لیست اختراعات با مالکیت
حسان عارفي
7 عدد
خطر سرمازدگي محصولات باغي همواره تهديد اقتصادي بزرگي براي كشاورزان محسوب ميشود و سالانه ميليون ها دلار به كشاورزان ضرر ميزند زيرا در اغلب موارد در زمان كوتاهي تغييرات جوي ناگهاني رخ داده و به دليل رخداد سريع آن كشاورزقادر به كنترل دماي محيط نبوده و سرمازدگي رخ ميدهد.هر چند برخي كشاورزان به طور سنتي و تجربي در موارد محدودي اقداماتي را انجام مي دهند ولي به دلايل مختلف تا بحال اين روشها رايج نشده و روشي عملي كه براي تمامي شرايط قابل اجرا باشد معرفي نگرديده است. به همين دليل همواره دلهره و ترس از سرمازدگي در بعد روحي- رواني واقتصادي جايگاه مهمي در جوامعي كه با كشاورزي سروكار دارند دارا مي باشد. در اين دستگاه با استفاده از مواد طبيعي و ضايعاتي پسته ، آب كشاورزي و برخي از مواد اشتعال زاي بسيار ارزان بدون نياز به برق شهري به صورت هوشمند دماي باغات كشاورزي را تعديل نموده و از سرمازدگي محصولات كشاورزي جلوگيري ميكند مزيت بارز اين دستگاه آن است كه بدون نياز به برق شهري در تمامي باغات و مزارع كشاورزي دور افتاده در هر شرايطي قابل استفاده بوده و به تعديل دماي محيط مي پردازد و از سرمازدگي باغات جلوگيري ميكند. از سوي ديگر سيستم هشدار دهنده ي اين دستگاه باعث ميشود در صورت بروز شرايط بسيار بحراني و سرماي شديد كه دستگاههاي موجود قادر به تعديل دما نمي باشند به كشاورز اطلاع داده تا با نصب دستگاههاي بيشتر يا توليد حرارت به وسيله ي اشتعال يا..... از كاهش دماي بيشتر جلوگيري كرده و مانع از سرمازدگي شود.
خلاصه ما موفق شديم دستگاهي اختراع كنيم كه مي تواند دو نوع مكمل غذايي را به طور مستقيم از شير جدا كند و در اختيار ما بگذارد. يكي از اين مكمل ها حاوي كلسيوم وپروتئين مي باشد و ديگري حاوي كلسيوم ،پروتئين ،املاح معدني و لاكتوز مي باشد. مكمل هاي ياد شده صد درصد طبيعي مي باشد و در فرايند توليد و استخراج آن هيچ گونه ماده شيميايي استفاده نشده است. اين مصرف روزانه چند وعده از اين مكمل ها مي تواند تمام نياز بدن به پروتئين و كلسيوم را رفع نمايد. براي جداسازي اين مكمل كافي است شير تازه را درون محفظه دستگاه بريزيم سپس دستگاه را روشن كنيم پس از چند دقيقه مكمل آماده ميشود كه همراه با درصدي آب مي باشد. در صورت تمايل مي توان با خشك رطوبت اين محصول را كاهش داد و مدت ماندگاري را افزايش داد.اين مكمل ها يك مكمل هايي ايده آل براي افرادي است كه نيازهاي كلسيوم و پروتئين بدنشان توسط غذاي روزانه تامين نمي شود. اين مكمل برخلاف مكمل هاي ديگر طعم و مزه مطلوبي دارد و مي توان به صورت مستقيم آن را مصرف كرد. از سوي ديگر از تركيب اين محصول با انواع شكلات ،بيسكوئيت ،تافي و انواع طعم دهنده مي توان مكمل هاي اغذيه اي طبيعي را ساخت كه به عنوان ميان وعده مصرف شوند.
در اين دستگاه سعي شده است بار وشي جديد گازها را متراكم كرد در اين دستگاه گاز مي تواند هر گازي باشد ولي بهتر گازي با نقطه ي ميعان پايين انتخاب شود توسط يك مكنده ي قوي وارد محفظه ي سربي مي شود و در آنجا توسط لامپ يووي كه اشعه ي يووي توليد مي كند گازها را يونيزه مي كند اين گازهاي يونيزه شده توسط مجرايي به مخزن ديگري منتقل مي شوند در آن مخزن جنبش مولكولي گازهاي يونيزه توسط واندوگراف هايي كه باري همنام با بار گازهاي يونيزه دارند محدود مي شوند يعني گاز يونيزه از سه بعد توسط صفحات باردار و اندوگراف محدود مي شود و در مركز تجمع پيدا مي كند. اين عمل باعث كاهش جنبش مولكولها و در نتيجه كاهش دما مي شود.
