لیست اختراعات با مالکیت
اكبر شهبازي
7 عدد
بسياري از مردم اين كشور مثل قوم عشاير، كوهنوردان و گردشگران كه در مناطق دور افتاده زندگي، تفريح و ورزش مي كنند بارها دچار حوادث و سانحه مي شوند ولي به علت مشكلاتي مثل كاهش سطح هوشياري مصدوم و نداشتن همراه، نبود تلفن ثابت و نبود آنتن دهي خوب موبايل وهمچنين ناتواني بعضي از اين افراد براي شماره گيري مركز 115 به علت نداشتن سواد،نمي توانند مركز 115 را اطلاع دهند، حتي اگر بتوانند اين مركز را اطلاع دهند باز هم مشكلات زيادي براي خدمات رساني فوري وجود دارد از جمله مناطق دور افتاده به خصوص بيابان آدرس دقيقي نداردو همچن براي ييدا كردن نزديك ترين جاده براي رسيدن به مصدوم توسط پرسنل فوريت هاي پزشكي كاري دشوار است و وقت خيلي زيادي را صرف مي كند؛ بنابراين با وجود اين مشكلات مصدم در محل حادثه اگر همراه يا كسي اطراف او نباشد روز ها و حتي ماه ها در ان محل مانده و اگر هم افرادي دور آن باشند اولا به روش ناصحيح او را حمل مي كنند دوما تا او را به يك آبادي يا يك مركز درماني برسانند مدت زيادي طول مي كشد كه طي آن دچار حوادث جبران ناپذيري مي شود كه مي توان به اين حادثه اشاره كرد: ًحمله خرس به عشاير ساكن در منطقه ديناران دراستان چهارمحال بختياري باعث مرگ خانم 25 ساله شد.به گفته مركز فوريت هاي پزشكي،مردم عشاير بعد از حادثه مصدوم را حمل كرده و حدود چند كيلومتر بيابان ها را طي كرده و به آبادي رساندن ولي به علت از بين رفتن وقت براي رساندن خدمات 115 مصدوم فوت كرد. (روز دوشنبه مورخ 24/4/92 ، كد خبر: 92042515755 ) بنابراين ما مي توانيم دستگاهي اختراع كنيم كه گيرنده آن در مركز فوريت پزشكي و ارسال كننده آن در دست اين مردم باشد. افرادي كه در مناطق دور افتاده زندگي مي كنند مثل عشاير يا براي تفريح و ورزش به اين مناطق مي روند( مثل كوهنوردان) بعد از تهيه كردن يك دستگاه ارسال كننده، منطقه اي كه مي خواهند زندگي كنند(عشاير) يا براي ورزش و تفريح مي خواهند بروند به مركز فوريت هاي پزشكي اطلاع داده و هماهنگي مي كنند و همچنين افراد، مشخصات خود را تحويل 115 داده و از طرف ديگر مركز فوريت پزشكي به وسيله اطلاعات فرد دستگاه ارسال كننده را با دستگاه گيرنده خود تنظيم و بعد فعال مي كند و با اين كار فرد اگر در منطقه دور افتاده هوشيار بود يا اينكه كسي اطراف او بود با فشار دادن يك دكمه واگر هوشيار نبود و كسي هم اطراف او نبود دستگاه به صورت اتوماتيك مركز فوريت هاي پزشكي را اطلاع و بعد علايم حياتي را به گيرنده اين مركز مي فرستد همچنين جايگاه مصدوم روي نقشه گيرنده قابل مشاهده است با اين وجود مركز115 مي تواند هرچه سريعتر خدمات را به فرد برساند.
