اساس كار دستگاههاي سرنگ پمپ(syringe pump)، تزريق دارو با استفاده از سرنگ است.درطرح فعلي، مدل پيشرفته تري ازسرنگ پمپ، طراحي شده است كه علاوه بركارايي وساختار مشابه با سرنگ پمپ هاي موجود، 3 ويژگي جديد را داراست: 1- دارا بودن دو نازل متحرك با سرعت بالا و خاصيت رفت وبرگشتي تداومي (پيوسته روش) اهرم محرك پيستون (پلانگر) 2- قابليت تنظيم براي وضعيت هاي مختلف مانند:\\\\\\\\\\\\\\"تزريق سريع\\\\\\\\\\\\\\" ، \\\\\\\\\\\\\\"مكش سريع\\\\\\\\\\\\\\" ،\\\\\\\\\\\\\\" تزريق- مكش\\\\\\\\\\\\\\"، \\\\\\\\\\\\\\" مكش - تزريق\\\\\\\\\\\\\\"، \\\\\\\\\\\\\\"تزريق- مكث – مكش \\\\\\\\\\\\\\"و\\\\\\\\\\\\\\" مكش - مكث – تزريق\\\\\\\\\\\\\\" و نيز تغيير سرعت سرنگ درحالت رفت(Push) نسبت به حالت برگشت(Pull) با كمك ناظم حركت 3- ست سرمي مجهز به سيستم دومسيره، با ويژگي يك طرفه سازي جريان، درهريك ازمسيرها و با قابليت تغيير براي وضعيت هاي فوق همراه با سيستم هواگيري وهشداردهنده برگشت خون، ازرگ به سرم ازاين وسيله براي تزريق سريع دارو،مايعات سرمي،خون،موادحاجب،غذاو... مي توان استفاده كرد.همچنين براي گاواژمعدي،شستشوي زخمها،تغذيه معدي(NG washing)،تنقيه،سرم رساني هم زمان به چند مصدوم يابيماراورژانسي وكلا هرعمل درماني وتحقيق آزمايشگاهي كه نياز به تزريق وتخليه داشته باشد. دريك جمع بندي كلي مي توان گفت اين سيستم،علاو بر قابليت يك طرفه سازي جريان با سرعت بالا، خروجي جريان به كمك اين مدل سرنگ پمپ وست مكمل آن،به شكل الگوها(pattern)ي مختلفي قابل تنظيم است.

احياي قلبي – ريوي يكي از مهمترين و حياتي ترين آموزشهايي است كه گروههاي درماني بايستي از آن مطلع بوده و تسلط كاملي بر مباحث علمي آن داشته باشند.يكي از اعمال حياتي و اصلي حين CPR انجام ماساژ و تهويه با كميت و كيفيت كاملا استاندارد است. از طرفي لزوم انجام كارهاي اورژانسي در آن لحظه ( تماس با اورژانس، دادن دارو، ماساژ دادن، تنفس مصنوعي دادن ،محدود بودن تعداد نيروهاي امدادي در لحظه وقوع حادثه، خستگي نيروهاي احياگر و ....) باعث مي شود احياگر و يا احياگران نتوانند به طور موثري تقسيم كار كنند و نتيجتا انجام بعضي از اقدامات ضروري و حياتي براي بيمار به تعويق مي افتد كه مي تواند بسيار فاجعه بار باشد. دستگاه مي تواند ماساژ قلبي و تنفس مصنوعي را با توجه به برنامه اي كه به آن داده مي شود با كميت و كيفيت كاملا استاندارد انجام دهد تا احياگران بتوانند به كارهاي اورژانسي ديگر برسند و شانس زنده ماندن بيمار افزايش يابد. يكي از موارد ابتكاري اين دستگاه طراحي تخته تا شوي CPR است كه در زير قفسه سينه بيمار قرار مي گيرد و باعث موثرتر شدن انجام ماساژها خواهد شد. چون انجام ماساژ بر روي يك سطح نرم تاثير و فايده كمي براي بيمار دارد. قابليت حمل به علت سبك بودن دستگاه نيز بسيار حائز اهميت است كه در اين دستگاه به دليل كاربرد پلاستيك و آلياژ سبك كاملا رعايت شده است. اين دستگاه به دليل C ARM بودن مي تواند فضاي مناسبي به جهت انجام ساير عمليات مانند نصب ليد AED و ساير مانورها را ايجاد نمايد. مانور هايمليخ نيز از ديگر قابليت هاي قابل ذكر دستگاه است كه از طريق تنظيم فشار و عمق مناسب و كارگذاري توسط فرد امدادگر قابل اجرا خواهد بود. قابليت تنظيم ارتفاع و استفاده براي بزرگسال و اطفال و همچنين تنظيم فشار وارده بر قفسه سينه و عمق پيش روي و تعداد ضربان و تنفس و تعامل اين دو با هم از ديگر ويژگي هاي اين دستگاه است كه به انجام احياي سريع و با كيفيت كمك مي نمايد.

