لیست اختراعات با مالکیت
خانم فاطمه صادقی
9 عدد
اختراع دارورساني به كولون پلت هاي مزالازين با استفاده از روكش متشكل از مخلوط اتيل سلولز و اودراژيت S، كه در زمينه دارورساني هدفمند به كولون جهت درمان بيماري التهابي روده (IBD) كاربرد دارد؛ براي حل اين مشكل كه در فرمولاسيون خارجي موجود (Asacol) كه فرم تجاري قرص داروي مزالازين است، در آن از يك روكش وابسته به pH استفاده شده، كه در pH 7 و بالاتر قابل حل مي باشد و از آنجايي كه pH دستگاه گوارش در برخي بيماران داراي IBD كمتر از 7 مي باشد لذا دارو بدون جذب از بدن دفع مي شود، همچنين فراورده ديگر (Pentasa) كه در آن از يك روكش وابسته به زمان استفاده شده عملكرد خوبي نشان نداده است و 55-50 درصد دارو در معده آزاد مي شود. براي غلبه بر اين مشكلات با اين راه حل كه استفاده از تركيب دو سيستم وابسته به pH (اودراژيت S) و پليمر وابسته به زمان (اتيل سلولز) در تركيب با هم و قرارگيري به صورت يك لايه روكشي بر روي پلت مي تواند مشكلات فرمولاسيون هاي رايج در دارورساني ناقص اين دارو را برطرف نمايد. علاوه بر رفع مشكلات فوق، اختراع حاضر كارايي بسيار بالا و قيمت تمام شده بسيار پاييني دارد.
اختراع ساخت پلت هاي 5-آمينوساليسيليك اسيد و بهينه سازي آنها با استفاده از روكش حاوي اودراژيت FS و RS كه در زمينه دارورساني هدفمند به كولون جهت درمان بيماري التهابي روده كاربرد دارد؛ براي حل اين مشكل كه در فرمولاسيون خارجي موجود (Asacol) كه فرم تجاري قرص داروي 5-آمينوساليسيليك اسيد است، در آن از يك روكش وابسته به pH استفاده شده، كه در pH 7 و بالاتر قابل حل مي باشد و از آنجايي كه pH دستگاه گوارش در برخي بيماران داراي IBD كمتر از 7 مي باشد لذا دارو بدون جذب از بدن دفع مي شود، همچنين فراورده ديگر (Pentasa) كه در آن از يك روكش وابسته به زمان استفاده شده عملكرد خوبي نشان نداده است و 55-50 درصد دارو در معده آزاد مي شود براي غلبه بر اين مشكلات با اين راه حل كه استفاده از تركيب دو سيستم وابسته به pH (اودراژيت FS) و پليمر وابسته به زمان (اودراژيت RS) در تركيب با هم و قرارگيري به صورت يك لايه روكشي بر روي پلت مي تواند مشكلات فرمولاسيون هاي رايج در دارورساني ناقص اين دارو را برطرف نمايد. علي رغم رفع مشكلات فوق، اختراع حاضر كارايي بسيار بالا و قيمت تمام شده بسيار پاييني دارد.
سيستم هاي مختلفي جهت دارورساني داروي 5-آمينو ساليسيليك اسيد به روده بزرگ تعبيه شده است. مكانيسم عمده اين سيستم ها بر اساس تغييرات فاكتورهاي فيزيولوژيكي دستگاه گوارش نظير pH، زمان اقامت شكل دارويي و فلور ميكروبي موجود در دستگاه گوارش مي باشد. اما در سيستم هاي جديد تر سعي شده است از تركيب اين سيستم ها استفاده شود. مزيت اين سيستم ها اين است كه وابستگي سيستم تركيبي به تغييرات شرايط فيزيولوژيكي دستگاه گوارش كمتر خواهد بود و در نتيجه آزادسازي دارو از سيستم در شرايط مختلف قابليت پيش بيني بيشتري خواهد داشت. بنابراين استفاده از دو سيستم شامل پليمر وابسته به زمان (اودراژيت RS) و پليمر وابسته به تجزيه ميكروبي (اينولين) در تركيب با هم مي تواند مشكلات فرمولاسيون هاي رايج در دارورساني ناقص اين دارو را برطرف نمايد. تلفيق اين دو سيستم علاوه بر اينكه از آزادسازي دارو قبل از رسيدن به محل اثر جلوگيري خواهد نمود با توجه به طبيعت پليمرهاي حساس به تجزيه ميكروبي كه آنزيم هاي تجزيه كننده آن فقط در كولون يافت مي شود باعث آزادسازي دارو در اين منطقه با غلظت درماني مناسب مي شود. نتايج بررسي هاي in-vitro و in-vivo عملكرد عالي اين سيستم دارورساني در درمان بيماري التهابي روده را نشان دادند.
