لیست اختراعات با مالکیت
دانشگاه علوم پزشكي
337 عدد
مطالعات حاكي از آن است كه از اگزوزوم هاي هدفمند نشان دار شده با راديونوكلئيد ها مي توان جهت تشخيص محل تومور استفاده نمود. اين كار نياز به نشانداركردن اگزوزوم با مواد راديو اكتيو دارد. مطالعات بسيار كمي در زمينه نشاندارسازي اين نانوذرات با راديوايزوتوپها تاكنون صورت گرفته است. از سوي ديگر مي توان اين نانوذرات را به گونه اي مهندسي نمود كه در سطح آنها ليگند هايي به تمايل بالا به رسپتورهاي گوناگون بيان شود. براي مثال تا كنون پپتيدهايي براي اتصال به گيرنده هايي مانند HER2 طراحي شده است. كه مي توان آنها را در سطح اگزوزوم بيان نمود و از اين رو به نانوذراتي كه به طور اختصاصي به گيرنده HER2 متصل مي شوند دست يافت. يكي از اين ليگاند ها پروتئين G3 دارپين است. اگزوزم هاي هدفمند داراي تگ هيستيديني ( 6 هيستيدين در انتهاي ليگاند دارپيني) در سطح خود هستند از اين رو با كمپلكس 99mTc(H2O)3(CO)3+ واكنش مي دهد و به هيستيدين هاي ليگاند متصل گرديد. دماي محيط براي نشاندارسازي استفاده شد كه به حفظ ساختار و اندازه ي نانوذرات كمك مي كند. كنترول كيفي نانوذرات نشاندار در حلال استيك اسيد 0.1 ملار با استفاده از TLC انجام شد. از آنجا كه كمپلكس 99mTc(H2O)3(CO)3+ حلال استيك اسيد 0.1 ملار در TLC فاكتور بازداري برابر 0.3-0.5 دارد و اين مقدار براي نانوذرات برابر صفر است لذا اين نانوذرات با رانمان بالا 98 درصد نشاندار شده اند. بررسي هاي سايز نانوذرات با استفاده از DLS تغير اندازه ي معني داري براي نانوذرات قبل و بعد از نشاندارسازي نشان نداد.
تا كنون در روش هاي سنتزي ارائه شده براي مونو برم دار شدن 2-استيل تيوفن، به غير از استفاده از تركيب بسيار خطرناك برم روشي كارآمد ديگري با صرفه جويي در هزينه و زمان با راندمان واقعي بالا و خالص سازي آسان وجود ندارد. تركيب آلفا برمو-2-استيل تيوفن ماده مورد نياز در ساخت تركيبات شيميايي و دارويي مي¬باشد. همچنين اين تركيب وارداتي بوده و تهيه آن با استفاده از روش هاي معمول گزارش شده در متون علمي بسيار مشكل مي¬باشد. از مشكلات موجود، استفاده از برم (تركيبي باسميت بالا و خطرناك) در برم داركردن، عدم وجود دستور كار آزمايشگاهي آسان جهت تهيه ، راندمان پايين و زمان واكنش طولاني و عدم وجود ارائه روش كاري مناسب جهت خالص سازي بعد از انجام واكنش مي¬باشد. در روش ارائه شده در اينجا (برم دار كردن با استفاده از برميد ¬مس¬(2) (CuBr2)به همراه اتانول مطلق EtOH(abs)) )) موجب انجام واكنش با راندمان 91% مي شود. تركيب برميد مس¬(2) يك نمك معدني و كاملا غيرسمي در مقايسه با تركيب برم در واكنش برم دار شدن مي¬باشد. از مزيت اين روش، جلوگيري از دي ¬برم دار شدن در موقعيت آلفا و توقف واكنش در مرحله مونو برم دار شدن 2-استيل تيوفن مي-باشد. در اين روش خالص سازي آلفا برمو-2-استيل تيوفن بسيار آسان بوده و نيازي به استفاده از روش پر خطر و پرهزينه و وقت گير روش هاي پيشين نمي باشد.
