لیست اختراعات با مالکیت
سميه قاسمي
11 عدد
خلاصه توصيف اختراع فناوري توليد سم بيولوژيك ورماستر در سال¬هاي اخير، مصرف بي¬رويه كودها و سموم شيميايي سلامت انسان را تهديد كرده و باعث افزايش خطر ابتلاء به انواع بيماري¬ها، به¬خصوص سرطان¬ها شده است. يكي از راه¬كارهاي پايدار براي بهبود كيفيت محصولات كشاورزي، استفاده از سموم بيولوژيك به جاي سموم شيميايي است. فناوري توليد سم بيولوژيك ورماستر با استفاده از جداسازي اكتينومايست¬هاي متحمل به شوري توليدكننده آنتي¬بيوتيك و هورمون¬هاي رشد گياهي، نتيجه تحقيقات گسترده متخصصان تغذيه گياه و بيولوژي خاك دانشگاه يزد مي¬باشد كه با هدف بهبود عملكرد و كيفيت محصولات كشاورزي و ايجاد فرهنگ استفاده از سموم بيولوژيك در كشاورزي انجام شده است. اكتينومايست¬هاي مورد استفاده در سم ورماستر با توليد متابوليت¬هاي ثانويه مانند هيدروسيانيك¬اسيد، سيدروفور و ايندول¬استيك¬اسيد، علاوه بر كنترل پاتوژن¬هاي گياهي به تحريك رشد گياه و بهبود كيفيت محصول كمك مي¬كنند. بنابراين، توليد اين محصول توسط متخصصان داخلي علاوه بر اينكه منجر به اشتغال¬زايي، رونق صنايع داخلي كشاورزي، بهره¬گيري از استعدادهاي داخلي و جلوگيري از خروج ارز از كشور مي¬شود، براي بخش سلامت و بهداشت جامعه نيز مفيد خواهد بود. بومي بودن محصول و تناسب كافي با شرايط مصرف در داخل، تنوع محصول با توجه به نياز داخلي، قيمت مناسب و مشاوره فني و كارشناسي و خدمات مربوط، از جمله خصوصيات بسيار مهم سم ورماستر است.
خلاصه: تكنولوژي توليد آمينوكلات ها با توليد ريزمغذي هاي تنش زدا و محرك رشد ، باعث كاهش مشكلاتي ناشي از كمبود عناصر غذايي و تنش هاي زيستي و غير زيستي ، افزايش باروري و سوددهي و بهبود كيفيت محصولات كشاورزي به روش غني سازي(Biofortification) جهت بهبود سلامت افراد جامعه خواهد شد. آمينوكلات هاي ساخته شده داراي مقادير مناسبي از آمينواسيدهاي گليسين،گلوتامين،آرجينين،هيستيدين و متيونين بوده كه وظايف متعددي را در بدن موجودات زنده ايفاء مي كنند. بنابراين، انتظار مي رود تيمار گياهان با آمينوكلات ها، علاوه بر تامين عناصر غذايي ضروري(به ويژه عناصر ريز مغذي)، تحريك رشد، كاهش خسارت اكسيداتيو و كاهش اثر پذيري گياه از تنش هاي محيطي، اثرهاي قابل توجهي بر كيفيت محصولات كشاورزي و در نتيجه بهبود سلامت انسان و دام داشته باشد.
كمبود عناصر غذايي كم مصرف به ويژه روي در اراضي زير كشت غلات، گسترش جهاني دارد. اين مساله نه تنها موجب كاهش عملكرد شده بلكه از كيفيت تغذيه اي دانه هاي توليد شده نيز كاسته و موجب بروز يكسري نارسايي هاي ناشي از كمبود روي در انسان شده است. در ايران نيز حدود 40 درصد از اراضي زير كشت گندم آبي، دچار كمبود روي مي باشند و با وجود اين كه روي به مقدار زياد در خاك وجود دارد اما با توجه به شرايط خاص خاك ها وجود مقادير قابل توجه آهك، كمبود ماده آلي و بالا بودن pH و شوري، به شكل هاي قابل جذب براي گياه نبوده و كمبود اين عنصر در گياه بروز مي كند. آمينواسيدها از قدرت بالاي كميلكس كنندگي عناصر غذايي برخوردار بوده و تعادل بين عناصر و آمينواسيدها باعث مي شود تا گياه به راحتي عناصر مورد نياز خود را جذب كرده و آن ها را در متابوليسم خود به كار گيرد. كلات آرجينوزيتك علاوه بر افزايش غلظت روي و جلوگيري از تجمع عناصر سنگين در اندامهاي خوراكي، به افزايش غلظت آرجينين نيز كمك مي كند. ال - آرجينين باعث افزايش سرعت نقل و انتقال روي در اندام هاي گياهي مي شود كه اين امر با توجه به كم تحرك بودن روي حائز اهميت است. اين آمينواسيد از طريق فعال سازي فرايند قندسازي و افزايش مقدار پروتئين در گياه موجب بهبود ويژگي هاي كيفي و كمي محصول مي گردد. بنابراين كلات آرجينوزينك با افزايش همزمان غلظت روي و آمينواسيد آرجينين در رژيم غذايي، باعث بهبود سلامت انسان مي شود.
