يكي از موضوعاتي كه خطري بزرگ براي مردم محسوب مي شود، فرسايش بادي و پخش ريزگردهاي نمكي در هوا و اثرات مخرب زيست محيطي و بهداشتي آن ها بر سر تك تك افراد ساكن در اين منطقه است.لذا بايستي به دنبال راهكارهايي براي جلوگيري از طوفان‌هاي نمك و تثبيت خاك سطحي منطقه در برابر فرسايش بادي بود. در اين اختراع از محلول امولسيون پليمر پلي وينيل الكل در غلظت‌هاي محتلف به عنوان لايه پوششي، كه چسبندگي خوبي بين ريزگردها بوجود مي‌آورد و از لحاظ دسترسي و قابليت اجراي آسان و امكان رشد گياه و سازگاري با محيط زيست استفاد شده است. به اين صورت كه پليمر پلي وينيل‌الكل بر روي محل مد نظر مستعد فرسايش و پخش ريزگرد پاشيده مي‌شود و نحوه تهيه امولسيون به روش وزني به اين صورت است كه با در دست داشتن مساحت منطقه كه بايد تحت پوشش قرار گيرد مقدار اين پليمر با نسبت‌هاي وزني 0.5، 1 و 2 كيلوگرم بر متر مربع بدست مي آوريم و در غلظت‌هاي 0.5 ، 1 و 1.5 بر روي سطح مذكور اسپري مي گردد. بنابراين فرآيند حاصل باعث بوجود آمدن يك پوشش بصورت مقاوم در برابر ساييدگي و پخش شدن در فضا عمل مي‌كند.

اخيرا كاهش گازهاي گلخانه اي، ناشي از آلودگي هاي صنعتي به عنوان يك چالش مهم و مورد بحث در مجامع علمي مطرح گرديده است. كه در اين ميان گازهاي دي اكسيد كربن و دي سولفيدهيدروژن به خاطر فراواني و از سويي ديگر ارزش اقتصادي قابل توجه در ميان آلاينده هاي صنعتي به عنوان مهمترين هدف مورد توجه مي باشد. با استفاده از دستگاه اندازه گيري حلاليت مي توان ميزان حلاليت گازهاي مذكور را بااستفاده از حلالهاي صنعتي در شرايط دما، غلظت و فشارهاي جزئي مختلف مورد بررسي قرار داد. ويژگي منحصر به فرد اين دستگاه در سطح ايران و جهان توانايي آناليز و انجام محاسبات در دستگاه مذكور با حداقل هزينه و بالاترين دقت بر اساس قوانين سيالاتي و ترموديناميكي مي باشد. دستگا فوق را مي توان در شرايط عملياتي پيوسته و ناپيوسته صنعتي و آزمايگشاهي براي بررسي حلاليت انواع گازها در حلالهاي مختلف مورد استفاده قرا رداد.

امروزه با پيشرفت تكنولوژي در صنعت، استفاده از مبدل هاي توان بالاي دو سويه با بازدهي، قدرت و قابليت اطمينان بالا در صنايع پتروشيمي، مخابرات، استخراج معادن و نيروگاه هاي تجديد پذير اجتناب ناپذير است. از اينرو، همواره توپولوژي هاي چنين مبدل هايي داراي مشكلاتي بوده است كه در ادامه بطور كلي و خلاصه به آن مي پردازيم. با افزايش توان مبدل هاي AC-DC و يا DC-AC پارامترهايي مانند فركانس سوئيچينگ، كليد زني نرم، قابليت اطمينان بالا، چگالي توان بالا و قابليت دو سويه بودن آن و از سوي ديگر، مدلسازي بار و مبدل در شرايط كاري مختلف سبب بروز چالش هاي جدي در ارائه ي توپولوژي و سيستم كنترلي شده است. همچنين، تغذيه ي بارهاي نامتعادل و يا بروز عدم تعادل ولتاژ در منبع تغذيه ي ورودي مبدل ها سبب افزايش تلفات حرارتي، وقوع اغتشاشات ولتاژي و جرياني و در نتيجه از مدار خارج شدن مبدل مي گردد. اين در حالي است كه در توپولوژي مبدل هاي چند سطحي مدولار، عدم تعادل بار هر چند سبب تغيير شكل جدي موج خروجي ولتاژ و جريان نمي شود اما سبب بروز جريان هاي چرخشي بسيار بالا و مخرب در ساق هاي هر فاز از مبدل خواهد شد. از آثار اين جريان چرخشي مي توان به افزايش چشمگير تلفات حرارتي ناشي از تلفات هدايتي در فرايند كليد زني ادوات الكترونيك قدرت اشاره كرد. بنابراين، جهت غلبه بر معايب موجود در مبدل هاي چند سطحي مدولار فعلي توان بالا ارائه ي يك توپولوژي مداري و مدلسازي دقيق جهت دستيابي به يك مبدل چند سطحي مدولار دو سويه با توان بالا، بطوريكه قابليت كار نرمال در شرايط نا متعادلي بار را داشته باشد و سيستم كنترلي تا حد ممكن مستقل از پارامترهاي مداري توپولوژي مبدل و پارامترهاي بار باشد، ضروري خواهد بود. به همين منظور، در اين اختراع سعي شده است با استفاده از توپولوژي منحصر به فرد مبدل توان بالاي چند سطحي مدولار با مبدل نيم پل دوتايي كمكي سه فاز دو سويه (BMMC-DHB) و تكنيك مدولاسيون پهناي باند شيفت فازي (PS-PWM) وبهره گيري از تكنيك كنترل پيش بين بدون مدل فوق محلي معايب توپولوژي ها و سيستم كنترلي موجود پوشش داده شود.