اكنون براي جدسازي چربي (خامه) از سانتريفيوژ استفاده مي كنند يعني ابتدا شيري كه مي خواهند چربي آن را بگيرند درون محفظه ي سانتريفيوژ مي ريزند تا با چرخش آن ذرات چربي (خامه) در مركز آن جمع شوند. با اين روش بيش از 50% خامه شير را نمي توانند بگيرند و روشي بسيار كم بازده است يعني با مصرف بسيار بالاي انرژي مقدار اندكي كه خامه ي شير را مي گيرند . اما با اين روش يعني جداسازي خامه شير را روش ميدان الكتريكي مي توان بازده را افزايش داد. همانطور كه مي دانيد شير يك كلوئيد جامد در مايع است. كلوئيدها از ذرات درشت بارداري تشكيل شده اند كه درون يك مايع شناورند. در شير اين ذرات درشت باردار همان چربي يا ذرات خامه هستند. در اين دستگاه براي جدا كردن اين ذرات از يك ميدان الكتريكي استفاده شده است. همانطور كه مي دانيد ميدان الكتريكي به ذرات باردار نيرو وارد مي كند. F=Eq يعني اين ميدان الكتريكي باعث شود ذرات چربي به يك سمت محفظه رانده شوند و در كنار قطب مثبت جمع مي شوند.
در اين دستگاه سعي شده است با روشي جديد گازها را متراكم كرد در اين دستگاه هوا توسط يك مكنده ي قوي وارد محفظه ي سربي مي شود و در آنجا توسط لامپ يووي كه اشعه ي يووي توليد مي كند گازها را يونيزه مي كند اين گازهاي يونيزه شده توسط مجرايي به مخزن ديگري منتقل مي شوند در آن مخزن با ايجاد يك ميدان الكتريكي يكنواخت به گازهاي يونيزه نيرو وارد مي شود و گازهاي داراي بار مثبت از يك از صفحه ي بار مثبت فاصله مي گيرند و از سوي ديگر به طرف صفحه ي باردار منفي نزدكي مي شوند ولي به آن برخورد نمي كنند (زيرا يك توري نانو سيلور مانع از برخورد ذرات باردار مثبت به صفحه ي داراي بار منفي و خنثي شدن آن مي شود) طي اين فرايند يونهاي مثبت در نزديكي صفحه ي منفي متراكم مي شود. اين عمل باعث كاهش جنبش مولكولها و در نتيجه كاهش دما مي شود.
در اين دستگاه سعي شده تا با روشي نو جنبش مولكولهاي گازي را افزايش داد. در اين دستگاه هوا توسط يك مكنده وارد يك محفظه سربي مي شود. در اين محفظه بايد پرتوهايي به گاز بتاباند كه گاز را يونيزه كنند، اين پرتوها مي تواند x گاما يا فرانبفش باشد. پس از جدا شدن الكترون ها از ذرات گاز در محفظه الكترون و اتم هاي يونيزه شده (داراي بار مثبت) داريم. در اين محفظه الكترون هاي جدا شده به طرف صفحه اي كه به قطب مثبت يك مولد جريان مستقيم وصل و داراي بار مثبت است جذب و خنثي مي شوند. اما گازهاي يونيزه كه داراي بار مثبت هستند به طرف صفحه اي كه در محفظه ي ديگر قرار دارد و به قطب منفي يك مولد جريان مسقتيم وصل است نزديك مي شود. بنابراين اين ذرات يونيزه شده وارد محفظه ي دوم مي شوند. سطح دروني اين محلظه توسط يك توري نانومتري پوشيده شده است كه به مولكول هاي گاز اجازه نمي دهد به صفحات داراي بار منفي برخورد كنند و خنثي شوند. از طرف ديگر در اين محفظه صفحاتي داريم كه به قطب هاي يك مولد جريان متناوب وصل است كه ميدان الكتريكي متناوبي ايجاد مي كند. اين ميدان به ذرات بار دار نيرو وارد مي كند اما از آنجا كه قطب هاي مولد با زمان تغيير مي كنند جهت اين نيرو نيز تغيير مي كند. بنابراين اين تغيير جهت نيرو باعث افزايش برخورد مولكولهاي گاز به يكديگر مي شود. اين افزايش برخورد انرژي جنبشي مولكولها را به انرژي دروني تبديل مي كند و باعث افزايش دماي سيستم مي شود.
