لیست اختراعات صابر عليزاده ممقاني
در اختراع حاضر، راكتور الكتروشيميايي جهت الكتروسنتز محصولات آلدئيدي و كتوني از طريق اكسايش الكتروشيميايي الكل¬ها با روشي نوين و مطابق با قوانين شيمي سبز، ارائه شده است. با توجه به نياز صنايع داخل كشور اعم از داروسازي، كشاورزي، مواد آرايشي و بهداشتي، عطرسازي و رنگ¬سازي بر بكارگيري پيش¬ماده¬هاي آلدئيدي و كتوني جهت توليد محصولات ثانويه و همچنين نياز محققين فعّال در محيط¬هاي آزمايشگاهي و صنعتي به راكتور الكتروشيميايي جهت الكتروسنتز مواد آلي، سعي بر قطع وابستگي كشور در واردات مواد اوليه و عدم نياز به دستگاهوري خارجي داشته¬ايم. فعاليت¬هاي پيشين در توليد مواد مذكور به¬دلايل زيست¬محيطي و اقتصادي از مقبوليّت چنداني برخودار نبوده¬اند و از سويي ديگر هزينه بالا و وارداتي بودن راكتور¬ الكتروشيميايي صنعتي نيز از مشكلات خاص مربوط به اين زمينه محسوب مي¬شود. لذا در اختراع حاضر، الكترود اصلاح¬شده با نانوحفرات سيليكايي عامل¬دار شده با راديكال (TEMPO@MCM-41)، به¬عنوان كاتاليزوري كارآمدتر جهت اكسايش الكتروشيميايي الكل¬ها ساخته شد. در مرحله بعد راكتور الكتروشيميايي تشكيل شده از مجموعه الكترودهاي اصلاح¬شده (TEMPO@MCM-41)، به¬منظور افزايش مقياس فرآيند توليدي حاضر به¬عنوان نخستين نمونه داخلي و خارجي طراحي شد. نتايج بدست آمده بيانگر توانايي اين سيستم در تبديل دسته وسيعي از الكل¬ها به آلدئيدها و كتون¬هاي مربوطه با بهره¬هاي خوب تا عالي، در محيط آبي و بدون ايجاد محصول جانبي بود. راكتور مذكور با تبديل مقياس بزرگ 20 ميلي¬مول و ارائه عدد بازده (TON) غيرمنتظره بالاي 6000، عملكرد موفقي در اكسايش الكتروشيميايي الكل¬ها به¬همراه داشت. براساس اطلاعات ما، اين ميزان عدد بازده بدست آمده، بالاترين مقدار گزارش شده براي سيستم-هاي كاتاليزوري برپايه راديكال TEMPO در اكسايش شيميايي و الكتروشيميايي الكل¬ها مي¬باشد. با توجه به تطابق روش ارائه شده با قوانين محيط¬زيست، امكان بازيافت كاتاليزور و توليد محصولات در مقياس نيمه صنعتي و توانايي صنعتي شدن، امكان تأمين نيازهاي صنايع فوق¬الذكر جهت توليد محصولات ثانويه ميسّر مي¬باشد. همچنين با توجه به طراحي و ساخت اين راكتور الكتروشيميايي در داخل كشور با بكارگيري امكانات ساده و قيمت مناسب، نياز محيط¬هاي آزمايشگاهي و حتي صنعتي به واردات راكتور از خارج كشور با هزينه بالا، جهت توليد مواد آلي نيز مرتفع مي¬شود.
بنزن، تولوئن، اتيل بنزن و زايلن (BTEXs) جزء مهمترين تركيبات آلي فرار و از شايعترين مواد شيميايي توليد شده در جهان هستند كه كارگران شاغل در صنايع مختلف در مواجهه با اين تركيبات قرار دارند. اثرات بهداشتي كه در مواجهه ي با BTEXs رخ مي دهد عبارتند از: لوسمي، سرطان صفراوي، آلرژي، تشديد آسم، نقص هنگام تولد، آسيب هاي كبدي، كليه و سيستم عصبي مركزي. اندازه گيري اين تركيبات و متابوليتهاي آنها در ادرار با استفاده از روشهاي تجزيه دستگاهي انجام ميگيرد اگر چه اين روشها داراي دقت و صحت بالايي هستند اما نسبتا پيچيده، سخت، گران قيمت و زمان بر ميباشند بنابراين، يك روش قابل اعتماد، سريع و ساده كه مقرون به صرفه و همگام با اصول شيمي سبز باشد و ميزان مواجهه افراد را مشخص كند، ضروري است. هدف ما طراحي و ساخت يك حسگر هيبريدي الكتروريسي شده بر پايه چهارچوبهاي فلزي-آلي عامل دار شده با لانتانيدها و نانو ذرات جهت استفاده در پايش بيولوژيكي سريع BTEXs و متابوليت هاي ادراري آن ميباشد كه ميتواند جايگزين سريع، مناسب و كم هزينهاي براي روشهاي آزمايشگاهي موجود در جهت پايش بيولوژيكي تركيبات مختلف در ادرار باشد به گونهاي كه نقاط ضعف روشها پيشين را پوشش دهد. در داخل كشور تاكنون سنسور مشابه وجود نداشته است، البته در خارج كشور مطالعاتي در مورد توليد چنين سنسورهايي انجام شده است اما برتري اين سنسور استفاده از چار چوب آلي فلزي جديد، افزايش كارايي سنسور با عمل الكتروريسي (براي اولين بار) و اصلاح نحوي توليد چارچوب آلي – فلزي است.
موارد یافت شده: 2