لیست اختراعات محمد یوسفی
اين اختراع كه در زمينه مهندسي مواد، مهندسي شيمي، پيروليز و ساخت مواد كربني است طراحي جديدي از سامانه ترسيب شيميايي فاز بخار (CVD) را ارايه مي¬دهد كه امكان استفاده از منابع كربني غير گازي را با اضافه كردن بخش¬هايي به سامانه معمول CVD فراهم مي¬كند. در چند دهه اخير كاربرد صنعتي و تجاري مواد كربني اعم از كربنِ پيروليتيك، نانولوله¬هاي كربني، گرافن، كربنِ نيمه¬هادي، و ... به¬طور چشم¬گيري افزايش يافته است. براي تهيه مواد كربني با هر پيكربندي، به سه جزء اصلي نياز است: يك منبع انرژي، يك منبع كربني و يك كاتاليزور كه در برخي موارد به صورت هم¬افزا عمل مي¬كنند تا ماده كربني مورد نظر حاصل شود. درحال حاضر، عمده¬ترين روش صنعتي تهيه مواد كربني CVD است كه براي تشكيل مواد جامد كربني بر پايه واكنش¬هاي فاز گازي روش مؤثر و كارآمدي محسوب مي¬شود. اين فرآيند مستلزم استفاده از منابع كربني غيرتجديدپذير مانند متان، پروپان و ساير پيش¬مواد گازي مشابهي است كه همگي منشا نفتي يا مشتقات نفتي غير تجديدپذير را دارند اما فشارهاي زيست¬محيطي در جهانِ امروز مشوق حركت به سمت منابع سبز و تجديدپذيري براي انجام فرآيندهاي مبتني بر پيروليز است. دشواري در زمان اجراي اين ايده آن است كه بسياري از منابع كربني زيست¬تجديدپذيرِ غيرفرار، با فشار بخار مناسب، محدود و به شكل مايع يا جامداتي هستند كه وارد كردن يكنواخت آن¬ها در يك گاز حامل، اشباع كردن گاز حامل از آن¬ها و جلوگيري از رسوب پيش¬رس آن¬ها پيش از تكميل فرآيند پيروليز نيازمند بازطراحي سامانه و راكتور CVD است تا اين مواد قبل از ورود به راكتور حتماً به شكل گاز درآيند. در سامانه¬ها و طراحي¬هاي موجود براي منابع كربني غير گازي، گاز حاملِ سرد در تماس با بخار مواد اوليه (منبع كربني) قرار مي¬گيرد. دقت اين شيوه با سامانه¬هاي براساس پيش¬مواد كربني گازي معادل نيست لذا جهت داشتن شرايط مشابه با منابع گازي و قابليت مقايسه از نظر دقت و كنترل قابل استناد نيستند. طراحي ادعا شده در اين اختراع قادر به برقراري كنترل و تكرارپذيري مناسبي در شرايط واكنش CVD در هنگام استفاده از پيش¬مواد كربني غيرگازي است و در اصل براي كنترل سرعت و ميزان تبخير پيش¬ماده¬ي مورد نظر جهت تركيب با گاز حامل و ورود به راكتور طراحي شده است. اين سيستم و طراحي براي تهيه صنعتي مواد كربني اعم از كربنِ پيروليتيك، گرافن، نانولوله¬هاي كربني، كربن آمورف، و ... در صورت استفاده از پيش¬مواد كربني غير گازي كه لازم است قبل از ورود به راكتور حتماً به صورت گاز درآيند (مانند مواد حاصل از منابع سبز انرژي مانند زيست توده يا مواد قابل بازيافت از طريق پيروليز) كاربرد خواهد داشت.
