لیست اختراعات با مالکیت
مجيد مجرد
6 عدد
اين اختراع در رابطه با كيت تشخيصِ مولكوليِ همزمان و سريع پاتوژنهاي كمپلوباكتر ژژوني، كلستريديوم پرفرنژنس، اشريشيا كلي، سالمونلا تيفي، ليستريا منوسيتوژنز و بروسلا، در مواد غذايي با استفاده از روشLAMP (Loop-Mediated Isothermal Amplification) مي باشد كه در آن پرايمرهاي اختصاصي براي هر پاتوژن به همراه آنزيم و ساير مواد لازم براي تكثير در ميكروتيوب هاي 200 ميكروليتري بصورت خشك- منجمد (Lyophilize) شده وجود دارد. روشهاي معمول تشخيص پاتوژن ها در مواد غذايي بسيار زمان بر و پر هزينه هستند؛ اما كيت ارائه شده در اين اختراع قادر به تشخيص وجود اين پاتوژن ها در مدت زمان كمتر از 3 ساعت مي باشد. علاوه بر اين كيت با قابليت تمايز پاتوژن هاي زنده از مرده قادر است با حذف نتايج مثبت كاذب، وجود هركدام از پاتوژن هاي نام برده را با حساسيت و اختصاصيت بسيار بالا و صرف حداقل هزينه به كاربر گزارش كند.
اختراع حاضر بهينه سازي توليد فاكتور رشدي كلوني هاي گرانولوسيتي- مونوسيتي موشي در مخمر پيشيا پاستوريس است كه مربوط به حوزه نيازهاي انساني زيربخش زيست فناوري پزشكي ميباشد. فاكتورهاي رشد خون ساز گروهي از ليكوپروتئين ها هستند كه خون سازي را تحريك مي كنند. امروزه اشكال نوتركيب اين فاكتورها براي استفاده هاي باليني در دسترس هستند. GM-CSF سايتوكايني است كه سبب تكثير و تمايز سلول هاي پيش ساز مغز استخوان به گرانولوسيت ها و مونوسيت مي شود و از اين فاكتور در درمان سرطان استفاده مي شود. علاوه بر آن GM-CSF مي تواند به عنوان ادجوانت همراه با واكسنها استفاده شود. بنابراين GM-CSF نوتركيب ميتواند مصارف متعددي در مطالعات علوم پزشكي و زيستي داشته باشد.GM-CSF مي تواند به عنوان ادجوانت همراه با واكسنها مورد استفاده قرار گيرد. در كشت سلول هاي هيبريدوما و ساخت آنتي بادي هاي مونوكلونال و كشت سلولهاي خونساز مغز استخوان و ساير سلولهاي وابسته به فاكتور رشدي مشتق از مغز استخوان همانند FDC-P1 و Baf3 هم بكار برده شود.
اختراع حاضر بهينه سازي توليد فاكتور رشدي FLT3 ليگاند انساني در مخمر پيشيا پاستوريس است كه مربوط به حوزه نيازهاي انساني زيربخش زيست فناوري پزشكي ميباشد. FLT3Lيك عضوي از خانواده سايتوكاين ها مي باشد كه به عنوان ليگاند براي FLT3 (از گيرنده هاي تيروزين كيناز نوع 3) عمل مي كند و قادر است تكثير و تمايز سلول هاي اجدادي خون ساز و بنيادي را تحريك كند. اين پروتئين همچنين به عنوان يك فاكتور رشد باعث افزايش تعدادي از سلول هاي ايمني از جمله سلول هاي دندريتيك و سلول هاي كشنده طبيعي مي شود. اين فاكتور رشدي مي تواند كاربردهاي متعددي از جمله در كشت سلولهاي خونساز، ايمنوتراپي سرطان و بازيابي بافتهاي آسيب ديده قلب پس از سكته داشته باشد. هدف از انجام اين مطالعه بهينه سازي توليد FLT3L در مخمر پيشيا پاستوريس بود.
توليد رده سلولي توليد كننده آنتي بادي مونوكلونال عليه كارسينوامبريونيك آنتي ژن
در اين اختراع از سيستم ويرايش ژني كريسپر جهت توليد مدل¬هاي سلولي بيماري ديستروفي عضلاني دوشن داراي جهش¬هاي حذفي و حذف اگزون¬هاي 45، 51 و 53 استفاده شد. اكثر مطالعات انجام شده در سطح سلولي، بر روي سلول¬هاي بنيادي به دست آمده از بيماراني با جهش¬هاي مختلف انجام شده است. اين رويكرد با چالش¬هاي مختلفي مواجه بوده كه مي¬توان به نيازمندي به انجام بيوپسي عضلاني، قدرت تكثير محدود، نيمه عمر كوتاه، كاهش قدرت Myogenecity، افزايش تعداد سلول¬هاي غيرعضلاني به دنبال پاساژهاي متوالي، نيازمندي به گرفتن نمونه¬هاي متعدد، عدم توليد مقادير كافي mRNA و پروتئين ديستروفين، تمايز هدف¬دار، ميزان بيشتر ناهنجاري¬هاي كروموزومي و جهش در برخي از سلول¬هاي اهدايي، افزايش احتمال بروز موتاسيون¬زايي درجي، افزايش احتمال تومورزايي، عدم بلوغ و رشد كافي IPSCs¬ها، نياز به مطالعه بر روي تعداد زيادي از IPSCs¬ها به دليل وجود هتروژني گسترده، ناپايداري ژنتيكي و... اشاره كرد. در اين اختراع با به كارگيري سيستم ويرايش ژني كريسپر، كه از مزيت¬هاي مختلفي هم-چون سادگي، انعطاف¬پذيري در هدف¬گيري نواحي مختلف ژنومي، امكان ايجاد تغييرات دلخواه به صورت اختصاصي و دائمي در يك بازه زماني كوتاه برخوردار است، پيشرفت شگرفي در راه¬اندازي و بومي¬سازي خط توليد مدل¬هاي سلولي بيماري¬هاي ژنتيك مختلف از جمله ديستروفي عضلاني دوشن داراي جهش¬هاي مختلف حاصل شده است.
اختراع پلاسميد حاوي الگوي دهنده كه در زمينه تصحيح كارامد جهش IVSI.5 G>C در ژنHBB با استفاده از سيستم CRISPR/Cas9 كاربرد دارد؛ براي حل اين مشكل كه.تصحيح ژني مبتني بر مسير ترميمي HDR علي رغم دقت بالا، كارامدي نسبتا پاييني دارد اجزاي مختلغي در اين پلاسميد طراحي و وارد شده است كه امكان جداسازي كارامد سلول هايي كه به درستي تصحيح شده اند را فراهم مي آورد، استفاده از اين كاست ژني به عنوان الگوي دهنده در كنار پلاسميد بيان كننده Cas9/sgRNA به منظور القاي HDR و تصحيح جهش IVSI.5 G>G به عنوان دومين جهش شايع در ايران و شايع ترين جهش منطقه خراسان، در HSCهاي بيمار تالاسمي و پيوند مجدد آن به فرد بيمار كه به درمان بيماري منجر شده و پس از طي مراحل مربوطه قابل استفاده در فاز باليني خواهد بود.
موارد یافت شده: 6