سيستم هاي مختلفي جهت دارورساني داروي 5-آمينوساليسيليك اسيد به روده بزرگ (كولون) طراحي شده است. مكانيسم عمده در كنترل رهش دارو از اين سيستم ها بر اساس تغييرات فاكتورهاي فيزيولوژيكي دستگاه گوارش نظير pH، زمان اقامت، شكل دارويي و يا فلور ميكروبي موجود در دستگاه گوارش بوده است. در سيستم هاي جديد تر سعي شده است از تلفيق مكانيسم هاي مختلف استفاده شود. مزيت اين سيستم ها اين است كه وابستگي سيستم تركيبي به تغييرات تنها يك فاكتور فيزيولوژيكي دستگاه گوارش كمتر خواهد بود و در نتيجه آزادسازي دارو از سيستم در شرايط مختلف قابليت پيش بيني بيشتري خواهد داشت. بنابراين استفاده از تركيب دو سيستم وابسته به pH (اودراژيت FS) و پليمر وابسته به زمان (اودراژيت RS) در روكش و حضور اينولين در ساختمان پلت مي تواند مشكلات فرمولاسيون هاي رايج در دارورساني ناقص اين دارو را برطرف نمايد. تلفيق اودراجيت FS و RS در روكش از آزادسازي دارو قبل از رسيدن به محل اثر جلوگيري كرده و با توجه به طبيعت پليمرهاي حساس به pH كه در ناحيه كولون يونيزه و حل شده آزاد سازي دارو از پلت آغاز مي شود. همچنين حضور اودراژيت RS از رهش ناگهاني دارو در pH ناحيه كولون ممانعت بعمل مي آورد و باعث آزادسازي دارو در اين منطقه با غلظت درماني مناسب مي شود. وجود اينولين در ماتريكس پلت و تجزيه ميكروبي آن به رهش اختصاصي دارو از پلت در ناحيه فعاليت (كولون) آنزيم هاي تجزيه كننده اين پلي ساكاريد مي انجامد. با تلفيق و به كارگيري اين سه سيستم در تهيه پلت هاي روكش دار 5-آمينوساليسيليك اسيد مي توان دارورساني هدفمند به ناحيه كولون داشت. نتايج بررسي هاي in-vitro و in-vivo عملكرد عالي اين سيستم دارورساني در درمان بيماري التهابي روده را نشان دادند.
امروزه بيماريها و نقص هاي استخواني در جهان روند رو به افزايشي دارد و همچنين بافت استخوان دومين بافت رايج از لحاظ پيوند در بخش كلينيكال مي باشد. مهندسي بافت استخوان به دليل محدوديت هاي كمتر و عدم انتقال بيماريها به عنوان جايگزين مناسبي براي روش هاي قديمي مانند انجام گرافت مي باشد. با طراحي داربست هاي زيستي و همراه شدن آنها با فاكتورهاي تمايزي و سلول هاي بنيادي جدا شده از بافت هاي مختلف بيشتر مشكلات مربوط به اندازه بزرگ نقص هاي استخواني حل شده است. داربست هيدروژلي سديم آلژينات مغناطيسي شده همرا با اگزوزوم كوت شده بر روي آن از يك سو تكيه گاه و محلي مناسب جهت تمايز را فراهم ميكند و از ديگر سو چون حاوي ذرات مغناطيسي مي باشد با قرار گيري در يك ميدان مغناطيسي خارجي موجب جهت دهي به حركت سلول هاي بنيادي و تجمع آنها بر روي داربست و جلوگيري از پخش شدن آنها به محيط اطراف مي گردد. وجود اگزوزوم ها برروي داربست باعث افزايش تمايز و ترميم شده و مشكلات استفاده از سلول و رد پيوند را نيز حل مي كند. از طرف ديگر استفاده همزمان از سه ضلع اصلي قابل استفاده در مهندسي بافت داربستي با قدرت بالا براي ترميم و بازسازي بافت فراهم مي كند. استفاده ازگزوزوم ها به جاي سلول، داربست هيدروژلي Cell Free ايجاد كه مشكلات استفاده از سلول در رد پيوند را مرتفع مي سازد.
مهندسي بافت به عنوان بستري نويد بخش در سالهاي اخير راهكارهاي جديدي براي بازسازي بافتهاي آسيب ديده يا از دست رفته مانند بافت استخوان ارائه داده است. روش هاي سنتي ترميم بافت هاي آسيب ديده استخواني مانند اتوگرافت با داشتن معايبي از قبيل عوارض موضعي، آسيب هاي عصبي، از دست دادن خون و عفونت و در آلوگرفت خطر واكنش انتقال بيماري، رد استخوان پيوندي و تحريك سيستم ايمني نيز به چالش كشيده شده اند. مهندسي بافت استخوان به عنوان يك روش موثر براي درمان آسيب هاي استخواني، در سال هاي اخير مورد توجه گسترده محققان قرار گرفته است. هدف مهندسي بافت بازسازي بافتهاي آسيب ديده با تركيب سلولها با مواد داربست متخلخل انجام مي شود. داربست ها الگوهايي براي بازسازي بافت هستند و بايد داراي چسبندگي سلول و پايداري مكانيكي مناسب در طول دوره استفاده باشند. در اين اختراع از داربست كيتوسان-كوئرستين جهت تسريع در ترميم بافت استخوان از دست رفته استفاده شد. داربست مورد استفاده داراي ويژگي هايي نظير تخلخل مناسب جهت رشد سلول، زيست سازگاري بالا و اندازه منافذ مناسب جهت تبادل مواد مغذي ومواد زائد با سلولها بود.
