لیست اختراعات با مالکیت
دانشگاه علوم پزشكي مازندران
10 عدد
مطالعات حاكي از آن است كه از اگزوزوم هاي هدفمند نشان دار شده با راديونوكلئيد ها مي توان جهت تشخيص محل تومور استفاده نمود. اين كار نياز به نشانداركردن اگزوزوم با مواد راديو اكتيو دارد. مطالعات بسيار كمي در زمينه نشاندارسازي اين نانوذرات با راديوايزوتوپها تاكنون صورت گرفته است. از سوي ديگر مي توان اين نانوذرات را به گونه اي مهندسي نمود كه در سطح آنها ليگند هايي به تمايل بالا به رسپتورهاي گوناگون بيان شود. براي مثال تا كنون پپتيدهايي براي اتصال به گيرنده هايي مانند HER2 طراحي شده است. كه مي توان آنها را در سطح اگزوزوم بيان نمود و از اين رو به نانوذراتي كه به طور اختصاصي به گيرنده HER2 متصل مي شوند دست يافت. يكي از اين ليگاند ها پروتئين G3 دارپين است. اگزوزم هاي هدفمند داراي تگ هيستيديني ( 6 هيستيدين در انتهاي ليگاند دارپيني) در سطح خود هستند از اين رو با كمپلكس 99mTc(H2O)3(CO)3+ واكنش مي دهد و به هيستيدين هاي ليگاند متصل گرديد. دماي محيط براي نشاندارسازي استفاده شد كه به حفظ ساختار و اندازه ي نانوذرات كمك مي كند. كنترول كيفي نانوذرات نشاندار در حلال استيك اسيد 0.1 ملار با استفاده از TLC انجام شد. از آنجا كه كمپلكس 99mTc(H2O)3(CO)3+ حلال استيك اسيد 0.1 ملار در TLC فاكتور بازداري برابر 0.3-0.5 دارد و اين مقدار براي نانوذرات برابر صفر است لذا اين نانوذرات با رانمان بالا 98 درصد نشاندار شده اند. بررسي هاي سايز نانوذرات با استفاده از DLS تغير اندازه ي معني داري براي نانوذرات قبل و بعد از نشاندارسازي نشان نداد.
اختراع حاضر در زمينه شيمي دارويي و سنتز كانژوگه دارويي كوجيك اسيد- سيپروفلوكساسين (كوجيك-سيپرو) به عنوان تركيبي موثر بر ضد انگل توكسوپلاسما گونديي مي باشد. براي درمان توكسوپلاسموز گزينه هاي درماني كمي در دسترس است و داروهاي موثر اثرات سمي جدي دارند كه منجر به توقف درمان مي شود. در اين اختراع كوجيك-سيپرو با روش تك مرحله اي سنتز شده (نقشه1) و اثرات ضد توكسوپلاسمايي آن در شرايط برون تني بر سلول هاي Vero با ارزيابي ميزان زنده بودن سلول ها، تعيين ايندكس عفونت، ايندكس پروليفراسيون، تعداد و اندازه پلاك ها، و ميزان آپوپتوز بررسي شد (شكل 1-5). همچنين اثرات دارو بر مقدار TNF-α, IFN-γ و تغييرات هيستوپاتولوژيكي در كبد و طحال موش هاي آلوده با انگل ارزيابي شد (شكل 6-7). كوجيك-سيپرو بدون اثر بر ميزان زنده بودن سلول ها، سبب كاهش ايندكس عفونت، ايندكس پروليفراسيون، تعداد و اندازه پلاك ها و افزايش آپويتوز و نكروز در سلول هاي آلوده و تاكي زوئيت ها شد. از سويي TNF-α, IFN-γ نيز در سرم موش هاي درمان شده به طور قابل توجهي افزايش يافت. در سكشن هاي تهيه شده از كبد و طحال موش ها نيز تغييرات التهابي پس از درمان ديده نشد. كوجيك-سيپرو، بدون اثرات سمي در درمان توكسوپلاسموز اثرات قابل توجهي نشان داده است.
