الكترود يكپارچه¬ي گيره اندامي در ثبت سيگنال الكتريكي قلب الكترودي است كه در ثبت سيگنال الكتريكي قلب (الكتروكارديوگراف) استفاده مي¬گردد. كيفيت الكترودهاي گيره اي اندامي در ثبت الكتروكارديوگرافي كه اصطلاحا Limb Clamp ناميده مي¬شوند، نقش مهمي در ثبت سيگنال EKG (يا همان ECG) دارد. تجربيات چندين ساله كار با تجهيزات بخش قلب و تعامل با پزشكان الكتروفيزيولوژيست و پرستاران، بيانگر شكايات ايشان از گيره هاي اندامي موجود است. وجود قطعات متعدد فلزي در اين گيره هاي اندامي و چند تكه بودن آنها علاوه بر كوتاه كردن عمر گيره اندامي، منجر به اضافه شدن نويز ناخواسته اي به سيگنال ثبت شده مي¬گردد. از طرف ديگر خشك شدن ژل بين قطعات گيره اندامي علاوه بر مسايل بهداشت پوست، منجر به كاهش كيفيت آن بعد از چند بار استفاده ميگردد. الكترود يكپارچه¬ي گيره اندامي، همانطور كه از نام آن پيداست، برخلاف نمونه هاي مورد استفاده معمول كه چند تكه و حتي داراي قطعات فلزي و فنر هستند، يكپارچه ساخته شده است و خصوصا از فنر (كه بين قطعه بالا و پايين استفاده ميگردد) استفاده نشده است و كليه بدنه آن از جنس پلاستيك است. (شكل شماره6 در توصيف اختراع)

منبع نور اندوسكوپي مبتني بر تكنولوژي SMT نسل جديد منابع نوري در عملهاي اندوسكوپي را ارايه ميدهد. منابع نوري (Light Source) امروز از تكنولوژي لامپهاي زنون، هالوژن و يا LED استفاده ميكنند و مشكلات اين منابع نوري عبارتند از مدت عمر مفيد (كه LED از همه بهتر است) شدت نور توليد شده و مكانيسم خنك كنندگي سيستم و مهمتر از همه تعمير و نگهداري آن است. تكنولوژي SMT و استفاده از منابع نوري SMD در هر سه موضوع فوق (عمر مفيد – خنك كنندكي و شدت نور) داراي بهبود عملكرد است. اما مشكل منابع نوري SMD كه تاكنون در منابع نوري اندوسكوپي استفاده نشده است، نقطه اي بودن نور توليد شده ميباشد كه با استفاده از منشور و رادلنز خاصي اين مشكل برطرف گرديده است، در اين منبع نوري براي خنك كنندگي نيز هيت سينك خاصي طراحي شده است و دستگاه قادر به تنظيم شدت نور، نمايش مدت عمل، ورود به محله آماده به كار و خاموش روشن مكانيكي و ديجيتالي است.

«فرايند توليد ماده زيست سازگار هيدروكسي آپاتيت از دور ريز ماهي هوور بومي خليج فارس» روش نوين توليد انبوه هيدروكسي آپاتيت در حوزههاي فني مهندسي شيمي، بيو سراميك و نانو زيستفناوري ميباشد. هيدروكسي آپاتيت كاربرد زيادي در صنايع پزشكي، غذايي، بهداشتي و ...دارد. براي توليد نانو ذرات كريستالي هيدروكسي آپاتيت دو روش وجود دارد: روش اول رسوب گذاري مربوط به انحلال مواد شيميايي خريداري شده كلسيم نيترات با دي آمونيوم هيپوفسفات در آب و روش دوم استخراج هاي حرارتي ذرات هيدروكسي آپاتيت از دندان كشيده شده، استخوان هاي چهار پايان، پوسته تخم مرغ و ماهي ها است. مشكلات اين روش ها ايجاد ناخالصي، آلودگيهاي زيست محيطي در طي فرايند توليد و استفاده از مواد شيميايي سمي است. در اين اختراع فرايند توليد ماده زيست سازگار هيدروكسي آپاتيت به روش كلسينه كردن به عنوان جزء معدني و اصلي تشكيل دهندهي استخوان، استخراج ذرات كريستالي هيدروكسي آپاتيت نانومقياس با قابليت كنترل اندازه و مورفولوژي آن و همچنين توليد ذرات كريستالي از هيدروكسي آپاتيت در سايزهاي متنوع نانو، ميكرو نانو با استفاده از آسياب گلوله‌اي سياره اي و در نظر گرفتن نسبت جرم گلوله به پودر، اتمسفر گازي پيرامون هاون، قطر و جنس گلوله ها، سرعت چرخش و مدت زمان فرآيند آسياب با ابعاد مورد نظر ميباشد.

در اين اختراع با استفاده از كاغذ باطله موجود در ادارات و دانشگاهها و با استفاده از شرايط آزمايشگاهي و مواد در دسترس شيميايي با شرايط كنترل شده و ذكر شده، سلولز و نانوسلولز مورد نياز در صنايع مختلف بدست آمده است. با تغيير در پارامتر‌هاي واكنش ها و پارامتر‌هاي مختلف فرايند استخراج نانوذرات سلولز، شرايط بهينه براي بدست آوردن نانوسلولز شفاف با توزيع اندازه باريك در اندازه نانو بدست آمده است. هدف اصلي اين اختراع استفاده از مواد قابل بازيافت، كاهش هزينه استخراج و توليد سلولز و همچنين استفاده از مواد در دسترس تر و ارزان تر مي باشد. با استفاده از سديم هيپوكلريت بجاي سديم كلريت توانستيم علاوه بر كاهش هزينه‌هاي استخراج، براي اولين بار نانوذراتي در اندازه 20-10 نانومتر از كاغذ باطله استخراج كنيم. همچنين با تغييرات روند واكنش مرحله تهيه پودر نانوسلولز، توانستيم با آون معمولي و در دماي 25 درجه سانتي گراد نانوسلولز بصورت پودر را تهيه كنيم.