لیست اختراعات با مالکیت
مهدي ذاكري
18 عدد
در اين فرآيند با يك روش جديد مبتني بر استفاده از نانوذرات مغناطيسي عملگرا شده فسفوليپيدهاي اصلي مخصوصاً فسفاتيديل كولين و فسفاتيديل اتانول آمين از لسيتين خام جداسازي و خالص سازي شدند. در اين روش چند مرحله استخراج شامل رسوب دهي، استخراج با حلال و استخراج فاز جامد بر پايه نانوذرات مغناطيسي پوشش دار با گروه هيدروكسي آپاتيت انجام گرفت. از ويژگيهاي اين روش دستيابي به خلوص بالاي محصول در زمان كوتاه و هزينه كمتر فرايند مي باشد. فرايند جداسازي شامل چند بخش است: در ابتدا حذف مقادير بسياري اسيدهاي چرب آزاد و تري گليسريدها به كمك استون انجام مي گيرد، سپس تفكيك اجزاي فسفوليپيدي بر اساس تفاوت حلاليت آنها در حلال اتانول حاصل مي شود و در نهايت با جذب فسفاتيديل اتانول آمين بر روي نانوذرات مغناطيسي عملگرا شده مي توان به خلوص بالايي از فسـفاتيـديـل كوليـن در محلول (بيش از 85%) دست يافت. همچنين در محل واجذب، بازيافت فسفاتيديل اتانول آمين با خلوص بالاي 95% در اين طرح امكانپذير مي باشد.
انتقال دهنده ي تركيبي ( سيم سخت هوايي تركيبي )
كاتاليست هاي مستعمل پالايشگاه هاي نفت و پتروشيمي، يكي از مهمترين منابع ثانويه استحصال فلزات با ارزش به علت محتوي عنصري بالا محسوب مي شوند. هدف اصلي اين اختراع، بازيابي نيكل و آلومينوم از اين نوع منابع مي باشد. كاتاليست مستعمل مورد مطالعه، كاتاليست Ni/Al2O3 (حاوي 5/12 درصد نيكل و 8/28 درصد آلومينيوم) است. براي بازيابي نيكل و آلومينيومِ اين نوع كاتاليست از فرايندهاي ليچينگ قليايي، ليچينگ اسيدي و ترسيب استفاده شده است. ليچينگ قليايي كاتاليست تحت شرايط بهينه (06/1 مولار هيدروكسيد سديم، دماي 95 درجه سانتيگراد، زمان 44/52 دقيقه و نسبت مايع به جامد 5) منجر به بازيابي 31/51 درصدي آلومينيوم گرديد. در ادامه، بازيابي 65/94 درصدي نيكل و 78/50 درصدي آلومينيوم با ليچينگ اسيدي كاتاليست تحت شرايط بهينه (اسيد هيدروكلريك 4 مولار، اسيد پركلريك 63/0 مولار، زمان 180 دقيقه، دماي 95 درجه سانتيگراد و نسبت مايع به جامد 15) به دست آمد. با تنظيم pH فيلتريت ليچينگ قليايي معادل 5/11، 12/88 درصد آلومينيوم ترسيب نمود. ترسيب 59/99 درصدي نيكل و 26/6 درصدي آلومينيوم از فيلتريت ليچينگ اسيدي در pH معادل 43/13 به دست آمد. با كاهش مجدد pH معادل 5/11، 66/89 درصد آلومينيوم مجددا ترسيب نمود. بدين ترتيب، طي فرايند فرآوري كاتاليست Ni/Al2O3، 26/94 درصد نيكل و 53/67 درصد آلومينيوم بازيابي شدند.
