ژئوفونها در شاخه هاي مختلف علم مانند لرزه شناسي، پايش سازه ها و ساختارهاي زمين شناسي و كاربردهاي مهندسي مورد استفاده قرار مي گيرد. مشكل فني سنسورهاي موجود متأثر شدن از نويزهاي الكترومغناطيسي، اشباع شدگي الكترونيكي، عدم دقت مناسب در تعيين دامنه و نسبت سيگنال به نويز پايين ميباشد. در اين اختراع با بهره گيري از تكنيك نوري ماره و استفاده از يك روش بديع ثبت داده ها اين مشكلات برطرف شده است. در اين سنسور از سيستم جرم و فنر (نوع تخت) به عنوان نوسان گر، و از تكنيك ماره به عنوان سيستم ثبات استفاده شده است. از دو توري ماره مشابه، كه يكي بر روي يك قاب متصل به فنر كه به عنوان جرم نوسان كننده است و ديگري كه به قاب ثابت شده به بدنه سنسور متصل شده است، براي تشكيل طرح ماره استفاده شده است. توريها مقابل هم قرار دارند. از يك ديود ليزري و يك فوتوديود در دو سمت توريها و در بدنه سنسور قرار گرفته اند. در اثر ارتعاش نوسانگر توريها نسبت به هم و در نتيجه فريزهاي ماره جابجا شده و شدت نور دريافتي توسط فوتوديود تغييره كرده و در خروجي به سيگنال الكتريكي تبديل مي-شود. همچنين از جريان ادي ايجاد شده در صفحه آلومينيومي براي ميرايي استفاده شده است.

استرينمترها در علوم مختلف براي تعيين استرين ناشي از تنشهاي اعمال شده از عوامل مختلف بر مواد، مصالح، سازهها و ساختارها مورد استفاده قرار ميگيرند. مشكل فني سنسورهاي موجود متأثر شدن از نويزهاي الكترومغناطيسي، عدم دقت مناسب براي كاربردهاي دقيق و حساسيت به شرايط محيطي مانند دما مي باشد. در اين اختراع با بهره گيري از تكنيك نوري ماره و استفاده از يك روش بديع ثبت داده ها اين مشكلات برطرف شده است. در اين حسگر از يك سيستم مكانيكي براي دريافت تنش و آشكارسازي استرين و از تكنيك ماره براي اندازه گيري مقدار استرين رخ داده و تبديل آن به سيگنال الكتريكي قابل ثبت استفاده شده است. از دو توري ماره مشابه، كه يكي بر روي يك قاب متصل به بخش مكانيكي متحرك در اثر اعمال تنش است و ديگري كه به قاب ثابت شده به بدنه حسگر متصل شده است، براي تشكيل طرح ماره استفاده شده است. يك ديود ليزري، يك شكاف باريك، يك فوتوديود در دو سمت توريها و در بخش مكانيكي متحرك قرار دارند. هنگام اعمال نيرو، توري ها نسبت به هم جابجا شده كه در اثر آن فريزهاي ماره نيز جابجا ميشود و شدت نور دريافتي توسط فوتوديود تغيير كرده كه در خروجي به سيگنال الكتريكي تبديل ميشود.

حسگر كجي¬سنج ماره¬اي در علوم مختلف براي تعيين كجي و انحراف از حالت شاقولي ناشي از تنش¬هاي اعمال شده از عوامل مختلف بر مصالح، سازه¬ها و ساختارها مورد استفاده قرار مي¬گيرد. اندازه¬گيري كجي با دقت¬ و محدوده ديناميكي بالا، بدون تأثيرپذيري از شرايط محيطي مانند دما و نويزهاي الكترومغناطيسي همواره حائز اهميت بوده است. در اختراع ارائه شده از يك سيستم مكانيكي كه درواقع يك آونگ مكانيكي است، براي دريافت و آشكارسازي كجي و از تكنيك ماره براي اندازه¬گيري مقدار كجي رخ داده و تبديل آن به سيگنال الكتريكي قابل ثبت استفاده شده است. از دو توري ماره مشابه، كه يكي بر روي يك قاب متصل به بخش مكانيكي متحرك و ديگري كه به قاب ثابت شده به بدنه حسگر متصل شده است، براي تشكيل طرح ماره استفاده شده است. يك ديود ليزري و يك فوتوديود در دو سمت توري¬ها و در بخش مكانيكي متحرك، قرار دارند. با اتصال حسگر به جسم هدف و در صورت كجي و انحراف، توري¬ها نسبت به هم جابجا شده كه در اثر آن فريزهاي ماره نيز جابجا مي¬شوند و شدت نور دريافتي توسط فوتوديود تغيير كرده كه باعث تغيير در سيگنال خروجي مي¬شود. تغييرات سيگنال تعيين كننده كجي ايجاد شده است.