اگرچه پيشرفت هاي مهمي كه در زمينه علم پزشكي و روش هاي تشخيصي نوين در سراسر جهان انجام پذيرفته است، بيماري هاي عفوني هنوز جان ميليون ها نفردر سراسر دنيا به خصوص در كشورهاي در حال توسعه را تهديد مي كنند. تشخيص صحيح و به موقع بيماري ها در جهت جلوگيري از پيشرفت بيماري، تجويز داروي مناسب با دوزاژ كافي بسيار حائز اهميت است. توسعه روش ها و متد هاي تشخيصي معتبر، حساس و در عين حال سريع و آسان جهت تشخيص و تعيين ارگانيسم پاتوژن زير بنايي جهت درمان، كنترل بيماري و حتي ريشه كني آن مي باشد.يكي از اين ارگانيسم هاي پاتوژن انگل هاي تريكواسترونژيلوس (Trichostongylus) هستند كه عامل بيماري تريكواسترونژيليازيس (trichostrongyliasis) مي باشند. نماتود زئونوز تريكوسترونژيلوس انگل انسان و عمدتاً دامها و نشخواركنندگان اهلي و وحشي بوده و سالانه خسارات زيادي را به صنعت دامداري كشورهاي مختلف وارد ميكند موارد آلودگي انساني از كشورهاي زيادي به خصوص از خاورميانه و ايران گزارش شده است. به علت محدوديت هاي روش هاي تشخيصي موجود نياز به توسعه روش هاي سريع تر، ارزان قيمت تر و با كارآمدي بالاتر احساس مي شود. يك گروه از اين متد ها روش هايIsothermal بوده كه سر دسته اين روش ها متدLoop-mediated isothermal amplification يا LAMP مي باشد. LAMPيكي از تكنيك هاي تكثير اسيدهاي نوكلئيك بوده كه DNA را تحت شرايط تك دمايي با استفاده از 2 تا 3 جفت پرايمر اختصاصي تكثير مي نمايد. روشm LAMP-RFLP بر اساس روش LAMPطراحي گرديده كه تحت شرايط تك دمايي با استفاده از 4 عدد پرايمر اختصاصي قادر خواهد بود بدون نياز به تجهيزات پيچيده و گران قيمت مقدار بسيار كمي از DNA را با حساسيت و اختصاصيت بالا در كوتاهترين زمان تكثير نموده و مقدار بسيار زيادي محصول توليد نمايد.روش معرفي شده روش m RFLP-LAMP با مطالعات بيشتر قابليت تبديل به كيت تشخيصي روي نه تنهاانگل هاي تريكواسترونژيلوس بلكه با مطالعات كامل تر روي ساير عوامل عفوني را داشته و در صورت توليد مي تواند به عنوان يك كيت تشخيصي سريع در آزمايشگاه هاي تشخيص طبي و باليني با هزينه هاي پايين تر و حساسيت و اختصاصيت بالا كاربرد مطلوبي داشته باشد.
اختراع آنتي بادي نوتركيب تك زنجيره عليه گيرنده سلولهاي بنيادي سرطاني LGR5 در زمينه بيوتكنولوژي پزشكي مي باشد. در حال حاضر درمانهاي هدفمند براي برخي از ماركرهاي سرطان وجود دارد ولي ماركر سلول هاي بنيادي سرطاني (Cancer stem cell) كه بنظر مي رسد نقش اصلي در عدم پاسخ به درمانهايي مانند شيمي درماني و متاستاز دارند تحت درمان هدفمند قرار نگرفته اند. توليد آنتي بادي نوتركيب تك زنجيره شاخة بسيار مهمي از علومي مانند ايمونولوژي و بيوتكنولوژي را تشكيل مي دهند. هدف از توليد آنتي بادي نوتركيب تك زنجيره براي LGR5، بدست آوردن محصولي جهت استفاده در درمان سرطان و نيز در تست هاي تشخيصي ماركر فوق است. از جمله موارد استفاده مي توان به استفاده از آن در درمان سرطان هاي گوارشي از جمله معده و كولون كه اين ماركر در آنها بيان بالايي دارد اشاره كرد. براي توليدآنتي بادي از تكنيك فاژ ديسپلي و كتابخانه Tomlinson استفاده شد. ارزيابي ويژگي كلون هاي جدا شده برضد LGR5 با استفاده از تست هاي فاژ الايزا و وسترن بلات انجام گرفت. براي بررسي اثر از تست MTT و براي بررسي قدرت تشخيصي تست ايمونوفلورسانس گذاشته شد.