miRNA ها تواليهاي كوتاه 18-25 نوكلئوتيدي و غيركد كننده هستند كه بيان ژن را در سطح پس از ترجمه تنظيم مي كنند. در اكثر موارد با اتصال به انتهاي غيرترجمه شونده(3UTR) mRNA هدف، ترجمه آن را مهار كرده يا mRNA را تخريب مي كنند.اگرچه miRNA ها فراوان هستند اما بيان آنها در بين گونه هاي مختلف متفاوت است. miRNA ها در عملكردهاي طبيعي سلول هاي يوكاريوتي نقش دارند و بنابراين عدم تنظيم بيان آنها با بيماريهاي مختلف در ارتباط مي باشد. از آنجائيكه تعدادبيشتري از miRNA ها درحال شناسايي هستند، بررسي الگوي بيان آنها ابزار مهمي در شناسايي بيان متفاوت آنها در پروسه هاي طبيعي و بيماريزايي است. چندين متود براي رديابي و بررسي بيان كمي miRNA ها ارائه شده است كه از آن ميان مي توان نوردرن بلات، فلوسيتومتري بر اساس بيد، ميكرواراي و PCR real-time كمي را نام برد. از ميان روشهاي نامبرده شده ميكرواراي و real-time PCR جالب تر هستند زيرا قابل گرفتن بازده زياد ازآنها(High throughput)) و تكرارپذيري وجود دارد. از آنجائيكه miRNA ها بسيار كوچك هستند، رديابي آنها با جفت پرايمرها و پروبهاي معمول براي real-time PCR امكانپذير نمي باشد. بنابراين يافتن راههاي جايگزين كه دقت و حساسيت كافي داشته باشند از اهميت خاصي برخوردار است. بعضي شركتها مانند Applied Biosystems, Invitrogen and Stratagene كيتهاي تجاري براي اين منظور ايجاد نموده اند . كيتهاي شركت Invitrogen و Stratagene تركيبي از واكنش اضافه نمودن پلي A هستند كه به اين صورت در واكنش مرحله اول يعني تهيه cDNA رشته اي حاصل مي شود كه دنباله پلي T است و در مرحله بعد واكنش PCR با روش SYBRGreen و با پرايمرهاي اختصاصي miRNA صورت مي گيرد. شركت Applied Biosystems براي رديابي آنها از ساختاري بنام ساقه- لوپ (stem-loop) استفاده ميكند. اين ساختار 3’ miRNA متصل مي گردد و واكنش cDNA سازي با كمك آن انجام مي شود. براي واكنش real-time PCRنيز از پرايمر اختصاصي miRNA و ساختار لوپ-ساقه استفاده مي شود. كيت تجاري Applied Biosystems حساس و كارآمدتر از دو كيت تجاري ديگر بوده اما ار نظر هزينه گران مي باشد و تواليهاي مربوط به پرايمرها و پروب و نحوه طراحي آنها در كيت ذكر نمي شود. با ايده اوليه از اين ساختار برآن شديم ساختاري لوپ- ساقه طراحي كنيم كه پايداري ترموديناميك داشته و در دماي مورد نظر براي واكنش رونوشت برداري معكوس شكل فضايي مناسبي بگيرد كه قابليت اتصال به miRNA را در شرايط cDNA سازي داشته باشد. دماي مورد نظر براي Tm اين ساختار با بكارگيري برنامه هاي طراحي پرايمر بهينه سازي شده و با انجام آزمايشات تجربي تائيد شد، بطوريكه دماي جداشدن نيمي از دو رشته ها از به حدود 80 درجه سانتي گراد رسيد. به انتهاي ساختار ساقه- لوپ، 6-8 نوكلئوتيد مكمل انتهاي ’3 هر miRNA اضافه شد تا امكان cDNA سازي اختصاصي تر را فراهم نمايد. بنابراين براي هر miRNA يك ساختار حدود 70 نوكلئوتيدي كه شامل بخش ثابت ساقه- لوپ و انتهاي ’3 متغير (مربوط به شناسايي miRNA) بود طراحي شد. براي طراحيها از برنامه هاي AlleleID6، GeneRunner، Oligo6 و mfold(براي بررسي ساختارهاي ثانويه) استفاده شد. با توجه به اينكه هزينه پروب اختصاصي براي هرmiRNA زياد خواهد بود براي استاندارد كردن و كم كردن هزينه ها يك پروب همگاني براي همه miRNAهاي مورد بررسي طراحي شد. پرايمر سنس براي هر miRNA مكمل توالي نوكلئوتيدي miRNA (با كنار گذاشتن نوكلئوتيدهايي كه براي اضافه نمودن به انتهاي ساختار ساقه- لوپ بكار رفته بود) طراحي شد. بر روي ساقه ساختار ساقه- لوپ نيز پرايمر آنتي سنس به صورت مشترك و همگاني طراحي شد تا امكان رديابي انواع miRNA كوتاه را فراهم نمايد.
موارد یافت شده: 7