لیست اختراعات محمد علي خليل زاده
نام اختراع: دستگاه مولد سيگنالهاي آشوبگونه جهان امروز كه از آن به عنوان دنياي تكنولوژي ياد ميشود، همچنان در برخورد با پديدهها دچار مشكل ميباشد. در چند سال اخير روشهاي مبتني بر ديناميك غيرخطي براي تحليل و بررسي سيستمها مورد توجه قرار گرفته است. با شبيهسازي و پيادهسازي سيستمهاي آشوبگونه به صورت عملي، توانايي انجام تحقيقات به منظور بررسي وجود آشوب در پديدهها و تأثيرات آن در عملكرد سيستمها فراهم ميشود. براين اساس به منظور توليد سيگنالهاي آشوبگونه با تنوع رفتاري بالا اين دستگاه منحصر به فرد طراحي گرديد تا امكان بررسي سيستمهاي Chaotic به صورت عملي فراهم آيد و با بكارگيري آن در محيطهاي آموزشي و پژوهشي زمينه تحقيقات بعدي فراهم آيد. از جمله مزايا و برتري هاي اين طرح نسبت به نمونه هاي مشابه ميتوان به طراحي براي اهداف آموزشي، كاهش هزينه ساخت، افزايش مقاومت نسبت به اغتشاشات خارجي، افزايش دقت دستگاه و امكان ارتقاء سيستم اشاره نمود. دستگاه طراحي شده شامل چهار بخش كلي منبع تغذيه، مولد آشوب 1، مولد آشوب 2 و بخش كنترل و خروجي ميباشد كه در ابعاد 15×15×10 cm ساخته شده است. در بخش منبع تغذيه، براي تأمين دو خروجي مجزا براي دو مولد و جلوگيري از اثرات تزويج، يك ترانس سه سر 24 ولت بكار گرفته شد. مولد 1 برپايه نوسان ساز پل وين و مولد 2، مبتني بر مدار Chua سيگنالهاي آشوبگونه را توليد ميكنند. در بخش كنترل، از دو پتانسيومتر براي كنترل رفتار دو مولد آشوب و انتخاب وضعيتهاي مطلوب استفاده شده است. هچنين 6 پورت در خروجي دستگاه تعبيه شده است كه يكي از آنها مربوط به زمين(GND) و 5 پايه ديگر خروجيهاي دو مولد را تشكيل ميدهد.
صرع يكي از اختلالات رايج عصبي با شيوع 1% جمعيت جهان ميباشد. امروزه مبتلايان به صرع از انگهاي اجتماعي رنج ميبرند. لذا وجود سيستمهاي تشخيص حمله صرعي در حداقل رساني اثرات مخرب حمله از نظر پزشكي و مراقبت سلامت اهميت ويژهاي دارد. سيستمهاي فعلي بر پايه پردازش سيگنال EEG يا ساير علائم بيولوژيك نظير ضربان قلب، نرخ تنفس، تعرق پوست و .. صورت ميگيرد. در نتيجه عواملي نظير حساسيت به نويز الكتريكي و آرتيفكت حركتي در نتايج تشخيص اثرگذار خواهد بود. لذا طراحي سيستمهايي كه بتوان اغتشاشات خارجي را به حداقل رسانيد و ماهيت پديده را آشكار سازد مفيد خواهد بود. هدف از اين اختراع، طراحي و ساخت سيستم آشكارساز حملات صرعي مبتني بر اندازهگيري غيرتهاجمي متابوليزم و ميزان اكسيژن ناحيه قشر مغز از سطح پوست سر است. در اين سيستم از تكنيك انعكاس نوري با طول موجهاي 740 و 850 نانومتري استفاده شده و پس از آناليز زمان فركانس به سيستم تشخيص SVM و MLP اعمال شده است. اين سيستم جهت بيماران صرعي فوكال مقاوم به درمان با صحت تشخيص بالا مورد ارزيابي قرار گرفت. عدم تداخل الكترومغناطيسي و عدم حسايست به آرتيفكت حركتي بكارگيري اين سيستم را در ساير اختلالات عصبي نظير اوتيسم، ADHD قادر ميسازد.