خلاصه اي از توصيف اختراع دستگاه جوش اينورتري سيستمي است شامل قطعات الكترونيكي كه با بهره گيري از تكنولوژي نوين با استفاده از برق ورودي در خروجي جرياني را فراهم مي آورد تا بتوان نقطه ي ذوبي بالا پديد آورد تا بتوان فلزاتي از قبيل آهن ، آلومينيوم و ... را ذوب كرد و در محل اتصال دو فلز، جوش را حادث كرد كه با توجه به يكسو بودن جريان خروجي ، اين نوع جوش بسيار محكم و غير قابل نفوذ است. دستگاه جوش اينورتري شامل چند قسمت است: - برق ورودي و يكسوسازي و ذخير سازي - سوئيچهاي قدرت نيمه هادي - ترانس قدرت - يكسو سازي در - مدار كنترل ، نمايش و فرمان علاوه بر آنكه در هر قسمت يك روش مبتكرانه انجام گرديده است خود سيستم نيز اختراعي غير قابل انكار است كه در واقع دستگاهي ساخته ايم هم وزن و اندازه ي دستگاههاي ۱۵۰ آمپر موجود ولي با توان خروجي دوبرابر و جريان ۳۰۰ آمپر اين دستگاه با هدف توليد و رقابت در بازار با نمونه هاي خارجي طراحي و ساخته شده است و در بخش صنعت نكات اوليه در بخش توليد ، و نكات ثانويه در بخش بازار و رقابت ، توليد كننده را ياري مي كند.
تشخيص ناهنجاريهاي ستون فقرات و اندازه گيري زواياي انحناء كمر و پشت، با استفاده از دو روش تهاجمي و غيرتهاجمي انجام مي¬گيرد.استفاده از تصاوير راديوگرافي ، فلوروسكوپيك ، سيتياسكن و ام.آر.آي از جمله روشهاي تهاجمي مورد استفاده براي تشخيص هستند. اين روش ها به علت اينكه، نفوذ به داخل بدن داشته، در طولاني مدت موجب تخريب بافت¬هاي نرم بدن مي¬شوند. روش هاي غير تهاجمي نيز خود به دو دسته تماسي و غير تماسي تقسيم مي¬شوند. در روش هاي تماسي براي اندازه گيري زواياي انحناهاي ستون فقرات، دستگاه¬هاي مورد استفاده، به بدن اتصال پيدا مي¬كنند. در روش¬هاي غير تماسي فرد با استفاده از "ديدن" نوع انحنا را تخميني تشخيص مي¬دهد. روش هاي تهاجمي داراي خطرات اجتناب ناپذيري هستند. مهمترين اشكال روشهاي تهاجمي براي اندازه گيري زواياي انحناء كمر و پشت، هزينه و يا خطري است كه هر كدام از روشهاي تصويربرداري بهدنبال دارند. روش هاي غير تهاجمي مذكور از حيث اينكه به بدن اتصال پيدا مي¬كنند(روش هاي تماسي) و هم از جهت اينكه به صورت كيفي تخمين زده مي¬شوند(روش هاي غير تماسي) داراي خطا هاي گوناگوني هستند كه نتايج استخراجي از اين روش ها ار دقت پاييني برخوردار است. بنابراين براي امتناع از استفاده از روش هاي تهاجمي به دليل خطرات و هزينه بالا و همچنين به دليل خطاهاي زياد موجود در روش هاي غير تهاجمي محققين تصميم به طراحي و ساخت دستگاهي گرفتند كه علاوه بر سادگي و ارزان بودن با روشي جديد و با دقت بيشتر ناهنجاري هاي موجود در ستون فقرات را محاسبه كند. اين روش مبتني بر پردازش تصوير مي باشد كه قادر است در حين حركت به تشخيص اين اختلالات يپردازد.
نشت گازهاي مختلف سمي و قابل اشتعال در محيط هاي كار و منازل مي تواند موجب وقوع حوادث غير قابل جبران، همچون فوت افراد يا ايجاد آتش سوزي در محيط گردد. شناسايي به موقع و سريع مي تواند از بروز خسارات جاني و مالي زيادي جلوگيري نمايد. با قرار دادن اين سنسور در مكان هاي مختلف اداري و كارخانه ها مي توان از كمترين حد وجود گازهاي مضر و خطرناك مطلع شده و از بروز حوادث گوناگون ممانعت به عمل آورد.