هدف اصلي اين اختراع، جدايش مواد معدني با استفاده از تركيب دو مكانيزم فلوتاسيون و گريز از مركز مي باشد. اين دو فرآيند به طور مجزا. در كارخانه هاي فرآوري مواد معدني براي پرعيارسازي مواد معدني استفاده مي شوند. بنابراين، براي اجراي اين عمليات نياز به ساخت دستگاهي است كه بتوان در آن از قابليت هاي اين دو مكانيزم استفاده نمود. شكل هندسي و ابعاد سلول طراحي شد و سپس با توجه به اندازه هاي به دست آمده (قبل از ساخت دستگاه) شبيه سازي هاي لازم با استفاده از شبيه سازي CFD در نرم افزار 6.3 FLUENT انجام شد و در آن پارامترفاي هندسي دستگاه با استفاده از شبيه سازي تعيين شد. در مرحله بعد با توجه به اندازه هاي به دست آمده از شبيه سازي، د ستگاه مورد نظر ساخته شد و آزمايش جدايش مواد معدني با استفاده از آن انجام شد. براي انجام آزمايش هاي فلوتاسيون گريز از مركز از نمونه هاي تهيه شده از خوراك كارخانه زغال شويي البرز مركزي با دانه بندي ٠۵ µm خاكستر، باطله كارخانه زغال شويي البرز مركزي dA.=HOµm و ٢ م ٢٢ % خاكستر و باطله كارخانه زغال سنگ البرز شرقي dA.=\'(• µm و خاكستر استفاده شد. در آزمايش هاي اوليه انجام شده توسط دستگاه فلوتاسيون سافتريفيوژي بيشترين مقدار بازيابي وزني كنسانتره برابر ٩ / ٣۵ بوده و كم ترين ميزان خاكستر در كنسانتره برابر ٧/7% مي باشد. در آزمايش هاي بهينه سازي مشاهده شد كه با افزايش و كاهش درصد جامد در پالپ، افزايش سرعت چرخش سلول و كاهش قطر سلول، بازيابي وزني كنسانتره كاهش يافت ولي با افزايش دبي خوراك، بازيابي وزني سلول (تا /6٣۶ ) افزايش يافته و ميزان خاكستر در كنسانتره آن به ام ١٢/1 رسيد. نتيجه اصلي و مهمي كه در اين طرح به دست آمد اين است كه (طبق آزمايش هاي انجام شده در اينطرح) در فلوتاسيون گريز از مركز زمان موود نياز براي انجام فرآيندي با بازيابي وزني و ميزان خاكستر يكان به ازاي واحد خوراك بسيار كم تر از مقدار زمان مورد نيازبراي فلوتاسيون معمول« مي باشد. به بياني ديگر در مدت زمان صرف شده يكسان در فلوتاسيون معمولي و گريز از مركز، ميزان بازيابي وزني و خاكستر در كنسانتره در فلوتاسيون گريز از مركز خيلي بهتر از فلوتاسيون معمولي مي باشد. بنابراين پيشنهاد مي شود كه از اين دستگاه در مراحل اوليه خط فلوتاسيون استفاده شود و باطله آن جهت بازيابي مواد با ارزش باقيمانده در آن به سلول هاي معمولي منتقل گردد. از اين طريق مدت زمان كلي فلوتاسيون كانسنگ كاهش مي يابد.
در اين پروژه به منظور دارو رساني به سلول هاي سرطاني از يك سيستم هسته و پوسته استفاده شد در اين سيستم داروي ضد سرطان doxorubicin hydrocholoride بر روي نانو ذرات ابر پارا مغناطيسي اكسيد آهن به عنوان هسته كه به وسيله لايه هايي از پلي اتيلن گليكول و اسيد فوليك فعال شد به عنوان پوسته پوشانده شده اند بارگذاري شد ابتدا نانو ذرات ابرپارا مغناطيسي اكسيد آهن به روش رسوبي كاهشي از يون ها آهن و عامل كاهنده در حضور آمونياك سنتز شدند اين نانو ذرات هسته هاي اين سيستم داروسازي هستند سطح نانو ذرات به وسيله اتانول براي ايجاد پيوندهاي سطحي با پوسته فعال گرديد در مرحله بعد افزايش زمان نيمه عمر بيولوژيكي نانو ذرات در جريان خون با پوشاندن سطح نانو ذرات سنتز شده توسط پلي اتيلن گليكول با جرم مولكولي انجام گرديد سپس به منظور هدف قرار دادن سلول هاي سرطاني و جذب اين سامانه توسط گيرنده هاي فولات كه در سطح سلول هاي سرطاني به ميزان قابل توجهي پخش شده اند ليگاند اسيد فوليك فعال شده به نانو ذرات پيوند داده شد در نهايت داروي ضد سرطان doxorubicin hydrocholoride بر روي نانو ذرات folate-peg در حضور بافر با ph برابر با 7 (براي شبيه سازي محيط واكنش با محيط بدن) بارگذاري شد براي اطلاع از ماهيت نانو ذرات مگنتيت سنتز شده در ro بهينه بدست آمده و همچنين ميزان خلوص اين ذرات به صورت كيفي از تست xrd استفاده شد از نانو ذرات با استفاده از ميكروسكوپ انقالي الكتروني از نانو ذرات fe3o4-peg-folate-dox عكسبرداري شد و مشاهده گرديد كه متوسط
موارد یافت شده: 18