لیست اختراعات با مالکیت
سيما بردبار
2 عدد
مشكلات حركتي ناشي از ضايعه عصبي به عنوان يكي از مسائل مهم مطرح است كه سالانه تعداد زيادي از افراد با آن درگير مي شوند. ترميم ضايعات عصبي و نخاعي در حديست كه حتي در صورت وجود ترميم استاندارد و به موقع عصب، با توجه به سرعت بسيار كم رشد عصب mm) 1 در روز( باز هم مدت زمان زيادي لازم است تا عصب به حالت عادي خود برگردد و اين مدت موجب بروز مشكلات زيادي مي شود. سيستم اعصاب مركزي نقش بسيارمهمي درحيات موجودات زنده ايفا مي كند وآسيب دراين سيستم، درانسان وبقيه پستانداران تقريباجبران ناپذيراست و باعث از كار افتادگي شديد اندامها از جمله آتروفي ماهيچه ها و بعضي از ارگانها مي شود. علاوه بر موارد ذكر شده چون هر عصب توپوگرافي مخصوصي دارد لذا ترميم عصب به خصوص اعصاب مختلط تبديل به مسئله پيچيده تري مي شود. همچنين سلولهاي عصبي كه جزءاصلي سيستم عصبي به شمارمي روند بعدازتولد قادر به تقسيم شدن نيستند و اين امرمشكل ترميم بافت عصبي راتشديد مي نمايد، درحالي كه سلولهاي گليال دربافت عصبي قدرت تقسيم خود را حفظ مينمايند. سلولهاي ميكروگلي بخشي از ساختار حمايتي دستگاه عصبي مركزي را تشكيل ميدهد. اين سلولها اولين جمعيت از سلولهاي دستگاه عصبي مركزي ميباشند كه در مقابل آسيبها، عفونتها و واكنشهاي التهابي مغزي پاسخگو هستند. اين سلولها اعمالي شبيه ماكروفاژهاي بافتهاي ديگر دارند كه ميتوان به فاگوسيتوز ميكرو ارگانيسمهاي مهاجم و سلولهاي آسيب ديده، عرضه آنتيژن و توليد سيتوكين و توليد كموكاينها، توليد ايي كوزانوئيدها، اجزاي كمپلمان، اسيدهاي آمينه محرك مثل گلوتامات، پروتئينازها، راديكالهاي اكسيدايتو و نيتريك اكسيد و پروتئين شوك حرارتي hsp ۷۰ اشاره نمود. كاربرد اين سلولها بارها در تحقيقات متعدد جهت بهبود بازسازي عصبي نشان داده شده است. اما نساله اساسي تامين تهداد مورد نياز سلولي با توجه به منبع محدود و غير قابل تكثير و ترميم اين سلولهاست. بر اين اساس در اين پژوهش سلول هاي اندومتريال به عنوان منبع جديد سلولي از نوع سلول هاي مزانشيمي را در محيط دو بعدي و سه بعدي درون فيبرين با فاكتورهاي تمايزي به سلول هاي ميكروگليا تمايز داده و ميزان تمايز با بررسي ماركرهاي تمايزي Tuj1،Nestin و F4/80، CD11b و CD45 با روش ايمنوسيتوشيمي و real time PCR مورد بررسي قرار گرفت. نتايج نشان دهنده تمايز سلول هاي اندومتريال به سلول هاي ميكروگليا بود.
پرولاكتين هورموني پروتئيني است كه از هيپوتالاموس آزاد ميشود و به هيپوفيز پيشين ميريزد. اسامي ديگر اين هورمون لاكتوژن، ماموتروپ يا لاكتوتروپ ميباشد. دوپامين مغز ترشح پرولاكتين را تنظيم و مهار مي كند. اين هورمون در بدن همه افراد وجود دارد، اما در زمان بارداري و شيردهي به طور طبيعي ميزان آن بالا ميرود و اثرات زيادي بر روي قسمتهاي مختلف بدن دارد. همچنين ميزان آن در زمان واردشدن استرس، خواب و برداشته شدن مهار دوپامين ، افزايش مييابد.از طرفي داروهايي مانند دوپامين، لوودوپا و مشتقات آلكالوئيدهاي ارگو باعث كاهش پرولاكتين مي شوند.كاهش اين هورمون در دوران شيردهي باعث كاهش شيردهي مي شود. از طرفي اين هورمون مي تواند به عنوان گنادوتروپين عمل كند و يا در ايجاد اليگودندروسيت ها و همچنين درنوروژنز در دوران جنيني در مغز مادر و جنين اهميت دارد. بنابراين با توجه يه ضرورت اين هورمون، در هنگام كاهش آن و در زماني كه بايد در بدن حضور داشته باشد، به صورت تزريقي و يا خوراكي مصرف مي شود. مطالعات نشان داده اند سلولهاي بافت اندومتر رحم قادر به توليد هورمون پرولاكتين هستند تا جاييكه سلولهاي بنيادي مشتق از اندومترمي توانند اين هورمون را ترشح نمايند. بنا به كاربردهاي اين هورمون، در اين پژوهش به بررسي و توليد هورمون پرولاكتين با استفاده از كشت سلولهاي بنيادي اندومتر و استحصال و مقايسه ميزان اين هورمون از مايع رويي سلولهاي كشت داده شده در هفته هاي اول و دوم و سوم پس از كشت مي پردازيم.
موارد یافت شده: 2