آسپرژيلوزيس به عنوان يك معضل بهداشتي منجربـه عفونـت هـايي بـا مـرگ وميـر بـالا در بيماران مستعد با ضعف سيستم ايمني مي شوند. مديريت درمان موفقيت آميز اين بيماري، وابسته به شروع به موقـع درمـان، انتخاب داروي مؤثر ضد قارچي مي باشد كه متناسب با شناسايي دقيق عامل آسپرژيلوسي است. شناسايي دقيق اين قارچها بر پايه مشخصه هاي مورفولوژي و بيوشيميايي و روش هاي مولكولي مانند DNA Sequencing است كه اين امر نيازمند هزينه بالا، امكانات و تجهيزات گران قيمت و زمان طولاني مي باشد. با ظهورتكنيكهاي مولكولي، زمينه شناسايي وافتراق ساده وموثرتر قارچهاي پاتوژن از جمله گونه هاي مختلف آسپرژيلوس فراهم شده است. بدليل سرعت بالاي تكثير، حساسيت و ويژگي بالا تستهاي مبتني بر PCR ، امروزه آزمايشگاه هاي مختلف باليني و تحقيقاتي جهت تشخيص جنس وگونه هاي قارچي بهره مي گيرند. محققين از توالي قطعات ITS2 – ITS1- 5-8s موجود در ژن rDNA براي تشخيص و افتراق گونه هاي مختلف قارچها از جمله آسپرژيلوس بهره برده اند بطوريكه دربسياري ازقارچها بعنوان Gold standard تشخيص پذيرفته شده است وليكن در مورد آسپرژيلوسها و پني سيليومها قدرت تفكيك چندان بالايي (Resolution) نداشته اند. لذا توالي نواحي ژني ديگرمانند بتاتوبولين (Beta-tubulin) كه قدرت تفكيك بالاتري براي اين قارچها دارند مورد توجه قرارگرفته اند. قابل ذكراست تحقيقاتي كه تاكنون براي طراحي RFLP برروي ناحيه ITS انجام شده است نتايج چندان مناسبي نداشته اند و از سوي ديگر در مورد بتاتوبولين نيز از اين تكنيك بهره گرفته نشده است. در طراحي اين كيت تشخيصي، توالي نوكلئوتيدهاي بتا توبولين مربوط به آسپرژيلوس هاي شايع و ناشايع عامل آسپرژيلوزيس از Genbank استخراج و پس از مقايسه توالي آنها با يكديگر با استفاده از نرم افزار Bioedit و آناليز بيش از 600 آنزيم مختلف، آنزيم AlwI(Bsp1) به عنوان آنزيم مناسب براي هضم محصول PCR و به دست آمدن الگوي مناسب براي تفكيك هر چه بهتر گونه هاي نامبرده انتخاب گرديد. با استفاده از اين محصول مقرون به صرفه اقتصادي، براي نخستين بار در دنيا در زمان اندك ( 16 ساعت ) مي توان آسپرژيلوس فلاووس، آسپرژيلوس فوميگاتوس، آسپرژيلوس نيجر، آسپرژيلوس نيدولانس، آسپرژيلوس ترئوس، آسپرژيلوس كلاواتوس كه از عوامل شايع و ناشايع آسپرژيلوزيس مي باشند را شناسايي كرد.
