لیست اختراعات فائزه كاشانيان
در فرآيندي دو مرحلهاي ابتدا نانوذره مغناطيسي اكسيد آهن اصلاح سطح شده با الآرژنين توليد ميشود سپس پوششي از پليمر قالب مولكولي به صورت كوالانسي به سطح هسته مغناطيسي متصل ميشود. پليمر قالب مولكولي كه در حضور انواع مولكولهاي الگو، اعم از زيستي و غيرزيستي، پليمره ميشود، بدين ترتيب شكل مولكول الگوي موردنظر بر روي آن پرينت ميشود و اين امكان را فراهم ميكند تا بعد از خارج كردن مولكول الگو از ساختار پليمري، اين نانوذره بعد از ورود به هر سيالي كه حاوي آن مولكول الگو باشد، با آن اتصال غيركوالانسي برقرار كند و آن را از محيط حذف نمايد. در واقع، هدف حذف بسيار انتخابگر مولكول الگو براساس اندازه، شكل و گروههاي عاملي از همه مايعات، اعم از زيستي و غير زيستي با استفاده از اين نانوذره مغناطيسي و جداسازي تركيب نانوذره و مولكول الگو از مايع زيستي توسط آهنربا است. بنابراين به طور خلاصه ميتوان گفت كه با اختراع اين نانوذره امكان جداسازي هوشمند مولكول الگو (هر مولكول زيستي و يا غير زيستي كه انكان اتصال پيوند هيدروژني داشته باشد) طي فرآيند جذب بسيار انتخابگر تحت اعمال ميدان مغناطيسي خارجي فراهم ميشود. در ساخت نانوذره NMA-BMIP دو مرحله اساسي وجود دارد: 1- سنتز و اصلاح سطح درجاي نانوذرات Fe_3 O_4 به روش كاهش در محل به وسيله اسيد آمينه آرژنين، 2- پليمريزاسيون در حضور مولكول الگو. با كاربرد اين نانوذره در فرآيندهاي جداسازي، در فرآيندي بسيار دقيق و هوشمند كه در سطح نانويي انجام ميگيرد، بدون تحميل هر گونه تنشي به مايع و موادي كه داخل آن قرار دارند، با توجه به آنكه در مايعات زيستي عدم اعمال تنش به مولكولهاي زيستي بسيار حائز اهميت است، فقط مولكول الگو حذف ميشود. با ساخت اين نانوذره بازده جداسازي و حذف مواد مورد نظر و عدم حذف مواد غير هدف به طور چشمگيري افزايش مييابد. باتوجه به امكان استفاده از انواع مولكولهاي زيستي و غيرزيستي به عنوان مولكول الگو و سادگي مراحل توليد اين نانوذره نسبت به همه انواع پليمرهاي قالب مولكولي مغناطيسي كه تاكنون توليد شدهاند، اين نانوذره از نظر سادگي فرآيند توليد و هزينههاي محتمل بسيار مقرون به صرفه و كارآمد است و زيست سازگارتر نيز ميباشد.
اين اختراع مربوط به افزايش بازده توليد پروتئينهاي نوتركيب فعال و داراي عملكرد از تودههاي غيرفعال و متراكم پروتئين (انكلوژن بادي) در فرآيند بيان در ميزبانهاي پروكاريوتي يا يوكاريوتي است. براي تاخوردگي مجدد شكل متراكم پروتئين را دناتوره ميكنند و در غلظت بالايي از دناتوره كننده حل مينمايند. تاخوردگي مجدد براي توليد پروتئينهاي فعال با حذف دناتوره كننده رخ ميدهد. مرحله حذف دناتورهكننده از پروتئينهاي دناتورهشده، يك مرحله كليدي در راندمان بازيافت پروتئينها است. اين روشها براي بسياري از تودههاي پروتئيني غيرفعال و پروتئينها در شكل دناتوره، در بسياري از موارد منجر به تهنشيني مقدار قابلتوجهي از پروتئين و درنتيجه بازيافت پروتئينها با بازده كم ميشود، غالباً زمانبر هستند و در آنها بازده بازيافت پروتئين نيز كم است. در اين اختراع از سامانه ريزسيال جهت تأمين تاخوردگي درست از رهگذر شارش آرام، بدون تنش، قابلكنترل، كاملاً خودكار و پيوسته در حوزه پروتئينهاي نوتركيب استفاده ميشود و افزايش بازده تاخوردگي مجدد پروتئينهاي نوتركيب از تودههاي غيرفعال پروتئيني را به همراه دارد. كاربرد سامانه ريز سيالي معرفيشده در اين طرح، يك راهحل عمومي و خودكار براي اصلاح و تأمين تاخوردگي مجدد پروتئينها است. محلول حاوي پروتئين دناتوره شده از ورودي اصلي و محلول رقيقسازي از ورودي ديگر به كانالها تزريق ميشود. در طي فرآيند رقيقسازي-دياليز محلول حاوي پروتئين دناتورهشده بعد از عبور از لوله اصلي، بصورت تدريجي رقيق شده، غلظت عامل دناتورهكننده كاهش مييابد و در شرايطي بسيار آرام فرآيند تاخوردگي مجدد پروتئين انجام ميگيرد. در اين سامانه از فاصله نفوذ كوچك و سطح ويژه بزرگ سامانههاي ريزسيال بهره گرفته ميشود.
