اختراع حاضر با عنوان ساخت مواد پوشش دهي پايه آبي (فليك هاي روي-آلومينيوم) حاوي كروم ميباشد كه به زمينه هاي شيمي آلي، الكتروشيمي و سنتز مواد شيميايي كاربردي مرتبط مي باشد. پوشش هايي كه از طريق روش هاي گالوانيزه بر روي فلزات اعمال ميشوند داراي معايب زيادي از جمله مقاومت پايين در برابر خوردگي، تردي هيدروژني، ضخامت بيشتر، و عدم يكنواخت بودن سطح پوشش مي باشند. به علت مزيت هائي كه روش پوشش دهي اين ماده نسبت به روش سنتي گالوانيزه دارد، پوشش هاي فليك هاي روي - آلومينيوم خيلي سريع جاي خود را در صنعت پوشش دهي باز كرده است. از كل مطالب ارائه شده ميتوان نتيجه گيري نمود عليرغم سرمايه گذاري مالي بيشتر جهت خريد و راه اندازي خط پوششكاري فليك هاي روي-آلومينيوم ، از لحاظ علمي و فني اين پوشش با فاصله بسيار زياد نسبت به ساير روش هاي پوششكاري از جمله گالوانيزه سرد و گرم، خواسته هاي استاندارد را از لحاظ مقاومت در برابر خوردگي، ثابت بودن سختي و خواص مكانيكي، ويژگيهاي متالوگرافي و عدم ايجاد تردي هيدروژني تامين مي نمايد.

عنوان اختراع: شبيه ساز آموزشي ريه زمينه فني: سلامتي و بهداشت – پزشكي و مراقبت هاي ويژه و آموزش از گذشته هاي دور جهت آموزش دانش پزشكي و درك بهتر بدن انسان ،از مولاژها (مانكن) در امر آموزش استفاده مي شده است. از آنجا كه جاي خالي برخي از وسايل كمك آموزشي در برخي از زمينه هاي پزشكي از جمله آموزش نحوه عملكرد ونتيلاتور احساس مي شود بر آن شديم تا با ساخت وسيله اي در اين راستا اين مشكل را حل كنيم. آموزش استفاده از ونتيلاتور هميشه تئوري بوده و جنبه عملي آن وابسته به تنوع بيماران بستري نيازمند حمايت تنفسي بوده است.استفاده نادرست از ونتيلاتور به دليل آموزش ناكافي علاوه بر كاهش كيفيت خدمات درماني ،موجب تحميل بار اقتصادي جهت تهيه ونتيلاتور ويا تعميرآن مي شود. شبيه ساز آموزشي ريه قابليت اتصال به تمامي انواع ونتيلاتورها (فشار مثبت، فشار منفي و ...) را دارد. در واقع مي توان با اعمال تغييرات مشابه با مشكلات تنفسي روي اين وسيله اثر اعمال شده ناشي از اين تغييرات و راه حل هاي درماني را بر روي انواع ونتيلاتورها مشاهده كرد. همچنين اين وسيله قابليت بررسي و آموزش انواع مختلف منحني هاي تنفسي از جمله جريان - زمان(flow-time) ، فشار – زمان (pressure-time) و حجم – زمان (volume-time)،بررسي لوپ هاي تنفسي فشار – حجم (pressure-volume) و جريان – حجم (flow-volume) را نيزدارد.

بستر محافظ پوست در برابر زخم بستر و كاهنده پيشرفت زخم داراي يك لفاف پليمري از پلي پروپيلن است كه توده نانوكامپوزيتي شامل نانوسيليس و پليمرهاي اكريليك با خاصيت شكل پذير و انعطاف پذير جهت شكل گيري هماهنگ با اندام انسان را در خود جا داده است.

خلاصه اختراع وجود ميكروبها ، قارچها ، آلودگيهاي محيطي و عوامل عفونت باكتريايي در اماكن عمومي ، بيمارستانها و سرويسهاي بهداشتي و رستورانها و ... امري اجتناب ناپذير است. در بيشتر اين اماكن دستمالهاي كاغذي بدون پوشش نصب شده روي ديوار به چشم مي خورد. قطعا ورود انواع آلودگي هاي محيطي نظير گرد و غبار ،آلودگي هاي ميكروبي و ... به بافت اين دستمالها امري اجتناب ناپذير مي باشد.استفاده آنها توسط مصرف كنندگان تهديد جدي براي سلامت آنها محسوب مي شود.بسياري از مصرف كنندگان در معرض خطر ابتلا به عفونتهاي ميكروبي و باكتريايي، قارچي ،حساسيتهاي پوستي مي باشند. ايجاد پوشش نانو كامپوزيت ضد قارچ و آنتي باكتريال روي اين دستمال ها و بسته بندي آنها با اين فيلم نانو كامپوزيتي مي تواند كمك شاياني به سلامت مصرف كنندگان نمايد.لذا در اين اختراع با استفاده از نانو ذرات پوشش داده شده روي پايه پليمر فيلم نانو كامپوزيت با خواص آنتي باكتريال و ضد قارچ براي بسته بندي دستمالهاي نصب شده در اين اماكن ، توليد شده است.