ازكاتاليست هاي نيكل و تنگستن براي افزايش سرعت واكنش در اكثر فرايندهاي صنعتي استفاده مي گردد.پس از چندين دوره استفاده كاتاليستها ديگر كارايي خود را ازدست داده واز داخل رآكتور تخليه مي شوند. به اين مواد كااتاليست مستعمل گفته مي شود. اين مواد به دليلي دارابودن عناصرفلزي سنگين واثرات شديدا منغي كه بر آب و خاك محل گذارده، قابل دفن نمي باشد. اين اختراع امكان بازيابي نيكل و تنگستن از كااناليست هاي مستعمل NI/W فراهم مي نمايد. بدين صورت كه در فرآيند دو مرحله اي بازيابي، ابتدا نيكل به صورن محلول توسط سولفوريك اسيد بازيابي شده. محصول نهايي بدست آمده، ذرات اكسيد نيكل مي باشد كه توسط فرآيند دو مرحله اي ترسيب توسط سديم هيدروكسيد و كلسيناسيون در دماي 650 تا 700 درجه سانتيگراد بدست مي آيد. سپس در مرحله دوم بازيابي كاتاليست مستعمل باقي مانده از مرحله اول درمعرض باز سديم هيدروكسيد قرار گرفته و اتگستن موجود به شكل محلول قهوه اي رنگ تنگستات سديم NA 2 WO4 بازيابي مي گردد. محصول نهايي بدست آمده، ذرات اكسيد تنگستن مي باشد كه توسط فرآيند دو مرحله اي ترسيب توسط كلريدريك اسيد و كلسيناسيون در دماي 600 تا 650 درجه سانتيگراد بدست مي آيد. راندمان 76.7 درصد
از زمان شروع به كار كارخانه ذغالشويي البرز مركزي زيراب، در سال 1368 تاكنون بيش از 5/1 ميليون تن ضايعات ذغالسنگ از فرايند ذغالشويي توليد شد، كه چندين هكتار از زمين هاي با ارزش زراعي را به خود اختصاص داده ¬است. پس از نمونه برداري و آناليز شيميايي ضايعات مشخص گرديد كه اين مواد حاوي تركيباتي مشابه با مواد خام مصرفي در فرايند توليد سيمان مي باشند. از طرفي به دليل وجود درصدي از ذغال در اين ضايعات مي توان از آن به عنوان جانشين براي بخشي از سوخت مصرفي استفاده كرد. با توجه به تحقيقات انجام شده در اين زمينه مشخص شد كه از اختلاط ضايعات با مواد ورودي به كوره سيمان به ميزان 8%، مي توان سيمان با كيفيت منطبق با استاندارد هاي مربوطه در كارخانه سيمان مازندران توليد نمود. همچنين در بخش مصرف انرژي نيز نتايج مثبتي حاصل شد، به گونه اي كه دماي توليد سيمان در شرايط جديد در مقياس آزمايشگاهي به ميزان ℃ 50 كاهش داشته يعني از دماي ℃ 1450 به ℃ 1400 رسيده است. از نظر مسائل زيست محيطي نيز اين مسئله حائز اهميت مي باشد، چرا كه با مصرف ضايعات حاصل از فرايند ذغال شويي كارخانه البرز مركزي، كه مساحت زيادي از زمينهاي مرغوب منطقه را به خود اختصاص داده بازسازي شده، كه اين مسئله مي تواند گام موثري در كاهش آلودگي محيط زيست باشد. در اجراي اين پروژه براي آناليز ضايعات و تعيين نوع تركيبات شيميايي موجود در آن از روش XRF استفاده مي شود، در مرحله بعد كلينكرهاي آزمايشي با مواد اوليه حاوي ضايعات ذغالسنگ توليد گرديد، سپس آزمايشات كنترل كيفي بر روي محصولات توليد شده، انجام شده است كه پس از بررسي نتايج حاصله، و مقايسه آن با استاندارد هاي مربوطه مشخص شد، فراورده هاي توليدي با استاندارد هاي مذكور منطبق مي باشد. در مرحله بعد با استفاده از نتايج مرحله آزمايشگاهي، طراحي سيستم استفاده از ضايعات زغال سنگي در سيستم صنعتي كارخانه سيمان مازندران انجام گرفت كه نتايج به كار گرفته شده از اهميت بسيار بالايي برخوردار است. نتايج آزمايشهاي انجام شده در فاز آزمايشگاهي و صنعتي نشان مي دهد كه مي توان از ضايعات زغال سنگ در خوراك كوره سيمان استفاده نمود. اگر حداقل درصد (2 % ) از ضايعات زغال سنگ به خوراك كوره اضافه گردد، با احتساب 7300 تن ظرفيت توليد دو كوره مي توان روزانه معادل 250-200 تن از ضايعات فوق استفاده نمود، كه مصرف سالانه (300 روز كاري) معادل 75000- 60000 تن خواهد بود. اين مقدار مصرف كمك شاياني در جهت كاهش حجم باطله هاي دپو شده در شركت زغال سنگ البرز مركزي نموده و منجر به صرفه جويي در مصرف گاز طبيعي به ميزان حدوداً 3/6 درصد مي گردد. اما محاسبات اقتصادي نشان مي دهد كه عليرغم كاهش مصرف سوخت گاز طبيعي كل صرفه جويي انجام شده در زمان استفاده از 2720 تن ضايعات زغال سنگ معادل 150360000ريال در مدت 25 روز بوده است. در صورتي كه شركت سيمان جهت خريد 2720 تن باطله زغال سنگ معادل 225760000ريال هزينه نموده است كه با توجه به محاسبات انجام گرفته، حدود 51028210 ريال سود متوجه كارخانه گرديده است. ميزان سود بدست آمده در پروژه فوق با حدود 8% كاهش مصرف انرژي كل در كارخانه بدست آمده است. بنابراين پروژه از نظر كاهش مصرف انرژي فسيلي (گاز طبيعي ) و الكتريكي، كاهش اثرات بد زيست محيطي ناشي از دپوي باطله در منطقه طبيعي و جنگلي زيراب كاملاً داراي توجيه اقتصادي مي باشد و چنانچه ميزان استفاده از ضايعات فوق با مديريت دقيق در بخش سوخت انجام گيرد صرفه جويي قابل توجهي را نصيب كارخانه مي كند. البته نكته قابل توجه در اين ميان در نظر گرفته نشدن سهم كاهش مصرف مواد اوليه در كارخانه مي باشد كه نقشي در كاهش هزينه هاي استخراج و آماده سازي مواد اوليه تا مرحله خردايش دارد.
موارد یافت شده: 5