برانكارد چرخ دار در حقيقت يك برانكارد قابل تنظيم است كه از فلز سبك ساخته شده است و روي چرخ قرار مي گيرد و طوري طراحي شده اند كه با وزن بالا تا 180 كيلوگرم تطابق پيدا كرده و با هرنوع وضعيت بيمار تطبيق مي يابند. در دو طرف اين برانكارد( يا يك طرف آن) ضامني وجود دارد كه با فشار دادن آن پايه هاي برانكارد از زانو خم شده و در ريل مخصوص خود در كابين عقب قرار مي گيرد، ولي قبل از فشار دادن ضامن بايد دو چرخ زير قسمت سر برانكارد در ريل قرار بگيرد در غير اين صورت اگر دو چرخ در ريل قرار نگيرد يا به طور كامل در جاي خود قرار نگيرد و ضامن را فشار دهيم پايه هاي برانكارد جمع مي شود وبه خاطر وزن سنگين برانكارد به دليل وزن سنگين مصدوم و همچنين ورق پايين ريل كه به صورت سرازير است ، برانكارد به سرعت به سمت عقب حركت مي كند و به شدت به زمين برخورد مي كند و تا حدودي زير آمبولانس مي رود و باعث آسيب شديد به مصدوم و پرسنل اورژانس مي شود. حتي اگر چرخ ها در ريل قرار بگيرد پرسنل بايد نيروي خيلي زيادي براي حل دادن برانكارد وارد كند كه در اين صورت باعث آسيب به پرسنل و ناراحتي مصدوم مي شود. متاسفانه پرسنل اورژانس و هلال احمر و ساير امدادگران به علت اينكه زمان براي آنها مهم است و بايد هر چه سريعتر مصدوم را به بيمارستان انتقال دهند و همچنين در بعضي مواقع به علت استرس صحنه حادثه ، پرسنل بدون اينكه دو چرخ زير قسمت برانكارد در ريل قرار بگيرد يا اينكه دوچرخ به طور ناقص در ريل قرار گيرد يعني روي صفحه سرازيري ريل قرار گيرد، زود اهرم را مي گيرد و برانكارد به سمت عقب حركت مي كند و پرسنل به علت وزن سنگين برانكارد توانايي كنترل آن را ندارد و برانكارد به شدت به زمين برخورد مي كند و باعث آسيب شديد به مصدوم و پرسنل مي شود. بنابر اين ما مي توانيم دستگاهي اختراع كنيم كه دو چرخ زير سر برانكارد را در ريل نگه دارد و به طور اتوماتيك پس از مطمئن بودن از اين كه چرخ هاي زير قسمت سر برانكارد در ريل قرار گرفت چرخ هاي پايه هاي برانكارد جمع مي شود و آن را به سمت بالا مي كشد و در ريل قرار مي دهد و همچنين پرسنل به وسيله يك اهرمي سرعت بالا رفتن برانكارد را كنترل مي كند در غير اين صورت اگر دوچرخ زير سر برانكارد در ريل قرار نگيرد چرخ ها جمع نمي شود و دستگاه روشن نمي شود.
گزش مار از جمله معضلات بهداشتي در بسياري از كشورهاي جهان است كه سبب ازار و اذيت و سلب اسايش و مرگ تعدادي از مصدوميان مي شود، گزش اين جانور از مشكلات با اهميت در سلامت افراد بوده و به علت عوارض خطرناك احتمالي آن از جايگاه ويژه اي برخوردار است. مارگزيدگي يكي از فوريت هاي مهم پزشكي مي باشد و هر ساله عده زيادي را به مراكز درماني هدايت مي كند و مي تواند سبب مرگ فوري بيمار گردد. بنابراين مي توان ادعا نمود كه اين مسئله موجب تحميل هزينه هاي به نسبت سنگين اقتصادي و ضايعات روحي، رواني به جامعه مي گردد. در كشور عزيزمان ايران 75 نوع از اين جانور شناسايي شده كه 21 نوع آن سمي هستند، پس بايد براي مواجهه به مارگزيدگي امادگي هاي لازم را داشته باشيم. مهمترين اقدامي كه تيم اورژانس و هلال احمر براي مصدومي كه دچار مارگزيدگي شده انجام مي دهند ، كاهش سرعت حركت زهر در بدن است، بعضي از اين اقدامات عبارت است از : 1 بستن تورنيكت و باز كردن آن هر 10-15 دقيقه 2 بي حركت سازي عضو براي كاهش حركت زهر ولي متاسفانه به خاطر دلايل زير اين اقدامات به درستي انجام نمي شود: 1 جو پر استرس يا شلوغي و يا حجم كار زياد حاكم بر پرسنل اورژانس يا هلال احمر در صحنه حادثه منجر به فراموشي پرسنل جهت باز كردن هر 10-15 دقيقه تورنيكت مي شود، كه خود باعث مختل شدن خون رساني به قسمت هاي پايين تر از محل بسته شدن تورنيكت و باعث گانگرن و تخريب عضو و در نهايت در صورت تشخيص دير هنگام به خصوص در افراد بيهوش باعث قطع عضو خواهد شد. 2 اتلاف وقت براي باز و بستن تورنيكت 3 هنگامي كه اتل بسته شد استفاده از تورنيكت و باز وبسته كردن آن خيلي مهمه بنابراين باتوجه به مشكلات فوق اينجانب پيشنهاد ساخت اتل تورنيكتي براي استفاده در موارد مارگزيدگي با قابليت باز و بسته شدن تايمري تورنيكت و تنظيم ابعاد اتل هستم كه عضو را بي حركت مي كند و هم تورنيكتي است كه به طور اتوماتيك هر 10-15 دقيقه باز و بسته مي شود بدون اينكه پرسنل براي اين كار وقت تلف كند و همچنين با توجه به كيفيت نبض به طور اتوماتيك ميزان بسته شدن تورنيكت را كنترل كند.