با توجه به اينكه نوار بهداشتي هاي مورد مصرف خانمها در بازار استريل نمي باشد اين امر باعث آلودگيهاي ثانويه در خانمها مي گردد لذا لزوم توليد نوار بهداشتي استريل جهت جلوگيري از اينگونه آلودگيها احساس مي شود . جهت استريل نوارهاي بهداشتي توليد شده از روشهاي ذيل استفاده مي گردد . با استفاده از روشهاي پرتودهي - اشعه uv - پرتو مادون قرمز- اوزون- گازاتيلن اكسايد - فرمالدهيد - نوين پلاسما - التراسونيك -

تنظيم ميزان جريان آب در بسياري از كانالهاي شبكه هاي آبياري و زهكشي به كمك دريچه هاي آن انجام شده و ميزان جريان آب نيز به كمك ادوات پيچيده اندازه گيري سرعت و يا نصب ادوات دبي-‌اشل در پايين دست دريچه ها و برروي كانالهاي آب انجام مي گردد. در صورتيكه جريان آب در كانالها داري برگشت آب باشد، نصب ادوات دبي-اشل غيرممكن بوده و از سوي ديگر نصب ادوات گران قيمت اندازه‌گيري سرعت نيز عمدتا به دليل مسائل حفاظتي، وجود آشغال و جلبك در كانالهاي آب از پايداري لازم برخوردار نيست. اين در حالي است كه اگر بتوان ميزان گشودگي دريچه هاي آب در بالادست كانالهاي آب را اندازه گيري نمود به كمك حداقل يك سطح سنج در بالادست دريچه و در صورت نياز يك سطح سنج ديگر در پايين دست دريچه و هندسه دريچه ها و كانال، مي توان براساس روابط هيدروليكي و استاندارد، با دقت هر چه تمام تر اندازه گيري جريان آب را انجام داد. معمولا روشهاي موجود اندازه گيري ميزان باز شدگي دريچه‌هاي آب پر هزينه بوده، و از سوي ديگر به دلايل مسائل حفاظتي از پايداري كافي برخوردار نمي باشد. روش مورد ادعاي اين اختراع استفاده از يك دستگاه اندازه گيري نيرو، يك محافظ قوي و يك فنر متصل به بدنه تا دستك هاي دريچه هاي كشويي (Sluice Cate) يا قطايي (Radial Gate) مي باشد. با باز شدن دريچه ها اين فنر كه در يك لوله از پايين دريچه تا محل نصب ديتالاگر و سنسور اندازه گيري نيرو مهار شده، كشيده مي شود. از رابطه هوك F=KX با اندازه گيري نيروي فنر و داشتن ثابت فنر (K) مي توان ميزان بالا و پايين رفتن دريچه را محاسبه كرد. سپس به كمك رابطه هيدروليكي روزنه Q=ab√2ga مي توان دبي كانال را به دقت اندازه گيري كرد. a)ميزان گشودگي، b عرض كانال، gگرانش، Q دبي) البته اين فرمول در استاندارد بسته به شرايط بهره برداري از كانال، بهينه سازي شده كه از آن فرمول استفاده مي شود. در صورت استفاده از اين ابزار توسعه ادوات پايش دبي در كانالهاي آب سرعت گرفته زيرا به لحاظ نصب، راه اندازي، هزينه، حفاظت از ادوات الكترونيكي و پايداري نسبت به روشهاي متداول كنوني از مزاياي بيشتري برخوردار مي باشد. اين ادوات در صنايع آب و فاضلاب، شبكه هاي آبياري و زهكشي و محيط زيست داراي كاربردهاي فراواني مي باشند.