ساخت محصول القاءگرانسولين ساز با استفاده ازعصاره گياه والك كوهي و سلول هاي بنيادي مزانشيمال بندناف انساني: استفاده از سلول هاي بنيادي (Stem Cells)، كه توانايي تمايز به سلول هاي بتا پانكراس را دارند، به عنوان روش جديدي در درمان بيماري ديابت قابل استفاده است. همراه با افزايش تعداد بيماران ديابتي، افزايش تقاضا براي انسولين قابل پيش بيني است. روبرو شدن با اين ميزان تقاضا، نيازبه ظرفيت بالاي ساخت وتوليدانسولين براي آينده ضروري به نظر مي رسد. استفاده از پتانسيل گياهان دارويي، مي تواند چشم انداز نويد بخشي براي توليد انسولين باشد. ديابت شايعترين اختلال متابوليكي در جهان مي باشد كه در اين بيماري توانائي توليد انسولين دچار اختلال مي شود. درمان با سلولهاي بنيادي مزانشيمي جهت جايگزيني سلول هاي انسولين سازتخريب شده پانكراس ازاهميت فراواني برخودار است. در اين اختراع عصاره والك كوهي (L Allium ursinum)به عنوان القاءگر سلول هاي بنيادي مزانشيمال بندناف استفاده گرديدكه باترشح 160 U/ML به توليد ميزان مناسب انسولين دست يافتيم. اين اختراع در زمينه پزشكي باز ساختي و سلول درماني(Cell Therapy) جهت درمان بيماران مبتلا به ديابت تيپ1،2است كه در آن بااستفاده ازعصاره گياهي والك كوهي(L Allium ursinum) باغلظت اپتيمايز شده (g/mlµ 300 )به همراه سلول هاي بنيادي ،جهت ساخت سلول هاي انسولين ساز(Insulin Producing Cells) استفاده نموديم.
اختراع حاضر در زمينه شيمي دارويي و سنتز كانژوگه دارويي كوجيك اسيد- سيپروفلوكساسين (كوجيك-سيپرو) به عنوان تركيبي موثر بر ضد انگل توكسوپلاسما گونديي مي باشد. براي درمان توكسوپلاسموز گزينه هاي درماني كمي در دسترس است و داروهاي موثر اثرات سمي جدي دارند كه منجر به توقف درمان مي شود. در اين اختراع كوجيك-سيپرو با روش تك مرحله اي سنتز شده (نقشه1) و اثرات ضد توكسوپلاسمايي آن در شرايط برون تني بر سلول هاي Vero با ارزيابي ميزان زنده بودن سلول ها، تعيين ايندكس عفونت، ايندكس پروليفراسيون، تعداد و اندازه پلاك ها، و ميزان آپوپتوز بررسي شد (شكل 1-5). همچنين اثرات دارو بر مقدار TNF-α, IFN-γ و تغييرات هيستوپاتولوژيكي در كبد و طحال موش هاي آلوده با انگل ارزيابي شد (شكل 6-7). كوجيك-سيپرو بدون اثر بر ميزان زنده بودن سلول ها، سبب كاهش ايندكس عفونت، ايندكس پروليفراسيون، تعداد و اندازه پلاك ها و افزايش آپويتوز و نكروز در سلول هاي آلوده و تاكي زوئيت ها شد. از سويي TNF-α, IFN-γ نيز در سرم موش هاي درمان شده به طور قابل توجهي افزايش يافت. در سكشن هاي تهيه شده از كبد و طحال موش ها نيز تغييرات التهابي پس از درمان ديده نشد. كوجيك-سيپرو، بدون اثرات سمي در درمان توكسوپلاسموز اثرات قابل توجهي نشان داده است.