با توجه به گذشت زمان نسبتا طولاني از توليد و بهره برداري از مخازن نفت و گاز، اين مخازن در نيمه دوم عمر توليد خود قرار گرفته اند. لذا برداشت از مخازن غير متعارف و داراي نفت سنگين بيش از پيش مورد توجه قرار گرفته است. روش هاي حرارتي از متداول ترين روش هاي توليد از مخازن نفت سنگين مي باشند. علي رغم تنوع اين روش ها همه آن ها در گسترش يك جبهه گرمايي در محيط متخلخل كه به وسيله رسانش و جريان همرفتي انتشار مي يابد مشترك مي باشند. بنابراين براي مدل سازي و شبيه سازي انتقال حرارت درون مخزن، دانستن ثابت رسانش گرمايي سنگ مخزن در شرايط مخزن به عنوان يك پارامتر فيزيكي موثر حائز اهميت مي باشد. لذا ساخت دستگاهي براي اندازه گيري ثابت رسانش گرمايي سنگ مخزن در دما و فشار مخزن به منظور مطالعه خواص حرارتي سنگ و تغييرات آن در شرايط فشاري و دمايي مختلف در مراكز تحقيقاتي و صنعتي مهندسي نفت و شيمي مورد نياز مي باشد. با پيشرفت روز افزون روش هاي بازيافت گرمايي مخازن و ارائه راهكار هاي جديد مبني بر افزودن سيالات مختلف، نانو سيالات و ذرات فلزي بررسي تأثير اين سيالات در محيط متخلخل سنگ بر روي ضريب رسانش گرمايي توده سنگ در شرايط مخزن بيش از پيش اهميت مي يابد. هدف از ساخت اين دستگاه اندازه گيري ثابت رسانش گرمايي سنگ مخزن و وابستگي آن به شرايط فيزيكي از جمله دما و فشار و بررسي اثر سيالات متفاوت موجود در توده سنگ در دما و فشار نسبتا بالا مي باشد.
اين اختراع در زمينه مهندسي و علم مواد و مهندسي شيمي است و مربوط به ترسيب پوشش پيروليتيك¬كربنيِ حاصل از يك منبع كربني طبيعي در دماي پايين مي باشد كه به روش ترسيب شيميايي از فاز بخار (CVD) تهيه شده است. در تهيه هر محصول صنعتي تلاش ميشود تا هزينه توليدكم، كيفيت بالا و نمونه در مقياس انبوه قابل توليد باشد. عمده¬ترين روشي كه درحال حاضر براي تهيه پيروليتيك¬كربن مورد استفاده است ترسيب شيميايي كربن از فاز بخار با منشأ هيدروكربن¬هاي مشتق از نفت و در نتيجه غيرقابل تجديد است كه به¬طور معمول در دماي بالاتر از °C1000 انجام مي¬شود. به علت ميزان بالاي انرژي مورد نياز در اين فرآيند، از يك طرف هزينه توليد بالا است و از طرف ديگر، امكان استفاده از بسياري از زيرلايه¬ها مانند مواد پليمري و ... به دليل عدم تحمل يا ايجاد پاره¬اي تغييرات در خواص خوب زيرلايه در اثر دماي بالا وجود ندارد ضمن آنكه منشأ تجديدناپذير كربن بر معايب اين روش مي افزايد. در اين اختراع تلاش شده تا با استفاده از منابع كربني با منشأ طبيعي (و در نتيجه تجديدپذير) مثلاً كافور و درجه حرارت پايين¬ترِ فرآيندِ CVD كه موجب كاهش كلي هزينه¬ها و انرژي مي¬شود اين مشكل برطرف شود. در مثال كافور، اين ماده با داشتن منشأ طبيعي، غيرسمي، تجديدپذير وارزان براي توليد پيروليتيك¬كربن است ضمن اينكه مزيت عمده ديگر كافور نسبت به ساير منابع كربني، داشتن ساختاري دو حلقهاي و نسبت كربن به هيدروژن تقريباً زياد است كه در اثر فشار زاويهاي موجود در حلقهها، تجزيه مولكول را تسهيل مي¬كند. تا به حال گزارشي در مورد تهيه پيروليتيك¬كربن از اين گونه منابع كربني در دماي كم ارائه نشده است.