از دلايل ايجاد آسيب گردن، تروماي ناشي از تصادف با وسايل نقليه، سقوط از ارتفاع، خشونت و نزاع و آسيب هاي ورزشي است در ايران نيز مطالعات نشان داده كه شايع ترين مكانيسم آسيب به مهره هاي گردني ناشي از استفاده از وسايل نقليه است. اين آسيب ها كه عوارض عصبي هميشگي داشته و به عنوان فاجعه اي ويرانگر شناخته شده اند، آثار روحي_ رواني، اجتماعي و مالي ژرفي براي بيمار و خانواده او به همراه خواهند داشت. هيچ جاي ديگري در بدن به جز گردن وجود ندارد كه در آن تعداد زيادي ساختار حياتي مهم در فضاي محدود كوچكي گنجانده شده باشد. عروق اصلي، مجراهاي عصبي و گوارشي مانند نخاع، مري و شريان هاي ورتبرال و كاروتيد كه اندوخته خون مغز را تامين مي كنند همگي در اين فضاي كوچك بين سر و تنه قرار گرفته اند. اگر به آسيب گردن توجه نشود، مي تواند به سرعت باعث مرگ فرد شود. از طرفي هرگونه كوتاهي حتي در شكستگي هاي مختصر مهره هاي گردن مي تواند هزينه و خرابي بسيار وحشتناكي در پي داشته باشد كه اين نكته در سرتاسر جهان پذيرفته و شناخته شده است. در بررسي سيستم عصبي توسط تيم فوريت هاي پزشكي در سر صحنه حادثه به خصوص تصادفاتT هميشه فرض بر اين است كه سيستم نخاعي صدمه ديده تا خلاف آن ثابت شود بنابراين بايد بي حركتي ستون فقرات بيمار به دقت مورد توجه قرار گيرد به خصوص وقتي كه صدمه به سر وجود داشته باشد چون محور سر و گردن يك واحد محسوب مي شود. تيم فوريت هاي پزشكي در صر صحنه جهت بي حركت سازي ستون فقرات گردن از كولار گردني چانه دار سخت استفاده مي كنند ولي متاسفانه اين كولارها عيب هاي زياد دارد كه عبارت اند از: ما زماني كولار گردني مي بنديم كه احتمال آسيب به ستون فقرات گردن باشد و علاوه بر اينكه كولار گردني مي بنديم، مصدوم را روي تخته پشتي بلند (لانك بك بورد ) بي حركت مي كنيم. حالا شما فرض كنيد بر بالين مصدومي با احتمال آسيب به ستون فقرات حاضر شديد و براي مصدوم كولار گردني بسته ايد و بعد به وسيله تخته پشتي بلند، مصدوم را بي حركت كرده ايد و روي برانكارد آمبولانس گذاشتيد و در حين انتقال به بيمارستان. مصدوم تشنج كرده و استفراغ كند يا به دليل تشنج دندان هاي آن روي هم فشرده شده يا به دليل تروما دچار خونريزي در دهان مصدوم شده و ... در اين حال شما به مشكل جدي برخورد مي كنيد: 1. اول اينكه بايد اين را بدانيد كه مصدوم احتمال آسيب به ستون فقرات است و به وسيله تخته پشتي بلند و كولار گردني كليه ستون فقرات بي حركت شده است و اين امكان وجود ندارد كه شما مصدوم را به پهلو بخوابانيد تا ترشحات از دهان مصدوم خارج شود. 2. دوم اينكه شما به دليل اينكه مصدوم به دليل تشنج يا هر دليلي ديگر كه باعث شده دندان ها روي هم فشرده شود، امكان ساكشن دهان مصدوم را نداريد. 3. جهت باز كردن راه هوايي براي افراد مشكوك در آسيب مهره هاي گردني از مانور Jaw- thrust استفاده مي كنيم. جهت انجام اين مانور،بالاي سر بيمار قرار ميگيريم به صورتي كه فرق سر بيمار روبروي ما قرار بگيرد. دست هاي مان را از دو طرف سر بيمار به نحوي رو فك تحتاني بيمار قرار مي دهيم، كه انگشت شصت روي چانه و ساير انگشت ها در زاويه فك تحتاني بيمار قرار گيرد. به كمك چهار انگشت كه در زاويه فك تحتاني قرار گرفته اند، فك بيمار را به طرف بالا آورده و همزمان با انگشت شصت چانه را به طرف جلو برده و دهان را باز مي كنيم. ولي متاسفانه امكان انجام اين مانور وجود ندارد. به دليل اينكه قسمت چانه اي كولارهاي موجود در دنيا ، فك تحتاني را بي حركت كرده و مانع از كشيدن فك تحتاني به سمت جلو مي شود. در هنگام ايست قلبي و كاهش سطح هوشياري تكنسين فوريت هاي پزشكي مصدوم را به وسيله لارنگوسكوپ لوله گذاري مي كنند ولي هنگامي كه تيغه لارنگوسكوپ را در دهان مصدوم مي كنيد بايد آن را نچرخانيد، بلكه بايد به سمت بالا به صورت شكل زير بكشيد، ولي متاسفانه بازهم به دليل اينكه كولار گردني گذاشته ايد و فك تحتاني مصدوم بسته است . امكان لوله گذاري نيست . با توجه به مشكلات فوق بنده كولار گردني اختراع كردم كه در سطح دنيا تازگي دارد و در صورت برخورد با مشكلات فوق علاوه بر بي حركت سازي ستون فقرات گردن امكان باز كردن دهان به خصوص به روش Jaw- thrust را ايجاد مي كند و مانعي جهت لوله گذاري تراشه ندارد.