سابقه و هدف: چالكونها الگويي براي طراحي و كشف داروهاي ضدسرطان هستند. مطالعه حاضر در راستاي سنتز 13 تركيب چالكوني، ارزيابي بيولوژيك و همچنين مطالعه داكينگ و شبيه سازي ديناميك ملكولي اين تركيبات به انجام رسيده است. مواد و روشها: از واكنش آلدهيدهاي استخلاف دار با 3- استيل ايندول يا N-متيل-3-استيل ايندول در حضور ليتيم هيدروكسيد تركيبات چالكوني تهيه شدند. سميت سلولي اين تركيبات با روش MTT بر روي ردههاي سلول سرطاني و نرمال بررسي شد. همچنين تاثير تركيبات سنتزشده در مهار پليمريزاسيون توبولين مورد بررسي قرار گرفت. آناليز آپوپتوز و چرخة سلولي به وسيله دستگاه فلوسايتومتري انجام گرفت. سپس با استفاده از نرم افزار AutoDock 4.2 برهمكنشهاي اين تركيبات ارزيابي گرديد. شبيه سازي ديناميك ملكولي به مدت 10 نانوثانيه براي تعيين پايداري ساختار كمپلكس پروتئين انجام شد. يافتهها: بر اساس طيف سنجي 1H NMR و با توجه به ثابت كوپلاژ هيدروژنهاي وينيلي(J=15.6 Hz) ، چالكون هاي سنتز شده از كانفيگوراسيون ترانس برخوردار هستند. نتايج حاصل از آزمون سميت سلولي نشان داد كه اين تركيبات اثر قابل توجهي در مهار سلولهاي سرطاني دارند. تركيب 9b با IC50 برابر با 3/4 ميكروگرم در ميليليتر بيشترين فعاليت را روي رده سلولي A-549 داشت. ضمن اينكه تركيب فوق الذكر فاقد اثر سمي روي رده سلولي نرمال بود. تركيب مذكور به طور موثري پليمريزاسيون توبولين را مهار مي كند. همچنين تركيب 9b به طور معنيداري باعث القاي آپوپتوز و مهار چرخة سلولي در مرحلة S و القاء آپوپتوز در ردة سلولي A-549 مي گردد. تركيب 9b با برهمكنشهاي هيدروژني و هيدروفوبيك با ريشههاي اسيد آمينه موجود درجايگاه اتصال كلشيسين ارتباط برقرار ميكند. استنتاج: تركيبات ايندول-چالكوني سنتزشده ميتوانند بصورت اختصاصي رشد سلولهاي سرطاني را مهار نمايند. آنالوگ برومووانيلين-N-متيل ايندول پروفايل اثر بهتري را روي سلولهاي سرطاني مورد آزمايش نشان داد. اين مشتقات چالكوني ازطريـق ممانعــت در پليمرازســيون توبــولين باعــث القــا آپوپتوزيس درسلولهاي توموري ميگردد و در نهايت منجر به توقف سيكل سلولي ميشوند. لذا اين تركيبات ميتواند به عنوان الگويي ساختاري براي بهينه سازي و توسعه تركيبات قوي ضدسرطان مورد توجه قرار گيرند.
به تازگي فلز روي به عنوان يك عنصر ضروري در موجودات زنده شناخته شده و به خاطر نقش مهم آن در بسياري از فرآيندهاي بيولوژيكي، توجه بسيار زيادي را به خود جلب كرده است. مقادير مشخصي از يونهاي روي براي جلوگيري از پوسيدگي دندانها و پوكي استخوانها مورد نياز ميباشد. همچنين كمبود روي در انسانها موجب اختلالات متعددي مانند تاخير رشد، اسهال و ناكارآمدي روند درمان زخمها و درماتيتها ميشود. از طرف ديگر، اگر قرارگرفتن در معرض روي بيش از حد نيازهاي فيزيولوژيك باشد، ميتواند سمي باشد. به عنوان مثال مقادير افزايش يافتهاي از روي شناخته شدهاند كه در آسيب سلولي به دنبال سكته مغزي و ريسك فاكتور در بيماري آلزايمر هستند. بنابراين تشخيص يونهاي فلز روي در آب و نمونههاي بيولوژيكي، به عنوان يك ابزار تشخيصي در تستهاي كلينيكي و براي ارزيابي اثرات صنعتي و شغلي- محيطي، بسيار مفيد و مهم ميباشد. پس توسعهي روشهاي سريع، حساس و راحت براي تعيين اين عنصر با مقادير بسيار كم قابل توجه ميباشد. در اختراع حاضر يك پروب جديد با پايه كومارين با نام شيميايي 3- (4- (4-هيدروكسي بنزيليدن آمينو) – 5- (4- هيدروكسي فنيل)- H4- 4،2،1- تريازول- 3- ايل تيو)- 4- هيدروكسي- H2- كرومن-2- اون (L)، طراحي و سنتز گرديد و تاثير آن در شناسايي كاتيونهاي مختلف مورد بررسي قرار گرفت. پروب طراحي شده توانايي شناسايي يونهاي روي را در حضور كاتيونهاي ديگر دارد و به عنوان حسگر شيميايي فلوئورسانس انتخابي جهت تشخيص يونهاي Zn2+ در محلول DMSO/H2O معرفي ميگردد.