غني سازي محصولات كشاورزي به ويژه غلات، از نظر عناصر كم مصرف و كاهش آلودگي عناصر سمي مانند كادميم در اين محصولات از موثرترين و كم هزينه ترين راه كارهاي رفع سوء تغذيه عناصر كم مصرف در انسان است. روي عنصري ضروري و كادميم عنصري غيرضروري و سمي براي گياه بوده كه داراي ويژگي هاي فيزيكي و شيميايي مشابهي مي باشند. بنابراين كادميم جذب شده به وسيله گياه، وظايف متابوليسمي روي را تقليد كرده ولي بر خلاف روي اين عنصر براي گياهان سمي است. در شرايط سميت فلزات سنگين. كاربرد كود،گلوتامينوروي از طريق حفظ ساختار تكاملي غشاي پلاسمايي سلول هاي ريشه، محبوس كردن كادميم ديواره سلولي و توليد آنزيمهاي آنتي اكسيدان باعث كاهش غلظت كادميم در اندام هاي مختلف گياه، نظير ريشه و اندام هوايي خواهد شد. همچنين كود گلوتامينوروي !ز طريق !فزايش گروه هاي سولفهيدريل در ريشه گياهان مي تواند موجب افزايش پروتئين هاي كمپلكس كننده فلزات سمي در ريشه شده و مانع از انتقال آن به اندام هوايي گردد. به طور كلي كود گلوتامينوروي علاوه بر افزايش غلظت روي و جلوگيري از تجمع عناصر سنگين در اندام هاي خوراكي، به افزايش غلظت ال- گلوتامين نيز كمك مي كند.
توليد محرك رشد هيستيد- روي در حال حاضر بازار كشور مملو از كودهاي شيميايي، محلول هاي غذايي و تحريك كننده هاي رشد وارداتي از كشورهاي مختلف بودد كه به شكل گسترده به ويژه در گلخانه ها مورد استفاده قرار مي گيرند. اگرچه تاثير مثبت آنها در برخي موارد مورد توجه توليدكنندگان گل و گياه قرار گرفته اما كاربرد آنها با مشكلاتي از جمله قيمت بالا و متناسب نبودن با شرايط بومي كشور ما، همراه بوده است. فناوري ساخت هيستيد-روي منجر به توليد يك سري كودهاي بسيار موثر بر رشد، عملكرد و كيفيت محصولات كشاورزي مي شود كه همين امر نقش قابل توجهي در افزايش باروري سيستم هاي كشاورزي، به ويژه گلخانه ها خواهد داشت. كود هيستيد-روي با دارا بودن آمينواسيد ال- هيستيدين و مقاديو مناسب ريزمغذي ها، علاوه بر رفع موثر كمبود عناصر غذايي، تنش ناشي از كمبود يا عدم تعادل عناصر غذايي را در گياه برطرف نموده و از اختلالات فيويولوژيكي و محدوديت هاي رشد ناشي از آن جلوگيري مي كند. بنابراين، محرك رشد گياه بوده و با افزايش باروري، سود بيشتري را به همراه خواهد داشت. به طور كلي تيمار گياهان با كود هيستيد-روي علاوه بر تامين عناصر غذايي ضروري، تحريك رشد، كاهش خسارات اكسيداتيو و كاهش اثرپذيري گياه از تنش هاي محيطي، اثرهاي قابل توجهي بر كيفيت محصولات كشاورزي و در نتيجه بهبود سلامت انسان و دام دارد.
خلاصه فناوري ساخت كو د متيونوزينك ( ZMC ) فناوري ساخت كود متيوزينك ( ZMC ) با توليد مغذي هاي تنش زدا و محرك رشد، باعث كاهش مشكلات ناشي از كمبود عناصر غذايي و تنش هاي زيستي و غير زيستي، افزايش باروري و سوددهي كشت هاي گلخانه اي به ويژه سيستم هاي هيدروپويگ و بهبود كيفيت محصولات كشاورزي به روش غني سازي ( ffiiofortification جهت بهبود سلامت افراد جامعه خواهد شد. كود ZMC داراي تقريبا ١٨ درصد روي و 75 درصد متيونين مي باشد.امينواسيد متيونين خود داراي ٨ درصد نيتروژن و ١٧ درصد گوگرد بوده و به عنوان منبع تغذيه نيتروژن و گوگرد براي گياه محسوب مي شود. از سوي ديگر متيونين يك امينواميد ضروري است كه بدن انان قادر به ساخت ا ن نيست و بايد از طريق رژيم غذائي تامين شود. بنابراين كود ZMC با دارا بودن امينواسيد متيونين و مقادير مناسب ريزمغذي ها، علاوه بر رفع كمبود عناصر غذايي (به ويژه روي) و امينوسيد متيونين، تنش ناشي از كمبود يا عدم تعادل عنامر غذاي را در گياه برطرف نموده و اثرهاي قابل توجهي بر كيفيت محصولات كشاورزي و در نتيجه ارتقاي سلامت افراد جامعه دارد.