تراكم پذيري پارامتري است كه رابطه كمي بين فشار وارده بر جسم و حجم را بيان مي كند. تراكم پذيري سنگ مربوط به دانه هاي سنگ و يا مربوط به فضاي خالي بين دانه ها است. البته لازم به ذكر است كه در محاسبات از تراكم پذيري دانه ها صرف نظر مي شود. لذا زماني كه از تراكم پذيري سنگ صحبت مي شود منظور تراكم پذيري فضاي خالي سنگ است. از طرفي چون در مخازن نفتي تغييرات دما بسيار ناچيز است، تراكم پذيري هم دما مورد نظر است. در هنگام توليد از مخازن مكانيسم هاي مختلفي وجود دارد كه به توليد نفت كمك مي كنند. يكي از اين مكانيسم ها، انبساط سنگ و سيال مخزن است كه اهميت آن به خصوص در مخازن زير اشباع مي باشد . هنگامي كه در اثر كاهش فشار مخزن، انبساط سيالات مخزن و كاهش حجم متخلخل سنگ اتفاق مي افتد، نفت خام و آب موجود در خلل و فرج در اثر اين نيروها از فضاهاي متخلخل خارج شده و به سمت حفره ي چاه حركت مي كنند. به عبارت ديگر با توليد نفت چون فشار ناشي از طبقات روي مخزن ثابت است، حجم فضاي خالي كم مي شود و در نتيجه به توليد بيشتر نفت كمك مي كند و لذا انبساط سنگ و سيال يكي از مكانيسم هاي توليد محسوب مي شود. اهميت تراكم پذيري زماني بيشتر مي شود كه مخزن آبده فعال و يا كلاهك گازي نداشته باشد؛ در چنين مخازني درصد بازدهي نفت مربوط به تراكم پذيري تا بيشتر از 10% نيز مي رسد. اهميت ديگر تراكم پذيري در ابتداي توليد نفت از مخزن است. زماني كه هنوز افت فشار مخزن به آبده و يا كلاهك گازي نرسيده باشد، آبده يا كلاهك گازي نمي توانند به عنوان مكانيسم توليد عمل كنند. پس تا مدتي كه فشار مخزن به اندازه كافي افت پيدا نكرده است، تراكم پذيري سنگ پارامتر اصلي در ميزان بازدهي نفت مخزن مي باشد. علاوه بر اين، تراكم پذيري سنگ يكي از پارامترهاي مهم در محاسبات مربوط به شعاع كاوش مي باشد. دستگاه هاي اندازه گيري تراكم پذيري در دنيا داراي مكانيسم هاي متفاوتي هستند كه هركدام مزيت ها و مشكلاتي نسبت به هم دارند. تفاوت عمده ي آنها در چگونگي ايجاد و كنترل فشار فضاي خالي سنگ و فشار ناشي از طبقات بالايي سنگ است. در ايران تنها دو نمونه از اين دستگاه (CMS-100 وRCS-1000) مورد استفاده قرار مي گيرند كه ساخت داخل نيستند. با توجه به اهميت تراكم پذيري سنگ هاي مخزن در بسياري از پارامترهاي مهم توليد نفت از چاه، در اين طرح هدف آن است كه با ساخت دستگاه اندازه گيري تراكم پذيري سنگ، بخشي از مشكلات موجود در مهندسي مخازن كه به دليل نبود اين داده به وجود آمده است، حل شود. همچنين در اين طرح سعي مي شود تا مشكلات موجود در نمونه هاي مشابه (براي مثال عدم در نطر گرفتن حجم سيال موجود در لوله ها و سيستم در اين دستگاه ها) برطرف شود. لازم به ذكر است كه در ايران تا به حال چنين دستگاهي ساخته نشده است. ساخت اين دستگاه مي تواند به ارائه روابط تراكم پذيري مربوط به سنگ هاي مخازن كشور و همچنين ارتباط اين پارامتر با ديگر خواص سنگ مخزن كمك شاياني كند.
سيستم طراحي شده متشكل از يك بورد است كه حاوي يك جفت فرستنده و گيرنده موج التراسوند، يك صفحه نمايشگر و يك پورت سريال اتصال به كامپيوتر مي باشد. موج هاي فرستاده شده توسط سنسور ها از طريق پورت وارد برنامه نوشته شده در كامپيوتر مي شود و نهايتاً زاويه مورد نظر بر اساس الگوريتم نوشته شده محاسبه شده و در اختيار كاربر قرار مي گيرد. نرم افزار مربوطه شامل چندين مرحله مي باشد كه عبارتند از: 1.\\\\\\\\\\\\\\\\tمرحله پيش پردازش سيگنال(حذف نوفه ها، نويز ها و همسان سازي) 2.\\\\\\\\\\\\\\\\tموقعيت يابي نقطه برگشت موج از استخوان 3.\\\\\\\\\\\\\\\\tمرحله اندازه گيري زاويه ناهنجاري هاي مختلف بدني(الگوريتم نوشته شده در اين مرحله كاملاٌ ابداعي مي باشد) ويژگي هاي فني مثبت: روش حاضر بر خلاف روش هاي تهاجمي و غير تهاجمي كه در فرايند استخراج زاويه دخالت درمانگر وجود دارد، در اين روش هيچگونه دخالت درمانگر در فرايند اندازه گيري وجود ندارد. علاوه بر آن در اين روش از تكنيك هاي غير تهاجمي استفاده شده است كه هيچگونه ضرري براي بدن انسان ندارد.