الكترودهاي ارزان قيمت غير تماسي دستگاه هاي ثبت سيگنال قلبي و مغزي بر پايه تكنولوژي نانو ابزاري در حوزه تجهيزات پزشكي به منظور توسعه الكترودهاي بيو پتانسيل جايگزين براي نظارت بر فعاليت فيزيولوژيك بيماران پيشنهاد داده شده است. امروزه از الكترودهاي چسب مرطوب معمولي Ag / AgCl، استفاده ميشوند كه سيگنال بسيار خوبي را ارائه مي دهند اما براي استفاده توام با تلفن همراه دست و پا گير هستند. همچنين در الكترودهاي ثبت سيگنالهاي ECG و EEG فعلي، مشكلاتي از جمله عدم سيگنالينك مناسب در بدن¬هاي با پوست چرب، حساسيت پوستي براي نوزادان و عدم كارايي مناسب براي بيماراني دچار سوختگي وجود دارد. در روش غيرقابل اتصال خازني ، هيچ تماس مستقيم با بدن لازم نيست. الكترود به همراه پوست و عايق ، يك خازن صفحه موازي تشكيل مي دهد كه سيگنال را از بدن به حسگر منتقل مي كند.. بنابراين ، هرگونه فعاليت الكترونيكي در بدن باعث مي شود كه يك ميدان الكترونيكي روي مواد جدا شده صفحه خازن ايجاد شود. با اندازه گيري ميدان يا ولتاژ ناشي از ميدان ، مي توان سيگنال هاي الكترونيكي بدنه را بدون تماس مستقيم گالوانيك با بدن اندازه گيري كرد. اين روش، ناراحتي كاربر را از هرگونه الكترود يا سيم دست و پا گير مرتفع مي كند. در خازن الكتروشيميايي يون¬ها نقش آفرين هستند. در نتيجه هر چه تعداد يون¬هاي بيشتري جابجا شود اثر پالس الكتريكي بهتري دريافت مي¬شود. رفتار يون¬ها در ابرخازن¬هاي الكتروشيميايي الگوبرداري شده است بدين ترتيب كه با اعمال ولتاژ، يون¬ها در الكترولايت به سمت كاتد و آند حركت مي¬كنند، در نتيجه يك پالس الكتريكي ايجاد مي¬شود. حركت يون¬ها حتي با ولتاژهاي بسيار كم هم امكان¬پذير است. چون ساختار الكترود در مقياس نانو مي¬باشد. تعداد يون¬هاي جذب شده توسط اين نانوساختار در مقايسه با حالت توده¬اي بسيار زياد مي¬باشد. بنابراين پالس الكتريكي حاصل از اين فرايند بسيار قوي¬تر از حالت معمولي آن مي¬باشد. در اين فرايند تعداد يون¬ها كه به سمت الكترود حركت مي¬كنند نقش مهمي دارند. با اعمال ساختار در مقياس نانو مي¬توان اين تعداد را افزايش داد به گونه¬اي كه با قرار گرفتن لايه¬هاي حائل ميان الكترود و پوست بدن باز هم مي¬توان پالس مورد نياز را دريافت كرد.