خلاصه: مرحله حياتي در انجام موفقيت آميز تكنيك هاي مربوط به DNA وRNA دربيولوژي مولكولي گياهي ، جداسازي DNA ژنومي و RNAكل با كميت و كيفيت بالا از بافت هاي گياهي ، به ويژه بافت هاي غني از پلي ساكاريدها و پل فنول ها كه به طور معني داري موجب كاهش كميت و كيفيت اسيدهاي نوكلئيك مي شوند مي باشد. تا كنون روش و كيت هاي مختلفي براي خالص سازي اسيدهاي نوكلئيك از بافت هاي مختلف گياهي ابداع شده است كه اغلب آن ها داراي مشكلاتي از قبيل: پيچده گي روش استخراج، نياز به انجام دورهاي بالاي سانتريفيوژ، هزينه بالا، استخراج اسيدهاي نوكلئيك با كميت و كيفيت پايين، بهينه بودن براي بافت خاص يك گونه گياهي، استفاده از فنول و پلي وينيل پلي پيروليدون (PVPP) و تك كاره بودن (مختص به استخراج DNA ژنومي يا RNA كل) مي باشند. بنابراين طراحي و ابداع روش و يا نوعي كيت در بخش زيست فناوري گياهي كه برخي از مشكلات فوق الذكر را كاهش داده و بتواند منجر به استخراج اسيدهاي نوكلئيك با كميت و كيفيت بالاتر از بافت هاي مختلف گياهي شود، مفيد خواهد بود. در اين اختراع پژوهشي ، يك كيت استخراج اسيدهاي نوكلئيك تحت عنوان Plant Nucleic Acids Isolation Kit براساس پلي وينيل پيروليدون (PVP) ستيل تري متيل آمونيوم برومايد (CTAB) توضيح داده مي شود كه در مقايسه با ساير روش ها و كيت هاي تجاري، بطور كارآمدي منجر به استخراج DNA ژنومي و RNA كل با كميت و كيفيت بهبود يافته از بافت هاي مختلف گياهي، به ويژه بافت هاي غني از پلي ساكاريدها و پلي فنول ها مي شود. كيت طراحي شده مي تواند بطور وسيع و كارآمد در تكنيك هاي مربوط به DNA و RNA از قبيل PCR انواع RT - PCR (كمي ، نيمه كمي و زمان واقعي) ، آزمايشات لكه گذاري، ساخت كتابخانه هاي cDNA و DNA بررسي ميكرواري ، نشانگرهاي مولكولي و همسانه سازي در شاخه هاي مختلف علمي در مراكز و موسسات تحقيقاتي و پژوهشي ، به ويژه دانشگاه ها مورد استفاده قرار گرفته و علاوه بر صرفه جويي ارزي، مي توان در جهت خودكفايي كشور در اين بخش گام برداشت.

پايه gf677 هيبريد طبيعي بين بادام (Prunus amygdalus Batsch و هلو (Batsch Prunus.persica(L مي باشد كه توسط برنهارد در ايستگاه تحقيقاتي فراد فرانسه در سال 1965 تحقيقات بر روي آن شروع شد. پايه GF677 تجانس خوبي با هلو و بادام داشته و علاوه بر اينكه مقاوم به بيماري غربالي فوزيكوكوم بيماري ويروسي آبله اي است در خاك هاي فقير، آهكي و نيز زمين هاي خشك و متحمل به كمبود آهن قابليت رشد را دارا مي باشد. به منظور ازدياد پايه هيبريد رويشي GF677 با استفاده از روش كشت بافت، استفاده از برخي از محيط كشت هاي مرسوم مانند TK,Mccown woody plant medium , 1980 )WPM,Murashige and Skoog, 1962)MS Knop تغيير يافته، 1977 همراه با بروز مشكلاتي ماننده شيشه اي شدن، زردي، ريزش برگ ها، كلروزه شدن گياه و ... همراه است به طوري كه استفاده از محيط كشت MS براي ازدياد پايه GF677 مشكلاتي از قبيل شيشه اي شدن نو ساقه ها، درصد پايين ريشه زايي و رزت ماندن نوساقه ها (بعد از سازگاري)، كه در حجم زياد مقرون به صرف نيست، رخ داد. همچنين در تكثير پايه هيبريد رويشي مذكور با استفاده از نمك WPM با مشكلاتي از جمله زردي و ريزش برگ بعد از ساب كالچرهاي متعدد همراه بود. همچنين استفاده از محيط كشت (Knop تغيير يافته (TK)، 1977) در دراز مدت منجر به دفرمگي و همچنين نرخ پايين تكثير گرديد. لذا با توجه به اهميت بالاي پايه هيبريد رويشي GF677، ارائه يك تركيب محيط كشت پايه اختصاصي اجتناب ناپذير بود.