دستگاه باركن چغندرقند با شاسي متحرك و دكل تاشو مشكلاتفني: شكستگي چغندر، بارگيري كلوخه و بقاياي گياهي، بزرگ و ترافيكي بودن ساير دستگاهها، دشواري حمل و نقل و خطر برخورد دكل با كابلهاي برق حين حمل و نقل و نياز به دمونتاژ پيش از آن وضعيت دانش پيشين: وجود باركنهاي چغندر بدون هيچ گونه طراحي مهندسي و كاملا كپي شده از كمباينهاي خارجي با مشكلات زير(عمده اين مشكلات به دليل تفاوت عمده در بافت خاك ايران و اروپا و روشهاي مختلف كار كشاورزان به ويژه در مالكيت و آرايش زمينها مي باشد)باعث خرابيهاي مكرر و تعميرات بسيار مشكل، شكستن درصد زيادي از چغندرها و بار كردن كلوخه و بقايا به همراه چغندر، برخورد با كابلهاي برق، محموله ترافيكي و دشواريهاي فراوان هنگام حمل و نقل و لزوم دمونتاژ چندين قسمت از دستگاه ميشود. پيامد مشكلات: ترجيح كشاورزان به جمع آوري دستي چغندر بجاي استفاده از دستگاه راه حل و مزاياي اختراع: طراحي با هدف وجود كمترين قطعات و مكانيسمها در ساخت(كاهش استهلاك و سهولت تعمير)، طراحي ابعاد كوچك دستگاه(محموله غير ترافيكي)براي اولين بار در دنيا، طراحي بازوهاي تاشوي دكل با استفاده از جك هيدروليك براي اولين بار در دنيا كاربرد: باركردن با كيفيت چغندر در همه مزارع ايران با قابليت جابجايي ساده

چغندر كن ديسكي چغندرهاي كاشته شده در سه و يا شش رديف كشت را از ريشه از زمين خارج و پس از هدايت آنها به سمت عقب دستگاه توسط منجيد هايي كه جنس ارتجاعي دارندو باعث تميز شدن چغندر از گل و بقاياي گياهي ميگردند، واحد انتقال كه شامل غلتكهاي كه به صورت پيچ ارشميدس هستند، با هدايت چغندرها به قسمت مركزي پشت دستگاه، آنها را به صورت نوار حاصل از سه و يا شش رديف انباشته مي كند.ديسك ها به دليل داشتن حداقل درگيري با خاك و آلياژي مقاوم به سايش، توانايي كار كردن در زمين هاي سفت و خشك و مرطوب را دارند. لبه تيز اين ديسكها، امكان برش بقاياي گياهي در زمينهاي داراي برگ چغندررا فراهم مي كند. فاصله ديسكها متناسب با اندازه چغندر قابل تغيير مي باشند. مسير واحد انتقال دستگاه براي رديف كردن چغندر كاهش داده شده است و به صورت خطي مي باشد تا از آسيب رسيدن و دپوي چغندر جلوگيري شود. براي رفع مشكل كار در زمينهاي مرطوب و گلي روي ديسكها دريچه هايي تعبيه شده كه هنگامي كه ديسكها در داخل خاك كار مي كنند خاك و بقاياي گياهي از دريچه ها خارج شده و دستگاه دچار بيش باري نمي گردد

امنيت غذايي كشور در گرو توسعه بخش كشاورزي است. گستردگي اين بخش در كل كشور و نياز براي مكانيزه كردن آن، اهميت توليد ماشين آلات مدرن و كاربردي مورد نياز اين بخش را صد چندان مي كند. علوفه نقش اساسي در چرخه توليد خوراك دام ايفا ميكند كه نهايتا شير و گوشت مورد نياز كشور را تامين مي نمايد. بنابراين علوفه با كيفيت، متضمن خوراك خوب و مرغوب براي دام و در نتيجه بازدهي بالاتر براي توليد گوشت و شير مي باشد. با هدف از اين اختراع، ساخت دستگاهي است كه علاوه بر ريك زدن علوفه با سرعت عملياتي بالا و بازدهي مناسب، از در هم تنيده شدن علوفه ممانعت نمايد تا گردش هوا بخوبي از ميان علوفه جريان يابد و باعث خشك شدن همزمان ساقه و برگ شود. اين مهم سبب مي شود كه در هنگام برداشت نهايي علوفه توسط دستگاه هاي بسته بند، برگهاي علوفه كه شامل هفتاد درصد ارزش غذايي و پروتئين اين محصول مي باشند، ريزش نكنند و علوفه هم از نظر كيفي و هم از نظر كمي بازدهي قابل ملاحظه اي داشته باشد. اين دستگاه داراي سه روتور مي باشند كه دندانه هاي پلي آميدي در اطراف محيط آنها قرار دارد. با چرخش روتورها توسط نيروي هيدروليك، پنج رديف علوفه را مي توان به يك نوار در ميانه متمايل به سمت چپ دستگاه تبديل كرد