اين دستگاه و روش اختراعي جهت ايجاد كشش و درمان نارساييها و بيماريهايي كه مي توان آنها را از طريق كشش مداوم درمان نمود (نظير بيماري پيروني بدشكلي پنيس و ...) در نظر گرفته شده است. براي اين دستگاه حداقل يك بخش مدور و توخالي كه از اين پس به آن جسم پايه اي اطلاق و با شماره ي 1 مشخص ميگردد با فضاي مناسب و كافي جهت ورود پنيس (الت تناسلي مردانه) تعبيه گرديده كه در تماس بين پايه آلت و بدن قرار مي گيرد. اين بخش كه معمولا داراي محيطي دايره اي شكل مي باشد به اندازه اي در نظر گرفته شده است تا اشخاص با اندازه هاي مختلف پنيس در وارد نمودن پنيس به دستگاه با مشكل برنخورند. در كنار آن اعضاي متصل كننده مياني كه در طول پنيس قرار گرفته و مي تواند تجمعي از متصل كننده ها و متصل كننده ي جسم پايه باشد را شامل گردد. همچنين جسمي يقه مانند جهت قرار دادن كلاهك آلت يا گلنز Glans در آن كه نواري با قابليت كشش الاستيسيته بالا معمولا از جنس پلاستيك سيليكون يا هر ماده اي ديگر كه نرمي لازم را به همراه داشته و كلاهك آلت را بوسيله يقه فوق الذكر در بر گيرد مي باشد. لازم به توضيح است كه اين اختراع عموما جهت بيماران طراحي شده است كه داراي پنيس كامل شامل كلاهك Glans بدنه shaft كروناگلانديسcorona glandis و ... باشد.

فقدان اكسيژن يكي از مشكلات شايع در شرايط اورژانسي بوده كه منجر به اسيب جدي تا حد مرگ ‏ميگردد. ‏ ‏ ‏CPR‏ (احيا قلبي– ريوي) اقداماتي است كه براي باز گرداندن دو عضو حياتي قلب و مغز انجام ميشود تا ‏گردش خون و تنفس را تا زمان برگشت جريان خود به خودي بيمار به طور مصنوعي برقرار سازد. بدون ‏اين اقدامات در اثر فقدان اكسيژن، در عرض كمتر از 6-4 دقيقه (زمان طلايي) مرگ مغزي رخ ميدهد. ‏ روشهاي متنوعي براي برطرف نمودن مشكل فوق پيشنهاد شده، ولي هيچ يك تاكنون نتوانسته اند بدون ‏نياز به نيروي دست و رعايت موازين استاندارد راه حل ارئه دهند. ‏ اگر زمان رساندن بيماري كه دچار مشكل تنفسي شده به مركز فوريت، طولاني شود كليه سيستمهاي ‏دستي از جمله آمبوبگ و روش سنتي (دهان به دهان) انرژي زيادي از درمانگران ميگيرد و باعث خستگي ‏ودرنتيجه پايين آمدن دقت وكيفيت عملكرد ميگردد. بعلاوه ونتيلاتورها نيز به دليل دشواريهايي چون ‏پرتابل نبودن (به دليل وزن زياد و نياز به برق شهري)، قيمت گزاف، هزينه هاي متعاقب و.. در چنين ‏مواردي نميتوانند مورد استفاده امدادگران قرار گيرند. ولي در طراحي آمبوبگ پرتابل اتوماتيك، با ايجاد ‏پيش فرضهاي بر گرفته از منابع پزشكي مشكل فوق رفع گشته است.‏

پيل سوختي بخشي از دانش مربوط به انرژي‌هاي نو و تجديد‌پذير مي‌باشد و امروزه رشته‌هاي مختلف از جمله مكانيك، شيمي، برق و....در اين زمينه فعاليت گسترده‌اي دارند. در راستاي شيوه‌هاي آشكارسازي و تشخيص پديده طغيان يا آب‌گرفتگي در پيل‌هاي سوختي پليمري مي‌توان به بررسي نوري مستقيم اشاره نمود كه از پركاربردترين روش‌ها نيز مي‌باشد. اين شيوه نيازمند طراحي خاص و جايگزيني ديوارهاي شفاف با انواع مرسوم مي‌باشد تا امكان مشاهده بصري درون پيل فراهم آيد. در تمامي پيل‌هاي سوختي شفاف ساخته‌شده، بزرگترين سطح فعال 100 سانتي‌متر مربع بوده و از ساده‌ترين هندسه‌هاي ميدان جريان به عنوان مثال موازي، مارپيچ يك‌كاناله يا دوكاناله بهره گرفته شده است. با اين حال با توجه به ابعاد اين نمونه‌هاي آزمايشگاهي نسبت به اندازه‌هاي پيل‌هاي صنعتي اين ترديد به وجود مي‌آيد كه ممكن است نتايج حاصل از اين سري مطالعات قابل تعميم به نمونه‌هاي رايج در صنعت نباشد. بنابراين ساخت يك پيل سوختي غشاء پليمري شفاف با مقياس بزرگ همراه با ميدان جريان پيچيده‌تر مشابه با پيل‌هاي سوختي صنعتي يك ضرورت دانسته مي‌شود تا بتوان به درستي عملكرد آنها را با هم مقايسه كرد.