‏در كرنش سنج ماره اي از تكنيك ماره براي براي آشكارسازي و ثبت دامنه ي جابجايي ناشي از تنش خارجي استفاده مي كنيم. سيستم آشكارسازي و ثبت كرنش در كرنش سنج هاي متداول بر پايه ي تغيير مقاومت الكتريكي يك رساناي انعطاف پذير است. اين روش در كرنش سنج هاي مكانيكي دقت بالايي ندارد و حساسيت آن در كرنش سنج هاي دقيق تر با دما و ديگر عوامل محيط تغيير مي كند كه از معايب آن ها بشمار مي رود. همچنين اين نوع كرنش سنج ها قابليت تنظيم دقت و حساسيت براي كاربردهاي مختلف را ندارند. كرنش سنج ماره اي يك كرنش سنج مكانيكي براي اهداف مهندسي است كه به خاطر استفاده از تكنيك اپتيكي ماره با چند مرتبه بزرگي قابليت آشكارسازي و ثبت كرنش ايجاد شده را نسبت به نوع متداول آن دارد. همچنين كرنش سنج ماره اي قابليت تنظيم براي دقت هاي مختلف را دارد. از اين دستگاه مي توان در مهندسي ساختمان و تحليل خطر در زمين شناسي و صنعت نفت استفاده كرد. ‏در كرنش سنج ماره اي از دو صفحه ي مسطح كه شامل دو روزنه با ابعاد يكسان اند كه توري هاي ماره روي آن نصب مي شوند، استفاده شده است. صفحات بر هم مماس اند و روزنه هاي تعبيه شده در دو صفحه در مقابل هم قرار دارند. يكي از صفحات توسط يك فنر به ديگر صفحه متصل است و دو قطعه ي نگه دارنده صفحات را در مقابل هم نگه مي دارد به گونه اي كه با اعمال نيرو به دستگاه صفحات به راحتي نسبت به هم حركت مي كنند. براي تشكيل نقش ماره از دو توري رانكي با تعداد ٢٠ ‏خط در ميلي متر كه بر روي روزنه ها نصب شده اند، استفاده شده است. اين دو توري بدون آنكه تماس فيزيكي با هم داشته باشند در مقابل هم قرار مي گيرند، بنحوي كه صفحه ي توري ها بر هم مماس اند و خطلوط آنها زاويه ي كوچكي با هم مي سازند. در دو سمت توري ها به ترتيب يك ليزر ديودي و يك آشكارساز نوري كه در قطعات نگه دارنده تعبيه شده اند، در مقابل هم قرار مي گيرند. يك شكاف با پهناي كم در مقابل آشكارساز تعبيه شده است تا مقطع نور قبل از رسيدن به آشكارساز باريك تر شود. جابجايي نسبي دو توري باعث جابجايي بزرگتري در نقش ماره مي شود. در اثر عبور فريزهاي ماره از مقابل آشكار ساز، توان نور دريافت شده توسط آن تغيير مي كند. با تحليل توان نور دريافت شده، كرنش يا كشش ايجاد شده و به تبع آن تنش اعمال شده تعيين مي شود.

دستگاه لرزه نگاري ماره اي لرزه نگاري يكي از دقيقترين و پركاربردترين روش هاي ژئوفيزيكي براي اكتشاف منابع زيرزميني انرژي و معادن به شمار مي آ يد. در لرزه نگاري ماره اي براي دريافت پالس هاي لرزه اي از تكنيك ماره استفاده مي شود. در لرزه نگاري هاي متداول كه داراي سيستم ثبت لرزه الكترومغناطيسي هستند نوفه هاي الكتريكي و مغناطيسي محيط اثرات ناخواسته و مخربي در پردازش و تحليل نتايج مي گذارد. همچنين اين نوع لرزه نگارها قابليت تنظيم دقت و حساسيت براي كاربردهاي مختلف را ندارد. لرزه نگار ماره اي به خاطر استفاده از تكنيك اپتيكي ماره از نوفه هاي الكترومغناطيسي متاثر نمي شود و همچنين قابليت تنظيم براي دقت هاي مختلف را دارد. لرزه نگار ماره اي از نوع لرزه نگارهاي اكتشافي است و قابل استفاده در كشف ذخائر زير سطحي نظير نفت ، گاز و معادن است. در لرزه نگاري ماره اي با استفاده از دو فنر مشابه كه از يك سو به بدنه متصل هستند جرم مربوطه از بالا و پايين مهار و بطور قائم نگه داشته مي شود. در مركز جرم آويزان يك روزنه تعبيه شده كه بر سطح آن يك عدد توري نصب مي شود. توري دومي به بدنه ي دستگاه نصب است. اين دو توري بدون آنكه تماس فيزيكي با هم داشته باشند در مقابل هم قرار مي گيرند بنحوي كه صفحه نوري ها بر هم مماس اند و خطوط آنها زاويه كوچكي با هم مي سازند. در دو سمت توريها به ترتيب يك عدد ديود نور گسيل و يك عدد آشكارساز نوري در مقابل هم قرار مي گيرند. در اثر اعمال لرزه نوعي به بدنه دستگاه توري متصل به بدنه دستگاه جابجا مي شود اما جرم و توري متصل به آن جا مي ماند. جابجايي نسبي دو توري باعث جابجايي بزرگتري در نقش ماره مي شود. در اثر عبور فريزهاي ماره از مقابل آشكارساز توان نور دريافت شده توسط آن تغيير مي كند. با تحليل توان نور دريافت شده مشخصات پالس لرزه اي تعيين مي شود.