اين روش نوآوري تكنيكي و زمينه فني جاذب كامپوزيتي در شاخه شيمي آلي مي باشد. در روش هايي كه تاكنون در راستاي اين هدف به كار گرفته شده از جزء سوم و حلال هايي استفاده شده است كه بسيار سمي و سرطان زا مي باشد و سلامتي زيست محيطي در معرض خطر مي باشد و همچنين استفاده از اين روش نياز به مصرف انرژي زياد نسبت به روش تقطير معمولي دارد و همچنين غشاهاي غربال مولكولي و پليمري كه با جذب آب متورم شده و به مرور زمان كارايي خود رااز دست مي دهند و قابليت استفاده مكرر را ندارند، بنابراين از لحاظ اقتصادي به صرفه نيستندو در نهايت درصد خلوص مطلوب به دست نمي آيد. بنابراين به منظور بالا بردن كارايي و بهره وري لازم،تحقيقات برروي جاذبهاي قابل بازيافت و ارزان تر گسترش يافته است و در چند سال اخير استفاده از گياهان در خالص سازي و تصفيه به شدت گسترش يافته است و نتايج تحقيقات مويدآن است كه،جاذب هاي گياهي كه عمدتا ازسلولز و نشاسته تشكيل شده اند، قادر به حذف آب از طيف گسترده ايي ازمواد آلي مي باشند. در صنايع شيميايي و در آزمايشگاه ها، از متانول به عنوان حلال به خصوص در دستگاهHPLC استفاده گردد، بايستي از درصد خلوص بسيار بالا برخوردار باشد، به عنوان مثال اگر در متانول مصرفي ناخالصي موجود باشد با مشكلاتي به شرح ذيل مواجه خواهيم بود : الف) افزايش نويز زمينه آشكارساز ب)تغيير شديد خط پايه ج)ايجاد پيك هاي مرده د)تاثيرگذاري روي داده هاي حاصل از زمان بازداري و در نهايت كيفيت پايين كار ايجاد مي گردد. در اين پروژه با استفاده از پديده جذب سطحي با بستر ثابت، از يك سيستم كامپوزيتي سه جزئي جاذب هاي گياهي متشكل از : پودر ذرت، پودر سيب زميني و پودر هسته خرما با مش بندي هاي مشخص به منظور جداسازي و خالص سازي آب و نيز ساير ناخالصي هاي موجود در متانول صنعتي استفاده شده است. خالص سازي متانول صنعتي با استفاده از كامپوزيت تهيه شده از مواد فوق صورت گرفت و در نهايت پس از بررسي هاي لازم توسط جذب اتمي ، طيف بينيUV-vis و FT-IR وGC و دستگاه HPLC مورد تاييد قرار گرفت.
در خالص سازي استون از تركيباتي به عنوان جزء سوم ( مانند بنزن ) و همچنين حلال ها از جمله اتيلن گليكول استفاده مي شود كه بسيار سمي و سرطان زا بوده و براي سلامتي زيست محيطي مضر مي باشد. به منظور جلوگيري از پيامد هاي منفي روش هاي فوق و اجتناب از آسيب پذيري زيست محيطي تلاش شد در اين طرح با استفاده از مواد گياهي با ساختاري پليمري ( بايو) از مواد اوليه بسيار ارزان قيمت ، جاذبي با قابليت بازيافت و فعال سازي مجدد طراحي شود. جاذب توليد شده قادر به خالص سازي استون صنعتي بوده و محصول استون خالص سازي شده توسط اين جاذب مرغوبيت و درصد خلوصي مشابه با نمونه هاي خارجي ( با هزينه هاي بالا ) خود داشته است كه مي تواند جايگزيني مناسب در بازارهاي داخلي داشته باشد و از وابستگي به خارج و خروج ارز جلوگيري نمايد.
موارد یافت شده: 7