عنوان اختراع: كيت مولكولي تشخيص آزمايشگاهي بروسلوزيس زمينه فني: پزشكي- آزمايشگاهي، تشخيصي خلاصه: بروسلوزيس يك معضل عمده بهداشتي در ايران ميباشد؛ بدليل مشكلات و عوارض ناشي از شناسايي بروسلوزيس در بيماران، در اين طرح بيوتكنولوژيك راه حل مناسبي براي اين معضل ارايه نموديم. در حال حاضر در سيستم خدمات بهداشتي و درماني كشور، شناسايي توسط: بررسي تجربي تظاهرات باليني توسط پزشك، كشت خون، مغز استخوان و ساير نمونه ها و آزمايش هاي سرولوژيك سنتي و قديمي، انجام ميگيرد كه از موارد ضريب اطمينان و دقت بالايي برخوردار نيستند و بسيار زمانبر هستند. فلذا در اين اختراع توسط مطالعات بيوانفورماتيك سه آنتي ژن كاملا اختصاصي از باكتري بروسلا كه خاصيت ايمونولوژيك دارند پس از شناسايي و انتخاب، در محيط آزمايشگاهي مورد سنتز و فرآوري قرار گرفتند. پس از شناسايي تركيبات، طراحي جهت سنتز سازه ژني جهت كلون و بيان ساختار پروتييني انجام پذيرفت. پس از استخراج و تخليص پروتيين نوتركيب سه جزيي، مولكول حاصل بر روي پليت هاي 96 خانه اي الايزا پوشانده گرديد و توسط سرم كنترلهاي انساني و سرم هاي حاصل از تزريق موش آزمايشگاهي مورد بررسي قرار گرفتند. پس از مقايسه نتايج و معناداري يافته ها، حساسيت و اختصاصيت كيت تاييد شد. اين كيت علاوه بر سهولت و سرعت در استفاده، واجد صحت و دقت لازم در شناسايي ميباشد.

روش حذف عيوب جوشكاري حاصل از آلياژ نيكلي اينكونل ٧۵١ زمينه فني اين اختراع مربوط به مهندسي متالوژي صنعتي مي باشد. نيكل يكي از مهمترين فلزات مورد كاربرد در صنعت است كه معمولا به صورت آلياژ استفاده مي شود. مسلما برطبق نيازكاري و مورد مصرف، فلزات به شكل هاي گوناگون تغيير فرم داده و يا به يكديگر متصل مي گردند. يكي از روشهاي استفاده بهتر از فلزات و همچنين اتصال بين آنها فرآيند جوشكاري بوده كه طي آن دو يا چند فلز توسط حرارت، نفوذ و يا جريان برق به يكديگر اتصال داده مي شوند به طوري كه خواص متالورژيكي هر يك از فلزات تحت جوشكاري ثابت بماند هم اكنون جوشكاري جهت اتصال فلزات با پايه نيكلي در صنعت درحال انجام بوده و نيازهاي اتصال اين گونه از فلزات را برآورده مي كند، ولي در طي فرآيند جوشكاري آلياژهاي پايه نيكل مشكلاتي وجود دارد كه منجر به توليد عيوب داخلي تظير ترك و حفرات متنوع در ساختار جوش مي گردد. يكي از انواع آلياژهاي پايه نيكلي كه بيشترين عيوب جوش را به خود مي گيرد، آلياژ اينكونل مي باشد. آلياژهاي اينكونل با انواع تركيب شيميايي و عناصر آلياژي مختلف معمولا داراي سياليت پايين و محدود مي باشند، به طوري كه عدم سياليت مناسب مذاب اين آلياژ در طي فرآيند جوشكاري آن سبب مي شود كه مذاب با سرعت كمتر نسبت به پر كردن خلل و فرج و شيار منطقه مورد جوش مصرف مي شود و در نتيجه اين سرعت كم در طي اين سير حرارت خود را از دست داده ، سرد شده و منجمد گردد، به طوري كه گاهي اوقات حتي مذاب قدرت نفوذ تا انتهاي ضخامت فلز اينكونل مورد نظر را نداشته و در اواسط ضخامت انجماد اتفاق مي افتد.

همان گونه كه مي دانيم پلي پروپيلن يكي از پر مصرفترين مواد در صنعت مي باشد اين گستردگي استفاده از اين پليمر بيشتر به خاطر نداشتن اثرات جانبي جمله حساسيت پوستي و ديگر حساسيتها است كه در ديگر پليمرها مشاهده و سهولت استفاده از اين پليمر مي باشد اما متاسفانه اين پليمر در هنگام توليد و قبل از تبديل شدن به شكل نهايي خود كه معمولا در شكل نخ الياف مي باشد بايد زنگ مورد نظر در آن بدست آيد بدين صورت كه مستربچهايي با رنگهاي اصلي به چبيس پليمر افزوده مي گرددكه طيف رنگي بدست آمده از اين روش بسيار محدود و در حد رنگهاي اصلي مي باشد اما در روش جديد چون رنگرزي نخ و الياف بعد از فرآيند توليد مي باشد هر رنگي با هر غلظتي قابل تهيه مي باشد دراين گزارش پلي پروپيلن كه قابليت رنگرزي در آن تا به حال وجود نداشته است با اين روش پس از تبديل پروپيلن به چيپس رنگرزي مي شود بدين صورت كه ابتدا پودر پلي پروپيلن بدون مواد آنتي اكسيدان از ميانه فرآيند توليد چيپس در صنعت دگرفته شد و در شرايط مناسب حرارتي اكسيد گرديد سپس پودر حاصله در اكسترودر مخصوص تبديل به چيپس شد چيپس حاصله تحت آزمايشهاي مكانيكي و فيزيكي قرار گرفت تا تغييرات حاصله در آن مورد بررسي قرار گيرد تا از لحاظ كاربرد در صنعت مطالعات انجام گرفته باشد فرآيند اكسيداسيون در پلي پروپيلن باعث بوجود آمدن بعضي گروههاي خاص در آن مي گردد كه اين گروهها با داشتن بار الكتريكي مناسب توانايي برقراري پيوند با رنگزاي بازيك را دارد مي باشند اگر غلظت اين گروهها در پليمر به حد مناسبي برسد مي توان پليمر را تحت شرايط رمق كشي معمولي رنگرزي نمود

در پرونده خلاصه اختراع يافت نشد به شرح توصيف پرونده رجوع شود

در پرونده خلاصه اختراع يافت نشد به شرح توصيف پرونده رجوع شود