ربات زير سطحي با قابليت هاي امداد و نجات ، نشانه گذاري و نمونه گيري از آب ، به گونه اي طراحي و پياده سازي شده است كه مي تواند با هدايت كاربر ، به سرعت مانور داده و عمليات تعريف شده را انجام دهد. در بحث امدادرساني ربات به سمت فردي كه در حال غرق شدن است حركت نموده و با فعال كردن سيستم امداد ، بالشتك امداد را به سمت غريق پرتاب نموده و عمليات نجات را انجام دهد. سيستم نشانه گذاري ربات براي اطلاع از وجود اجسام غرق شده در زير سطح دريا و ايجاد ارتباط مستقيم با اپراتور به كار مي رود. سيستم نشانه گذاري را مي توان در ماموريت هاي حساس براي جلو گيري از شناسايي ربات نيز به كار برد. از ديگر ويژگي هاي اين ربات سيستم نمونه گيري آن مي باشد اين سيستم براي نمونه برداري از قسمت هاي مختلف دريا و بررسي ميزان آلودگي در نقاط مختلف به كار مي رود .

همانطور كه تجربه بسياري از ما در روشن كردن وسايل گازسوزي (كه امروزه همگي داراي شيرهاي ترموكوپل دار هستند) داريم، زمان فعال شدن مگنت در اين شيرها به طور دقيق قابل پيش بيني نيست و زمان فعال شدن و يا پيش بيني اين موضوع با افزايش عمر وسيله گاز ديرتر و غيرممكن تر مي شود. بديهيست كه اين مشكل باعث افزايش زمان تحريك دستي ولوم شير توسط كاربر و يا تكرار چندباره اين پروسه مي شود. اين حالت باعث ايجاد نوعي سندروم(كارپ) و همينطور كاهش ارگونومي و افزايش اصطكاك كار با اين وسايل مي شود. سيستم طراحي شده با كنترل ولتاژ خروجي ترموكوپل به محض رسيدن ولتاژ خروجي ترموكوپل به حداقل مقدار مورد نياز براي مغناطيس شدن بوبين، توسط مدار سيستم اعلام كننده كاربر را خبردار مي كند. اين اعلام كننده كمك بسياري به نحوه صحيح و بدون مشكل براي كاربران مي كند و افزايش بسيار قابل توجه ارگونومي در استفاده از وسايل گازسوز بعد از سالها بدون رشد و ترقي مي شود در مورد دانش پيشين اين طرح، چند طرح داخلي و خارجي با تفاوت هاي بسياري در جزييات و كليات پيدا شده كه هيچ كدام نوآوري هاي موجود در طرح مذكور را نقض نمي كند موارد استفاده از اين سيستم بطور كارخانه اي و خريد شخصي توسط كاربران وسايل گاز سوز است كه با توجه به همگاني شدن شيرهاي ترموكوپل دار قابليت نصب و استفاده در تمامي وسايل گازسوز با شرايط كاري متفاوت از جمله روشن و خاموش شدن مكرر در طول روز مانند اجاق گاز و يا كمتر مانند بخاري و آبگرمكن و امثال آنها را دارد.

يكي از مشكلات به وجود آمده در مناطق مركزي ايران و به خصوص شرق استان اصفهان كمبود منابع آبي براي كشت گندم اين محصول استراتژيك مي باشد. مشكل اساسي زماني رخ مي دهد كه آب در زمان مناسب براي كشت گندم پاييزه فراهم نمي شود، در نتيجه كشت اين محصول در اين مناطق با مشكل روبه رو خواهد شد و ارائه راهكاري جهت كشت گندم در خارج از فصل پاييز با عملكرد قابل قبول از اهميت ويژه اي برخوردار است. گندم براي انتقال از مرحله رويشي به زايشي نيازمند يك دوره سرما است. قرار گرفتن در معرض هواي سرد (به عنوان مثال زمستان) يا استفاده از تنظيم كننده هاي رشد گياهي يك انطباق مفيد براي گونه هاي گياهي است كه در فصل بهار گل مي دهند. اين انطباق به عنوان بهاره سازي شناخته مي شود (كوآرد ، 1960؛ هايد و سانزتبي ، 2015). كود محرك رشد گندم پاييزه با فرمولاسيون منحصر به فرد خود جايگزين دوره سرما (بهاره سازي) مي شود و كشت گندم پاييزه در بهار را امكان پذير مي كند. تركيبات اين كود برخي از هورمون هاي گياهي است كه طي سال ها مطالعه بدست آمده است.