اين اختراع مربوط به تهيه امولسيون واكس پلياتيلن در آب است. اين امولسيون در موارد مختلف نظير رهاساز قالب، چسب، رنگ و پوشش، پوليش سطوح فلزي، ساختمان، صنايع آرايشي- بهداشتي و صنايع دارويي كاربرد دارد. اگرچه تاكنون تلاشهايي در دنيا براي امولسيونسازي اين ماده صورت گرفته است، اما در تمامي مطالعات انجامشده، واكس پلياتيلن پيش از امولسيونسازي طي واكنشي شيميايي اصلاح و قطبي شده است. بنابر اطلاع، نه تنها تاكنون هيچ گزارشي در دنيا مبني بر امولسيونسازي واكس پلياتيلن اصلاحنشده به روش وارونگي فازي ارائه نشده، بلكه در هيچ مطالعهاي از سطحفعال دوقلو براي القاي وارونگي فازي استفاده نشده است. در اختراع حاضر، براي انجام امولسيونسازي، از روش كمانرژي وارونگي فازي به جاي روشهاي پرانرژي مرسوم استفاده شد. به منظور توليد امولسيون پايدار واكس پلياتيلن اصلاحنشده (آبگريز) در آب، ابتدا سطحفعال دوقلوي آبدوست از روغن آفتابگردان سنتز و با سطحفعال رايج پليسوربات (Tween) جايگزين شد. نتايج حاكي از پايداري بهمراتب بالاتر امولسيون تهيهشده با استفاده از سطحفعال دوقلو حتي پس از گذشت 8 ماه بود.
اين اختراع مربوط به تهيه چسب چوب زيستي بر پايه صمغ فارسي است كه براي چسباندن اتصالات سلولزي براي كاربردهايي از جمله محصولات چوبي، مبلمان، كاغذ و كارتن مورد استفاده قرار ميگيرد. اين چسب، با هدف كاهش استفاده از مواد نفتي مضر و تجديدناپذير در تهيه چسبهاي چوب و نيز دستيابي به چسب چوب زيستي با استحكام چسبندگي مطلوب، مقاومت بالا در برابر آب و داراي پايداري بالا هنگام نگهداري بدون نياز به استفاده از سطحفعال تهيه شد. در اختراع حاضر، براي تهيه چسب چوب زيستي پايدار، از صمغ فارسي بهدليل ماهيت غيربلورين آن و همچنين خاصيت پايداركنندگي اين پليمر زيستي استفاده شد. براي تهيه چسب چوب بر پايه صمغ فارسي، پيوندزني مونومر وينيل استات در بستر سامانه اكسايش-كاهش با استفاده از اكسنده پتاسيم پرسولفات و كاهنده سديم بيسولفيت بدون استفاده از سطحفعال انجام شد. چسب چوب زيستي تهيهشده از استحكام چسبندگي خشك و خيس مطلوب و همچنين، پايداري گرانروي و پايداري نگهداري با گذشت زمان برخوردار بود. بنابراين، اين چسب ميتواند در مقياس صنعتي با چسبهاي پايهنفتي و پايهنشاسته رقابت كند.
اتصالات چوبي مصرف بخش اعظمي از چسبها را به خود اختصاص ميدهند. چسبهاي چوب تهيهشده از منابع فسيلي به لحاظ ايجاد اتصال و پايداري در برابر آب و حرارت، خواص نسبتاً مطلوبي دارند. اما منبع اين گونه چسبها از مواد تجديدناپذير بوده و به دليل انتشار گازهاي سمّي براي موجودات زنده و محيطزيست مضر هستند. با توجه به خطرات اين چسبها براي توليدكنندگان و مصرفكنندگان، تلاشها براي كاهش سهم آنها در فرمولبندي چسب چوب از طريق جايگزيني بخشي از آنها با پليمرهاي زيستتجديدپذير مانند نشاسته در حال انجام است. با اين وجود، چسبهاي چوب پايهنشاسته به دليل بازآرايي و بلورينگي نشاسته، پايداري نگهداري كمي دارند. بنابراين در اظهارنامه حاضر، هدف دستيابي به چسب چوبي است كه بر پايه پليمر طبيعي باشد، مانند چسبهاي چوب تجاري حالت فيزيكي آن مايع باشد و نسبت به چسبهاي چوب بر پايه نشاسته كه مايع هستند، پايدارتر باشد. بدين منظور، از پليمر طبيعي غيربلورين صمغ فارسي در فرمولبندي چسب چوب مايع استفاده شد و صمغ فارسي به صورت شيميايي اصلاح شد. نتايج آزمون رئومتري بر چسب چوب حاصل حاكي از پايداري نگهداي بالاتر آن نسبت به چسب چوب بر پايه نشاسته بود؛ به طوري كه بعد از گذشت 60 روز ميزان گرانروي آن تنها 17 درصد افزايش نشان داد. اين چسب چوب بر پايه صمغ فارسي اصلاحشده به صورت شيميايي، مناسب ايجاد اتصالات چوبي نظير ساخت مبلمان و صنايع دستي چوبي و همچنين ساير صنايع سلولزي مانند توليد كارتن و مقوا است.
موارد یافت شده: 11