نانوذرات ليپيدي به دليل ويژگي هاي منحصر به فرد مانند كنترل آزادسازي دارو ، تغيير ميزان نفوذپذيري پوستي و افزايش در پايداري شيميايي داروهاي وارد شده به آن ها، به عنوان حامل دارو جهت دارورساني از طريق پوست، يكي از مهم ترين موضوعات مورد علاقه تحقيقاتي در صنعت داروسازي مطرح مي باشند. تستوسترون يك داروي يك داروي محلول در چربي است كه تهيه فراورده موضعي ژل از اين دارو تنها در حضور مقادير بسيار بالا از حلال هاي آلي امكان پذير است كه مي تواند عوارض پوستي را به دنبال داشته باشد. در اين اختراع فرمولاسيون پايدار نانوژل تستوسترون با استفاده از نانوذرات ليپيدي حامل تستوسترون با اندازه ذره اي كمتر از 100 نانومتر اندازگيري شده توسط دستگاه زتاسايزر (Zeta Sizer)و الكتروسكوپ الكتروني عبوري (TEM) گزارش مي شود. در فرمولاسيون نانوذرات مورد ادعاي اين اختراع از چربي ها و اسيدهاي چرب با نقطه ذوب نزديك به نقطه ذوب تستوسترون (60-85 درجه سانتي گراد) به منظور حمل بهتر دارو در چربي، استفاده گرديده است. از جمله مزيت هاي روش توليد فرمولاسيون نانوژل تستوسترون در اين اختراع استفاده از سورفكتانت هاي غير يوني آبدوست و چربي دوست براي ايجاد نانو امولسيون پايدار مي باشد. همچنين براي تنظيم pH نانوژل تستوسترون (محدوده 5/6-5/4) از كربوپول به همراه تري اتانول آمين استفاده گرديده است. از برتري هاي ديگر اين اختراع در مقايسه با كارهاي مشابه، عدم استفاده از حلال آلي و استفاده از حلال آب ديونيزه به عنوان حلال سبز بوده است. فرمولاسيون ادعا شده در اين اختراع جهت درمان بيماري هاي آندروژنيك در مدل حيواني و در بيماران آندروژنيك از طريق جذب پوستي مورد استفاده قرار گرفته كه نتايج آن نشان گر نفوذ مقدار مناسب نانوژل از پوست و رهايش تستوسترون با اثربخشي مناسب تر در مقايسه با داروي تستوسترون به تنهايي در محلول روغني بوده است.
