لیست اختراعات با مالکیت
وحید باقری
3 عدد
موضوع اختراع جداسازي و شناسايي سلول هاي بنيادي سرطاني از بيماران مبتلا به سرطان معده براي ايمونوتراپي مي باشد كه در زمينه بيولوژي مولكولي سرطان كاربرد دارد. سلول هاي بنيادي سرطاني به دليل نقش مهمي كه در ابتلا به تومور، رشد، پيشرفت، متاستاز دور، عود و مقاومت در برابر داروهاي ضد سرطان، اهداف بسيار جذاب براي درمان سرطان هستند. حضور آنتي ژن هاي نرمال در بافت توموري موجب ايجاد پاسخ هاي ناخواسته مي شود. بنابراين شناسايي آنتي ژنهاي سلولهاي توموري، كمك بسيار شاياني به انجام يك ايمونوتراپي موثر خواهد نمود، چرا كه با تحريك سيستم ايمني عليه چنين آنتي ژنهاي توموري، تنها سلولهاي سرطاني كه اين آنتي ژنها را بيان مي نمايند مورد هدف قرار گرفته و به سلولهاي سالم آسيبي نخواهد رسيد. با آزمايش سلول¬هاي تشكيل دهنده كلوني هاي اسفروئيدي به عنوان سلول هاي بنيادي سرطاني از نمونه هاي بافتي بيماران كه آنتي ژنهاي توموري را بيان مي¬كنند نشان داده شد كه سلولهاي دندريتيك القا شده با mRNA تام سلول هاي بنيادي سرطاني كه توانايي عرضه آنتي ژن¬هاي توموري را دارند، قادرند لنفوسيت¬هاي T سيتوتوكسيك ايجاد كرده، موجب ليز و از بين رفتن اين سلول ها گردند.
در طي دهه هاي اخير طراحي بسته بندي زيست تخريب پذير ضد ميكروبي توجه زيادي را به خود جلب كرده است، استفاده از پلاستيك ها ي سنتزي در بسته بندي مواد غذايي رو به افزايش بوده است. هزينه هاي پايين توليد، نوآوري هاي روز افزون تكنولوژيكي و خواص خوب و قابليت هاي بالاي فيلمهاي پلاستيكي آنها را براي كاربرد در بسته بندي مواد غذايي مناسب مي سازد. ولي، اغلب پلاستيك هاي سنتزي از دو عيب مهم برخوردارند: زيست تخريب پذيري ضعيف آنها سبب انباشت گستردۀ زباله هاي پلاستيكي در محيط زيست مي¬شود؛ مهاجرت اجزاي سمي و موتان زا از پلاستيك ها به داخل مواد غذايي، موجب به خطر افتادن ايمني مواد غذايي مي شود. استفاده از بيوپليمرها كه اولا قابليت زيست تخريب پذيري بالايي دارند و ثانياً مواد ايمن تري به شمار مي آيند، مي توانند جايگزيني مناسب براي پليمرهاي سنتزي باشند. در اين اختراع سعي بر اين است كه با استفاده از اسانس روغني هل در تهيه فيلم زيست تخريب پذير گلوتن- ژلان فعاليت ميكروارگانيسمها را كاهش داده و ماندگاري نان را با حفظ كيفيت مطلوب آن ها، افزايش دهيم.
براي احداث و نصب نيروگاه خورشيدي بر روي سقف سوله¬ها، زاويه و شيب استانداردي به منظور دريافت بيشترين راندمان توليد استفاده مي¬شود؛ اما اكثر سوله¬ها، داراي زاويه و شيب نامتعارفي هستند كه باعث كاهش راندمان توليد و كاهش توجيه¬پذيري اقتصادي احداث نيروگاه مي¬شود. اختلاف زاويه سقف سوله نسبت به جنوب جغرافيايي منجر مي¬شود كه يا تابش خورشيد در ساعات ابتداي صبح را از دست بدهيم يا تابش خورشيد در ساعات انتهاي عصر را. همچنين براي جذب حداكثري اشعه خورشيد توسط پنل¬هاي خورشيدي، بايد جهت تابش خورشيد بر پنل¬ها عمود باشد؛ كه همين اختلاف زاويه نسبت به جنوب منجر مي¬شود كه جذب حداكثري تابش خورشيد توسط پنل¬ها را از دست بدهيم. مسئله مهم ديگر زاويه سوله نسبت به سطح افق مي¬باشد. اختلاف زاويه سوله نسبت به زاويه 33 درجه از سطح افق منجر مي¬شود كه زاويه تابش خورشيد بر پنل¬ها عمود نباشد و همين امر سبب مي¬شود كه جذب حداكثري تابش خورشيد توسط پنل¬ها را از دست بدهيم. راه¬حل پيشنهادي، اضافه كردن تعدادي پنل در هر استرينگ به منظور جبران تلفات ناشي از شيب و زاويه نامتعارف سوله مي¬باشد. به منظور كم كردن هزينه احداث نيروگاه بايد تعداد پنل¬هاي اضافه شده، تلفات توان ناشي از زاويه و شيب نامتعارف سوله را جبران كند و نبايد بيش از مقدار نياز، پنل به هر استرينگ اضافه كنيم.
موارد یافت شده: 3