طراحي و ساخت سيستم وزن كشي هوشمند بدون دخالت دست كه توسط يك سيستم پردازگر با استفاده از تكنيك هاي پردازش تصوير، مرغ ها در وزن مورد نظر مرغدار را قبل از كشتار تشخيص و توسط سيستم رنگ پاش طراحي شده علامت گذاري ميكند. اين سيستم ريلي است و در طول مرغداري به صورت رفت وبرگشتي حركت مي كند. زمينه فني اختراع الكترونيك و مكانيك بوده، و با استفاده از اين وسيله كارگران مرغداري ميتوانند به راحتي مرغ هاي مناسب كشتار را از ساير مرغ ها تشخيص دهند و براي كشتار ارسال كنند. در حال حاضر ميانگين وزن مرغ ها پس ازكشتار گرفته مي شود اين بدين معناست كه لزوما همه مرغ ها در يك رنج وزني نيستند؛ اين روش براي مصارفي كه فقط در يك وزن تعريف شده مرغ را مي خواهند و وزن هاي ديگررا قبول نمي كند، مناسب نيست و باعث خسارت مرغدار مي شود و عملا مرغ هاي خارج از وزن دور ريز مي شوند.

طراحي و ساخت سيستم وزن¬كشي هوشمند جهت محاسبه وزن كل مرغداري بدون هيچگونه دخالت دست با استفاده از تكنيك¬هاي پردازش تصوير، كه داراي يك سيستم ارسال و دريافت پيامك نيز ميباشد و در هر زمان كه مرغدار بخواهد با ارسال يك پيامك به شماره موجود در سيستم سريعا وزن مرغداري توسط بردهاي موجود در مرغداري محاسبه شده و به مرغدار ارسال ميشود. زمينه فني اختراع الكترونيك بوده و با استفاده از اين سيستم مرغدار ميتواند به راحتي در هر زمان از وزن مرغداري مطلع شده و از اين وزن جهت دستيابي به ضريب تبديل دان كه يكي از مهمترين فاكتور ها در يك مرغداري است دست پيدا كند، زيرا با داشتن ضريب تبديل دان اولا ميتوان از كيفيت دان استفاده شده براي مرغ ها مطلع شد دوما با توجه به سيستم بدني مرغ ها كه اگر بيمار شوند وزن اضافه نميكنند يا حتي وزن كم ميكنند، به بيماري آنها پي برد و ثالثا اگر در حين كار دان داده شده به مرغ¬ها به هردليلي كم شود، مرغدار سريعا متوجه خواهد شد. در حال حاضر سيستمي كه وزن كل مرغداري را محاسبه كند موجود نيست، و سيستم-هايي كه هستند اولا ميانگين وزني گروهي از مرغ¬هاي مرغداري را محاسبه ميكنند كه دقت اين روش جهت تخمين وزن كل مرغداري بسيار پايين است و ثانيا تمام سيستم¬ها نياز به يك اتاق فرمان در فضاي مرغداري دارند كه اختصاص دادن اين مكان در مرغداري عملا غيرممكن است، اما اين سيستم چون بسيار كوچك و قابل حمل است و امكان پياده سازي در سقف هر مرغداري را بدون نياز به امكانات خاصي دارد.