تومورهاي بدخيم يكي از مهم ترين تهديدات زندگي انسان در دنياست در حالي كه تشخيص و درمان مناسب براي آنها همچنان نسبتا ضعيف باقي مانده است. بنابراين كشف داروهاي جديد به شدت مورد نياز است. به همين خاطر در سال هاي اخير تلاش هاي بسياري براي جستجو وكشف تركيبات آنتي تومور با اثربخشي بالا و سميت كم انجام شده است. اختراع حاضر در زمينه شيمي دارويي و در خصوص سنتز مشتقات جديدي از 4-آمينو-3-مركاپتو-5-(4-پيريدينيل)تريازول حاوي تريمتوكسيفنيل به عنوان عواملي موثر بر ضد سلول هاي سرطاني مي باشد. براي درمان سرطان گزينه هاي مناسب معدودي در دسترس است و داروهاي موثر اثرات سمي جدي دارند كه منجر به توقف درمان مي شود. در اين اختراع اين تركيبات جديد با راندمان بالا تهيه شدند (شكل 1و2) و اثرات سيتوتوكسيك آن در شرايط برون تني بر سلول هاي A549, MCF7, SKOV3 با ارزيابي ميزان زنده بودن سلول ها بررسي شد (شكل 3و 4). نتايج به دست آمده نشان دادند كه تركيبات سنتز شده داراي اثرات مهاري قابل ملاحظه اي بر روي سلول هاي سرطاني تست شده ميباشند (21/3-90/1 و 39/2-29/1IC50= ). بنابراين اين تركيبات ميتوانند به عنوان يك كانديد بالقوه براي مطالعات بيشتر بر روي اين سلول هاي سرطاني در نظر گرفته شوند.
اگرچه پيشرفت هاي مهمي كه در زمينه علم پزشكي و روش هاي تشخيصي نوين در سراسر جهان انجام پذيرفته است، بيماري هاي عفوني هنوز جان ميليون ها نفردر سراسر دنيا به خصوص در كشورهاي در حال توسعه را تهديد مي كنند. تشخيص صحيح و به موقع بيماري ها در جهت جلوگيري از پيشرفت بيماري، تجويز داروي مناسب با دوزاژ كافي بسيار حائز اهميت است. توسعه روش ها و متد هاي تشخيصي معتبر، حساس و در عين حال سريع و آسان جهت تشخيص و تعيين ارگانيسم پاتوژن زير بنايي جهت درمان، كنترل بيماري و حتي ريشه كني آن مي باشد.يكي از اين ارگانيسم هاي پاتوژن انگل هاي تريكواسترونژيلوس (Trichostongylus) هستند كه عامل بيماري تريكواسترونژيليازيس (trichostrongyliasis) مي باشند. نماتود زئونوز تريكوسترونژيلوس انگل انسان و عمدتاً دامها و نشخواركنندگان اهلي و وحشي بوده و سالانه خسارات زيادي را به صنعت دامداري كشورهاي مختلف وارد ميكند موارد آلودگي انساني از كشورهاي زيادي به خصوص از خاورميانه و ايران گزارش شده است. به علت محدوديت هاي روش هاي تشخيصي موجود نياز به توسعه روش هاي سريع تر، ارزان قيمت تر و با كارآمدي بالاتر احساس مي شود. يك گروه از اين متد ها روش هايIsothermal بوده كه سر دسته اين روش ها متدLoop-mediated isothermal amplification يا LAMP مي باشد. LAMPيكي از تكنيك هاي تكثير اسيدهاي نوكلئيك بوده كه DNA را تحت شرايط تك دمايي با استفاده از 2 تا 3 جفت پرايمر اختصاصي تكثير مي نمايد. روشm LAMP-RFLP بر اساس روش LAMPطراحي گرديده كه تحت شرايط تك دمايي با استفاده از 4 عدد پرايمر اختصاصي قادر خواهد بود بدون نياز به تجهيزات پيچيده و گران قيمت مقدار بسيار كمي از DNA را با حساسيت و اختصاصيت بالا در كوتاهترين زمان تكثير نموده و مقدار بسيار زيادي محصول توليد نمايد.روش معرفي شده روش m RFLP-LAMP با مطالعات بيشتر قابليت تبديل به كيت تشخيصي روي نه تنهاانگل هاي تريكواسترونژيلوس بلكه با مطالعات كامل تر روي ساير عوامل عفوني را داشته و در صورت توليد مي تواند به عنوان يك كيت تشخيصي سريع در آزمايشگاه هاي تشخيص طبي و باليني با هزينه هاي پايين تر و حساسيت و اختصاصيت بالا كاربرد مطلوبي داشته باشد.
موارد یافت شده: 337