سيستم هاي مختلفي جهت دارورساني داروي مزالازين به روده بزرگ طراحي شده است. مكانيسم عمده اين سيستم ها بر اساس تغييرات فاكتورهاي فيزيولوژيكي دستگاه گوارش نظير pH، زمان اقامت شكل دارويي و فلور ميكروبي موجود در دستگاه گوارش مي باشد. مزيت اين سيستم ها وابستگي كم سيستم تركيبي به تغييرات شرايط فيزيولوژيكي دستگاه گوارش ميباشد و در نتيجه آزادسازي دارو از سيستم در شرايط مختلف قابليت پيش بيني بيشتري خواهد داشت. بنابراين استفاده از تركيب دو سيستم وابسته به pH و پليمر وابسته به زمان در تركيب با هم مي تواند مشكلات فرمولاسيون هاي رايج در دارورساني ناقص اين دارو را برطرف نمايد. تلفيق اين دو سيستم علاوه برآزادسازي دارو قبل از رسيدن به محل اثر يونيزه شده و باعث آزاد سازي دارو از پلت مي شوند. همچنين استفاده از اودراژيت RS و يا اتيل سلولز به عنوان سيستم وابسته به زمان به همراه سيستم وابسته به pH، از رهايش ناگهاني دارو در pH ناحيه كولون ممانعت بعمل مي آورد و باعث آزادسازي دارو در اين منطقه با غلظت درماني مناسب مي شود. با اين عمل داروي مزالازين به خوبي در معرض تمامي نواحي ملتهب كولون قرار مي گيرد.
اختراع حاضر براي درمان و پيشگيري از سندروم تونل كارپال است كه يكي از شايعترين نوروپاتي به دام افتادن عصب ميباشد. افرادي كه زياد از دستان خود استفاده ميكنند، دچار اين سندروم ميشوند. براي پيشگيري از اين سندروم، هنگام كار كردن بايد دست را در حالت درستي قرار داد تا خون رساني به عصب به درستي صورت بگيرد. از طرفي با قرار گرفتن درست مچ دست، هنگام كار، تونل كارپال و ساير بافت ها، ملتهب نميشوند، كه اين التهاب باعث كم شدن فضا براي عصب مديان ميشود و به آن فشار وارد ميكند. بنابراين گرما، ويبره و باز شدن دست در قسمت تونل كارپال، از اين سندروم پيشگيري ميكند. درصورتيكه فرد مبتلا به اين سندروم باشد، به دو روش درمان ميشود. تهاجمي و غيرتهاجمي. در روش تهاجمي از گرما، ليزر، ويبره، ماساژ و ... استفاده ميشود و در روش تهاجمي تحت عمل جراحي، تونل كارپال آزاد ميشود و فضاي كافي براي عصب مديان بوجود ميآيد. تسمهاي كه در اين مچبند وجود دارد باعث ميشود كه دست در قسمت تونل كارپال باز شده و فشاري كه از طرف آن به عصب مديان وارد ميشود، برداشته شود. اين اختراع كه از گرما، ويبره و تسمه بازشدن دست استفاده ميكند، باعث پيشگيري و درمان ميشود.
دستگاهي براي توليد برق از خورشيد مبتني بر نمك مذاب، ترموالكتريك و متمركزكننده نورخورشيد براساس نسبت طلايي است كه شامل بخشهاي مختلفي براي توليد برق است. امروزه استفاده از برق در حال افزايش است. در سالهاي اخير استفاده از منابع انرژي تجديدپذير، مورد توجه زيادي قرار گرفته است. يكي از اين منابع خورشيد است. استفاده از نور خورشيد بيشتر مبتني برفناوري فتوولتائيك است. استفاده از اين فناوري مشكلاتي از جمله نياز به باتري، هزينه بالاي پنلها و ... دارد. در اين اختراع نور خورشيد را با استفاده از متمركزكننده كه شامل عدسيهاي محدب است، روي منبع نمك متمركز ميكند. با متمركز شدن نور خورشيد، نمك ذوب شده و حرارت خود را به ماژول ترموالكتريك ميدهد و ترموالكتريك برق مورد نياز را توليد ميكند.
موارد یافت شده: 9