فرايندهاي انتقال حرارت به همراه تغيير فاز نظير چگالش به دليل ظرفيت بالاي خود، همواره مورد توجه محققين و مهندسان براي استفاده در صنايع مختلف نظير توليد تبريد و توان بوده است. بهبود اين نوع انتقال حرارت ميتواند بازده انتقال و تبديل انرژي را افزايش داده و بالطبع به كوچك سازي و كاهش جرم تجهيزات، كاهش هزينه هاي ساخت و بهره برداري و افزايش ايمني منجر مي شود. دستگاه حاضر جهت بررسي انتقال حرارت سطوح تخت در فرايند چگالش مي باشد. هدف از اين اختراع ساخت دستگاهي است كه به كمك آن بتوان چگالش را روي سطوح (عمودي) مختلف آزمايش كرده تا بتوان قبل از طراحي مبادله گرهاي حرارتي حالت بهينه ي آنها را مشخص كرده و عملكرد آنها را سنجيد. از مزاياي دستگاه مذكور مي توان به قابليت تعويض نمونه هاي آزمايشي و حذف گازهاي غيرقابل چگالش، مشاهده و تصويربرداري همزمان، داده برداري همزمان فرايند چگالش اشاره نمود.

ساخت نمونه ابر آبگريز مس با روش ايجاد ميكرو-نانو ساختار با استفاده از اكسيداسيون و اصلاح آن با ا- اكتادسيل مركاپتان يكي از پايدارترين روش هاي ايجاد خاصيت فوق آب گريزي روي فلز ميباشد كه در عين حال روشي ارزان و قابل انجام با ساده ترين امكانت آزمايشگاهي است. در اين روش اكسيد مس موجب ايجاد سلسله زبري در مقياس ميكرو و نانو شده است. فرايند اكسيداسيون با غوطه ور كردن نمونه مس در محلول بازي شامل سديم هيدروكسيد، تري سديم فسفات و سديم كلريت در دماي حدود 98 درجه سانتيگراد شكل گرفته است كه پايداري بسيار مناسبي دارد. 1-اكتادسيل مركاپتان ماده اي از خانواده تيول ها مي باشد كه با روش هاي مختلفي روي سطح فلزات قابل نشاندن مي باشد. اين ماده موجب كاهش انرژي سطحي و افزايش خاصيت آب گريزي فلزات مي گردد.

ساخت سطوح اَبَرآبگريز مس با استفاده از فرايند اچينگ تر و ايجاد ميكرو- نانو ساختار يك روش آسان، مقرون به صرفه و بدون نياز به تجهيزات پيچيده آزمايشگاهي مي باشد. اساس ايجاد خاصيت فوق آبگريزي بر روي فلزات، بر ايجاد دو مولفه زبري روي سطح و كاهش انرژي سطحي تمركز دارد. در اين اختراع براي ايجاد زبري در مقياس ميكرو و نانو از روش شيميايي اچينگ استفاده شده است كه با توجه به قابليت هاي متعدد آن از جمله سادگي و سريع بودن، اخيرا در مطالعات زيادي مورد استفاده قرار گرفته است. همچنين براي كاهش مولفه انرژي سطحي مس (فلزات ذاتا انرژي سطحي بالايي دارند) و بهبود خاصيت اَبَر آبگريزي از اسيد چرب استئاريك استفاده شده است. استئاريك اسيد علاوه برافزايش زاويه تماس استاتيكي قطره آب قرار گرفته روي سطح، موجب تغيير مدل ترشوندگي شده است.

مبردهاي تركيبي يا چند جزئي در يك رنج دمايي گسترده از دماي نقطه حبابي تا دماي نقطه شبنم تبخير مي شوند. اين امر موجب مي شود كه با انتخاب درست تركيب مبرد تطابق بسيار خوبي بين منحني تبادل حرارتي دو سيال موجود در مبدل بدون اينكه نياز به كمپرسورهاي چند مرحله اي باشد بدست آيد اما انتخاب درست تركيب اين مبردها هميشه براي مهندسان يك مشكل بوده است ما در اينجا بهترين مبرد را براي اين نوع مبدل ها بدست مي آوريم. ملاك بهتر بودن هم قانون دوم ترموديناميك است. بدين ترتيب كه هر چه منحني هاي تبادل حرارتي دو جريان در يك مبدل به يكديگر نزديك باشند آن مبرد عملكرد بهتري داشته و اتلاف حرارتي و يا به عبارتي تلفات اگزر|ي در آن كمتر خواهد بود.