرمولاسيون ليپوزومي موضعي مناسب حاوي كلاريترومايسين مي باشد كه قادر به عبور از لايه شاخي پوست است و به وسيله ماكروفاژها در درم بلعيده شده و به ليزوزوم ماكروفاژها مي رسد. در ليزوزوم داروي انكپسوله شده و آزاد مي گردد. ليزوزوم ماكروفاژها محل تكثير انگل ليشمانيا عامل سالك مي باشد. بنابراين داروي انكپسوله شده در اين محل در مجاورت خود انگل مي باشد و مي تواند تأثير خود را اعمال كند. ازمايشات به عمل آمده توسط تيم تحقيقاتي نشان مي دهد كه اين فرآورده نه ت نها عفونت هاي معمولي لشمانيا ماژور بلكه موارد مقاوم به درمان يا گلوكانتيم را نيز درمان نموده است.

اختراع چارچوب آلي- فلزي هدفمند جهت درمان شيميايي و فوتوديناميكي همزمان برپايه مس است كه در زمينه دارو رساني هدفمند به سلول هاي سرطاني كاربرد دارد و براي حل مشكل نبود يك روش درماني مناسب جهت هدف گيري دقيق تر سلول هاي سرطاني سينه، جهت كاهش عوارض دارويي بر روي سلول هاي سالم طراحي شده است. راه حل ارائه شده در اين اختراع استفاده از چارچوب آلي- فلزي بر پايه مس، به عنوان يك مركز فعال براي افزايش كارايي فوتوديناميك درماني است كه با داشتن تخلخل بالا در داخل چارچوب اين امكان را مي دهد كه داروي هيدروفيل دوكسوروبيسين در داخل اين فضا به ميزان زيادي قرار گيرد و از طرفي پس از بارگيري دارو براي جلوگيري از حذف فوري از جريان خون با غشاي گلبول قرمز (RBC) پوشش داده شد. در طراحي اين ذره، از آپتامر MUC1 به عنوان targeting agent استفاده گرديده تا بتوان سلول هاي سرطاني را با اختصاصيت بيشتري هدفگيري كرد.