اكثر بيماران مبتلا به ديابت نوع دوم دچار چاقي هستند ، در 20 سال اخير افزايش شيوع چاقي از مشكلات اصلي سلامت جهاني محسوب مي شود يكي از عوارض اصلي چاقي و اضافه وزن ديابت نوع دوم مي باشد. برخي از اديپو كاين ها در اختلالات مرتبط با ديابت نوع 2 نقش دارند .واسپين (سرپين مشتق شده از بافت چربي احشايي) به يك عنوان آديپوكاين شناخته شده جديد، قادر به تعديل اثرات چاقي با افزايش حساسيت به انسولين است. ايــن آديپــوكين در بافــت چربــي احشــايي موشهاي اولتف كه مدلي از حيوانات چـاق بـا ديابـت نوع 2 بودند كشف شد. در مطالعات مختلفي ثابت شده است ، بين سطح پلاسمايي واسپين و مراحل اوليه شيوع ديابت مانندمقاومت به انسولين، ارتباط معني داري وجود دارد. امروزه سنجش سطح پروتئين واسپين با روش الايزا انجام مي شود كه فاقد سرعت و توجيه اقتصادي هستند . براي تشخيص سريع واسپين در غلظت هاي پايين ساخت آپتانسور با بهره گيري از خواص نانوساختارها ضروري است. در اين مطالعه ما طراحي يك آپتاسنسور الكتروشيميايي براي ارزيابي سطح واسپين با بهره گيري از ساخت نانو ساختارهاي طلاي گل مانند تثبيت شده بر روي سطح اسكرين پرينت كربن را با استفاده از فرآيند الكترودپوزيشن گزارش كرديم. فرآيند سنجش بر مبناي تشخيص توسط آپتامر اختصاصي واسپين تثبيت شده بر روي سطح اين آپتاسنسور واسپين با استفاده از واكنش خود انباشتگي صورت مي گيرد. اين آپتاسنسور جديد طراحي شده، انتخاب پذيري بالا و حساسيت بالايي را به همراه حد تشخيص 1/99 نانوگرم بر ميلي ليتر با يك رنج خطي وسيع نشان داد.

متابوليسم انرژي يكي از اولين فرايندي است كه در طول سرطاني شدن سلول تحت تاثير قرار مي گيرد و آنزيم هاي درگير در متابوليسم مي توانند اهداف مهمي جهت طراحي دارو ها باشند. لاكتات دهيدروژناز يكي از مهمترين اين آنزيم ها مي باشد و در شرايط بي هوازي كه در اكثر سلولهاي سرطاني در اثر فعاليت متابوليسمي بالا ايجاد ميشود، فعاليت دارد. با توجه به نقش آنزيم لاكتات دهيدروژناز در بقاي سلول هاي سرطاني و همچنين ويژگي خاص پپتيد ها در مقايسه با ساير داروها ، طراحي پپتيدي كه بتواند آنزيم لاكتات دهيدروژناز را در سلول هاي سرطاني مهار كند ضروري به نظر ميرسيد. تا كنون پپتيدي جهت مهار آنزيم لاكتات دهيدروژناز طراحي نشده است و از طرفي، تمام مهاركننده هايي كه تا به امروز طراحي شده اند عليه جايگاه فعال و كوفاكتور آنزيم بوده و بنابراين مي توانند آنزيم هاي ديگر رو هم مهار كنند. ولي ما پپتيد هايي طراحي كرديم كه تترامر شدن آنزيم و بنابراين فعال شدن آن را مهار مي كنند و از طرفي داراي كمترين سميت و عوارض جانبي بيولوژيكي مي باشند. اين پپتيد ها مي توانند باعث القا مرگ برنامه ريزي شده در سلولهاي سرطاني شوند.

كاربرد كوانتم داتها مي تواند به عنوان نانو حسگر شيميايي، در سلول هاي خورشيدي، در مدارهاي الكتريكي و بيماري شناسي و ... باشد كه در اين طراحي كوانتم دات، نيازي به ساخت اندازه كوچكتر آن براي رسيدن به طول موج كمتر نداريم و مي توان با اضافه كردن يون +Zn2 كوانتوم داتي با فلورسانس بسيار شديدتر و در طول موج كوتاهتري داشت. از ديگر مزاياي اين طرح استفاده از كوانتوم دات به عنوان سوئيچ ملكولي بوده كه قادر است با افزوده 6-10 مولار از يون +Co2 به محلول كوانتوم دات خاموش شده و با فزودن 7-10 مولار از يون +Zn2 مجددا روشن گردد.