در اين اختراع حذف اوره از خون، بر اساس طراحي و ساخت يك نانوسامانه مغناطيسي زيستي انجام ميگيرد. اين سامانه مغناطيسي زيستي پليمري قالب مولكولي، قادر است اوره خون را به صورت انتخابي جذب نمايد. در ساخت اين نانوسامانه چهار مرحله اساسي انجام شده است: 1- سنتز نانوذرات Fe_3 O_4 به روش همرسوبي، 2 و 3- پوششدهي نانوذرات مغناطيسي با سيليكا و اصلاح سطح كه به علت وجود نيروي واندروالسي و جذب مغناطيسي متقابل و امكان كلوخه شدن Fe_3 O_4 انجام گرفت، در اين مورد از ذرات سيليكا كه داراي ثبات شيميايي و استحكام فيزيكي و دوام مكانيكي بالائي هستند بهعنوان مولكول پوششدهنده محافظتي براي تثبيت اكسيدهاي آهن استفاده شد. اين لايه نقش محافظت از هسته را دارد. علاوه بر آن، در اين مرحله بعد از اصلاح و عاملدار كردن، شيمي سطح بهگونهاي تغيير يافت كه اتصال به پليمر در مرحله بعدي ممكن گردد. 4- در مرحله پليمريزاسيون از پنج واكنشگر استفاده شد؛ نانوذره مغناطيسي پوششدهي شده با سيليكا كه اصلاح سطح شده، EGDMA به عنوان عامل ايجاد اتصالات عرضي، مونومر داراي گروههاي عاملي مانندMAA ، AIBN در نقش آغازگر و اوره به عنوان الگو. با افزودن اين مواد در حال همزدن به تدريج دما بالا برده شد و در دماي 60 به مدت 12 ساعت واكنش انجام گرفت. اين نانوسامانه انتخابگري بالا (بر اساس شكل، اندازه و گروه عاملي) براي شناسايي مولكولهاي اوره را دارد. بعد از سنتز نانوسامانه، تركيب هسته و ويژگيهاي ساختاري نانوذرات مغناطيسي، اندازه و شكل نانوسامانهها، تاثير ساختار نانوسامانه بر خاصيت مغناطيسي هسته مغناطيسي، گروههاي عاملي موجود در تركيب، توانايي نانوسامانه در جذب مولكول الگو به دقت ارزيابي و بهينهسازي گرديد. اين نانوسامانه، از لحاظ اقتصادي به صرفه، بسيار زيست سازگار و تحت فشار مقاوم است، به سرعت توليد ميشود و امكان جذب و واجذب هوشمند تحت اعمال ميدان مغناطيسي را فراهم ميآورد. بعد از حذف ميدان مغناطيسي خارجي، كلوخه نميشود و امكان استفاده مجدد از آن وجود دارد. همچنين در دماهاي مختلف، در محلولهاي آلي و در pH هاي مختلف قابل استفاده است. با كاربرد اين نانوسامانه در فرآيند نانوهمومگنتودياليز، عوارض همودياليزهاي فعلي برطرف ميشود و در فرآيندي بسيار دقيق و هوشمند كه در سطح نانويي انجام ميگيرد، بدون تحميل هر گونه تنشي به سلولهاي خوني، فقط اوره خون حذف ميشود. با ساخت اين نانوسامانه امكان كاهش زمان طولاني و ملالآور دياليز و عوارض آن نيز بوجود آمده و بازده دياليز در حذف مواد سمي و عدم حذف مواد غير زائد به طور چشمگيري افزايش مييابد.
موارد یافت شده: 3