غلات اساسي ترين محصولات در الگوي غذايي ايرانيان هستند و جايگاه ويژه اي دارند، به گونه اي كه همواره در سياست گذاري هاي كشاورزي محور اصلي مي باشند . از جمله تنگناهايي كه سبب شده از يك طرف بخش كشاورزي و از سوي ديگر بخش صنعت نتوانند ماشين هاي كشاورزي و ادوات مورد نياز را مطابق با استانداردهاي بين المللي و با حفظ كيفيت مطلوب توليد كنند، كمبود و يا فقدان دانش و اطلاعات و تحقيقات بنيادي در زمينه نيازهاي فني و مهندسي كشاورزي است. با توجه به حجم زياد سطح زير كشت و همچنين وقت گير و هزينه بر بودن كار با وسايل ساده مانند داس نياز مبرمي به استفاده از دروگرهاي ماشيني براي برداشت اين محصولات استراتژيك احساس مي شود. محدود بودن تعداد كمباينها، پراكندگي زياد زمينهاي زير كشت اين محصولات در زوستاها و مناطق مختلف، زمينهاي كوچك، در دسترس نبودن خطوط حمل و نقل جاده اي مناسب، نداشتن نيروي كار ماهر، امكانات بسيار محدود قطعات يدكي براي تعمير و غيره باعث شده است كه تاخير زيادي در برداشت محصول اتفاق بيقتد كه با افت زياد كمي و كيفي همراه است. پيچيدگي و عدم تطابق دروگرهاي كوچك موجود با تراكتور باعث شده است كه كشاورزان استقبال چنداني از اين دروگرها نكنند. دروگر مورد نظر در اين اختراع مي تواند توسط شانه برش محصول را درو كرده و از طريق چرخهاي ستاره اي و واحد انتقال با 90 درجه تغيير جهت، گياهان را با حفظ حالت عمودي به يك سمت انتقال داده و در صورت نياز جمع آوري كند. اين دستگاه به جلوي تراكتور و هر كشنده ديگر قابل نصب بوده و مي تواند از نيروي مكانيكي دوراني مكانيكي و يا هيدروليكي تراكتور براي حركت خود استفاده كند.

دستگاه مكش و جابجايي بقاياي گياهي و برگ جمع آوري بقاياي گياهي از سطح مزرعه با توجه به ارزش اقتصادي آن براي كشاورزان بسيار به صرفه است. اما جمع آوري دستي امري بسيار وقت گير و طاقت فرسا مي باشد. همچنين اولويت اصلي شهرداري در هر شهر نظافت شهري بوده و جمع آوري برگهاي درختان از سطح شهر يكي از مسئوليتهاي مهم شهرداريها مي باشد. بدين منظور نياز به دستگاه مكانيزه اي براي جمع آوري و انتقال بقاياي گياهي احساس مي شد. اين دستگاه مي تواند براي مناطق كوچك و يا نزديك به انبار مركزي بقايا را در خود ذخيره كند و براي مناطق بزرگ و يا دور از انبار مركزي مواد را مستقيما داخل تريلي يا كاميون منتقل كند. بخشهاي اصلي دستگاه شامل فن، مخرن و دريچه هادي جريان هواست. اين دستگاه مي تواند مواد را با نيروي مكش قوي به داخل مجموعه فن دمنده مستقر در جلوي مخزن هدايت كند. يك همزن در ته مخزن براي رفع گرفتگي بقايا در حال چرخش مي باشد. همچنين توسط ماردون متصل شده به شفت در بخش تحتاني مخزن مي توان اقدام به پر كردن يا خالي كردن بقايا از مخزن از طريق كانال رابط متصل به دريچه فن دمنده نمود.