اصولا در جراحي ايمپلنت يكي از مسائل و مشكلات احتمالي پرفراسيون استخوان در قسمت باكال يا لينگوال مي باشد و اين مسئله از اين بابت به وجود مي آيد كه جراح پيش بيني صحيحي از مسير دريل ندارد. اين مشكل در هنگامي كه در يك ريج استخواني با ضخامت نسبتا قابل قبول قرار است ايمپلنت گذاشته شود و يا اينكه در قسمت آپيكالي استخوان تقعر وجود دارد ممكن است پيش آيد. گيچ ايزي اسكنر ساخته شده مي تواند ضخامت استخوان را در هر نقطه از مسير استئوتومي پيش بيني كند و جراح را از اين مشكل رهايي بخشد. در حال حاضر گيجهايي با كاربرد محدود جهت اندازه گيري ضخامت باكولينگوال استخوان قبل از جراحي ايمپلنت وجود دارد اما گيجي كه بتواند همزمان با جراحي بكار رود و پيش بيني محل استئوتومي را قبل از دريل كردن كامل انجام دهد وجود ندارد.

با توسعه شبكه هاي بيسيم، تعيين موقعيت كاربر از اهميت قابل توجهي برخوردار شده و روش هاي مختلفي براي تعيين موقعيت كاربر در شبكه ارايه كرده اند. در روش هاي مبتني بر زمان، با استفاده از اندازه گيري زمان انتشار سيگنال فاصله بين كاربر و BTS اندازه گيري مي شود. همچنين در روش هاي مبتني بر تضعيف سيگنال، فاصله بين كاربر و BTS بر مبناي مدل تضعيف سيگنال در محيط، بدست مي آيد. پس از به دست آوردن فاصله بين كاربر و هر BTS بر مبناي اين فاصله ها موقعيت كاربر تخمين زده مي شود. اما اين فاصله ها معمولا همراه با خطاي حاصل از نويز اندازه گيري و همچنين خطاي NLOS هستند و باعث خطاي قابل ملاحظه اي در تعيين موقعيت كاربر مي شوند. در حالتي كه خطاي NLOS نداشته باشيم روش هاي بهينه زيادي براي تعيين موقعيت ارايه شده است. اما در حالتي كه خطاي NLOS وجود دارد روش هاي مرسوم به خوبي عمل نمي كنند. بنابراين بايد راهكاري به منظور حل مشكل NLOS ارايه شود. برخي از روش هاي پيشنهادي براي حل اين مشكل فرض كرده اند كه مسير بين كاربر با BTS سرويس دهنده از نوع LOS است كه اين فرض در بسياري از محيط ها به دليل وجود موانع معتبر نيست و برخي ديگر فرض را بر اين گذاشته اند كه تعداد BTS هاي زيادي در تخمين موقعيت شركت مي كنند كه اين فرض هم در بسياري از موارد به دلايل گوناگون از جمله وجود موانع زياد، اثرات تداخل، افت مسير و پديده دور - نزديك برقرار نيست. برخي ديگر از روش هاي ارايه شده براي كاهش اثر NLOS فرض به داشتن آمارگان نويز و NLOS كرده اند تا با استفاده از روش هاي آماري خطاي NLOS را كاهش دهند كه اين هم در بسياري از محيط ها امكان پذير نيست. در اين اختراع ما ابتدا يك تكنيك براي بازسازي مسير LOS با هر BTS از روي اندازه گيري هاي همراه با خطا براي NLOS ارايه كرده ايم كه بر خلاف برخي روش هاي ارايه شده تكنيك پيشنهادي هيچ فرضي مبتني بر LOS بودن مسير بين كاربر و BTS سرويس دهنده نمي كند و براي تخمين موقعيت فقط احتياج به سه BTS دارد. راهكار پيشنهادي، مسير LOS با هر BTS را با كمك اطلاعات زاويه ورودي سيگنال در آن BTS بازسازي مي كند به گونه اي كه همواره باعث كاهش خطاي NLOS شده و در نتيجه باعث افزايش دقت در تعيين موقعيت كاربر مي شود. سپس يك مكانيزم كامل براي تعيين موقعيت در شبكه هاي بيسيم ارايه كرده ايم كه به طور توصيف مشروع آن در شكل ها و متن آورده شده است.