هرگاه دو ورقه با ضريب تراگسيل (ضريب عبور) تناوبي، با دوره تناوب مساوي و يا نزديك به هم روي يكديگر قرار بگيرند، نقش تناوبي يا شبه تناوبيِ جديدي مشاهده خواهد شد كه دوره تناوب آن بزرگتر از دوره هاي تناوب دو ورقه است. نقش ايجاد شده، نقش يا فريز ماره ناميده مي‌شود. در اين اختراع با استفاده از انحراف‌سنجِ ماره‌اي موازي فاصله كانوني ميكرولنز تعيين مي‌شود. باريكهٔ ليزر پس از عبور از دو عدسي همگرا كه تشكيل سيستم تلسكوپي مي‌دهند پهن و موازي شده، و سطح يك توري رانكي را كه بر امتداد انتشار باريكه عمود است، روشن مي‌كند. در فاصله معيني از آن، توري مشابه ديگري قرار مي‌گيرد. صفحات و خطوط اين دو توري به موازات همديگرند. در اثر انتشار نور از ميان توريِ اول، خود‌تصوير توري اول روي توري دوم تشكيل مي‌شود. برهم‌نهي اين دو ساختار فريزهاي ماره موازي ايجاد مي‌كند. در غياب ميكرولنز فريزهايِ ماره بيكران و در حضور آن، به‌علت تغيير شعاع انحنايِ نور فرودي به توري اول، گام خودتصوير آن اندكي متفاوت با گام توري دوم است و گام فريزهايِ ماره كاهش مي‌يابد. با جابجايي ميكرولنز در امتداد محور اپتيكيِ چيدمان آزمايش، مابين عدسي اول و دوم، گام فريزهايِ ماره تشكيل شده تغيير مي‌كند. با استفاده از يك دوربينِ CCD، تصاوير نقش ماره در حافظه رايانه ثبت مي‌شود. با تحليل گام فريزهاي ماره نسبت به موقعيت ميكرولنز فاصله كانوني آن به‌دست مي‌آيد. در اين اختراع كليه مراحل جاروب ميكرولنز روي ريل اپتيكي با استفاده از موتور پله‌اي و ثبت تصاوير پي در پيِ ماره با استفاده از يك كد نرم افزاري مناسب به‌صورت خودكار انجام مي‌شود.

در دستگاه¬هاي آزمايشگاهي و صنعتي، براي اندازه¬گيري جابه¬جايي¬هاي تك بعدي و بسيار دقيق، نياز به استفاده از حسگرهايي با دقت بالا مي¬باشد تا در هر لحظه، موقعيت سامانه اندازه¬گيري شود. در حسگرهاي مرسوم با اين ميزان دقت، بازۀ حركتي و عملياتي حسگر به علت فناوري ساخت، بسيار كوتاه است. در اين اختراع، حسگر خطي با طول عملياتي بالا، دقت از مرتبۀ ميكرون و مبتني بر تكنيك ماره ساخته شده است. اين حسگر براي اندازه¬گيري موقعيت، از اصول تكنيك ماره استفاده مي-كند. در اين تكنيك، حركت¬هاي مكانيكي بسيار كوچك، به حركت¬هاي اپتيكي بزرگ تبديل مي¬شوند. سپس اين حركت¬هاي بزرگ اپتيكي، توسط حسگرهاي فتوديودي تشخيص داده شده و اطلاعات موقعيت به صورت معنادار به سيستم راه¬انداز حسگر، ارسال مي¬شود. از مزاياي اين اختراع، بازۀ حركتي بالا از 5 ميلي¬متر تا چندين متر، قابليت تشخيص جهت و امكان اندازه¬گيري سرعت¬هاي بسيار كوچك است.

‏جبهه موج نور در اثر عبور از محيط هاي فازي يا انعكاس از سطوح دچار تغييراتي مي شود. اين تغييرات در مقطع جبهه موج نور باعث اعوجاج در آن مي شود. اعوجاج هاي جبهه موج سرهم عمده اي در كاهش كيفيت تصاوير اشياء دارند. كار دستگاه حسگر دو كاناله ي جبهه موج ماره اي تعيين شكل جبهه موج است. اين دستگاه در زمينه هايي چون سنجه شناسي نوري و اپتيك غيرخطي، مطالعه ابيراهي هاي چشم، و مطالعات نجومي كاربرد دارد. ‏باريكه پهن و موازي شده نور ليزر پس از انعكاس از سطح مورد مطالعه يا عبور از محيط فازي مورد نظر، از يك باريكه شكن عبور مي كند سپس هر يك از باريكه ها از ميان يك انحراف سنج ماره اي مجزا مي گذرند. هر انحراف سنج ماره شامل دو عدد توري مشابه است كه در فاصله معين از هم قرار دارند. خطوط توري هاي هر يك از اين انحراف سنج ها با يكديگر موازي اند اما خطوط توري ها در دو انحراف سنج عمود بر هم هستند. با استفاده از يك عدسي مناسب نقش هاي ماره هر دو انحراف سنج را روي صفحه حساس يك دوربين CCD ‏واحد تصوير مي كنيم. با تعيين محل رد فريزهاي ماره، شكل جبهه موج استخراج مي شود.

دستگاه لنزومتر ماره اي