با طراحي نانوداروها براي شيمي درماني، مي توان سطح تماس دارو، دارورساني وكارآيي را افزايش و دوز مصرفي و عوارض جانبي دارو را كاهش داد. براي بررسي اثرات ضدسرطاني ايندنوكينوكسالين در مقياس نانو، نانوكامپوزيت گرافن اكسيد-پلي اتيلن گليكول-ايندنوكينوكسالين (GO-PEG-InQ) سنتز شده و اثر ضدسرطاني آن بر روي سلولهاي سرطان دهانه رحم (Hela) بررسي گرديد. هدف و برجستگي تكنيكي اينكار استفاده از PEG جهت افزايش ماندگاري و نفوذپذيري و استفاده از نانوصفحات GO براي افزايش سطح تماس داروي ايندنوكينوكسالين است كه تا كنون گزارش نشده است. ابتدا گرافن اكسيد در حضور واكنش دهنده KClO3، و كاتاليست هاي H2SO4 و HNO3 سنتز و سپس پـــلي اتيلن گليكــول 200 (PEG 200) به نانوصفحات گرافن اكسيد در حضور عامل اتصال دهنده DCCمتصل گرديد. ايندنوكينوكسالين به عنوان يك تركيب دارويي ضد سرطان از واكنش نين هيدرين و ارتوفنيلن دي آمين سنتز و سپس به كمك هموژنايز روي نانوحامل GO-PEG بارگذاري شده و نانوكامپوزيت جامد سياه رنگ GO-PEG-InQ به دست آمد. اثر اين نانوكامپوزيت بر روي رده سلولي Hela به روش MTT بررسي و مشاهده گرديد كه با افزايش غلظت و زمان تاثير، خاصيت سايتوتوكسيسيتي آن افزايش مي يابد. وجود PEG در ساختار نانو كامپوزيت حاصل حلاليت آن و نفوذ پذيري ايندنوكينوكسالين را در سلولها افزايش داده و مرگ و مير سلولها بيشتر گرديد. كليد واژه: نانوكامپوزيت GO-PEG-InQ ، گرافن اكسيد، پلي اتيلن گليكول، ايندنوكينوكسالين، ضدسرطان.
پيچ¬خوردگي اينورژنال مچ پا حاصل دو پديده مرتبط به هم است. ابتدا يك چرخش اينورژن مركب از حركات اينورژن و پلنتارفلكشن در مفصل قاپ – درشت ني¬ايي رخ داده و سپس اينورژن مفصل زير قاپي به وقوع پيوسته به طوري كه مركز فشار بين پا و سطح زمين به سمت داخل محور زير قاپي جابجا مي¬شود. اولين واكنش الكتروفيزيولوژيك به دنبال اينورژن ناگهاني مچ پا، پاسخ فعاليت الكتريكي عضلات پرونئال بوده كه با زمان تاخيري 49 تا 90 ميلي¬ثانيه رخ مي¬دهد. اگر چه ماهيت حقيقي بي¬ثباتي عملكردي مچ پا تاكنون مشخص نشده است، اما مداركي دال بر اختلال سيستم عصبي عضلاني وجود دارند. محققين مختلف براي شبيه سازي اين پديده دستگاه¬هاي مختلفي را به كار برده¬اند. دستگاه¬هاي ساخته شده قابليت ايجاد اغتشاش در حالت ايستا را دارند و محدود به يك درجه خاص مي باشند. اما مكانيزم اصلي ايجاد پيچ خوردگي مچ پا حركت در دو صفحه آناتوميكي است و علاوه بر آن در حين راه رفتن رخ مي¬دهد. دستگاه پيشنهاد شده در اين تحقيق علاوه بر اينكه در حين راه رفتن توانايي ايجاد اغتشاش دارد قادر به ايجاد اغتشاش در هر دو صفحه را دارد.
موارد یافت شده: 32