اين اختراع در زمينه زيست فن آوري پزشكي و توليد آنتي بادي نوتركيب عليه گيرنده ErbB3 است. گيرنده هاي خانواده ErbB نقش مهمي در رشد و پيشرفت انواع مختلفي از سرطانها دارند. توسعه روشهاي درماني سرطان پستان بر پايه شناسايي مكانيسمهاي بيان و تنظيم ژنها و عملكرد مسيرهاي سيگنالينگ دخيل در سرطان، استوار بوده كه منجر به توليد داروهايي نظير آنتيبادي نوتركيب ( Trastuzumab (Herceptin عليه گيرنده ErbB2 گرديد. با اين وجود، سلولهاي توموري با روشهايي مختلف از جمله: انتقال پيام از طريق ساير اجزاي اين گيرنده ها، مانع كار آرايي و ايجاد مقاومت نسبت به اين داروها مي شوند. در اين راستا اختراع حاضر با هدف غلبه بر مقاومت دارويي در سلولهاي توموري سرطان پستان، آنتي بادي نوتركيب، با قابليت بلوك همزمان انتقال پيام از طريق گيرندههاي ErbB2 و ErbB3 ساخته شد. در اين اختراع، پس از توليد سلولهاي پايدار ErbB3 و ارزيابي بيان اين گيرنده در سطح رده سلولي VERO، توليد آنتي بادي نوتركيب ضد گيرنده ErbB3 صورت گرفت. آنتي بادي توليد شده در اين اختراع قادر به مهار رشد سلول هاي سرطان پستان در محيط آزمايشگاه بود. هم افزايي تاثير مهار توام انتقال پيام گيرنده هاي ErbB2 و ErbB3 توسط آنتي بادي توليد شده در اين اختراع نشان دهنده قابليت آن در درمان بيماران مبتلا به سرطان پستان و جلوگيري از پيدايش مقاومت دارويي در اين بيماران است.
عفونتهاي بيمارستاني يك معضل جهاني هستند .از دهه 80 ميكروارگانيزمهاي به خصوص استافيلوكوك اورئوس، به عنوان عامل اصلي عفونتهاي بيمارستاني پديدار شدند. از ميان استافيلوكوكوس ها، استافيلوكوكوس اورئوس مهاجم ترين گونه بوده و طيف وسيعي از بيماريها شامل باكتريمي، سپتي سمي، پنوموني ، عفونت ها پوستي ، استئوميليت واندوكارديت را در انسان ايجاد مي نمايد. در 50 سال گذشته اين باكتري تغييرات ژنتيكي زيادي را متحمل شده است و به دنبال آن سويه هاي بيماريزا و مقاوم به دارو از جمله استاف اورئوس مقاوم به متيسيلين (MRSA) گسترش يافته و استراتژي درماني را مورد تهديد قرار داده اند. اين باكتري معمولا عامل اصلي عفونتهاي بيمارستاني مرتبط باوسايل پزشكي يا عمل هاي جراحي مي باشد و يا مي تواند از طريق تماس مستقيم منتقل شود و در نهايت عفونت هاي شديد مانند سپتي سمي كه كشنده ترين هستند را ايجاد نمايد، همچنين باعث ايجاد مقاومت همزمان به آنتي بيوتيك هاي بتالاكتام، آمينوگليكوزيدها و ماكروليدهامي شود. باتوجه به افزايش سوش هاي (MDR(multidrug resistance و بازگشت عفونت ها نياز به جستجوي يك آنتي بيوتيك جديد مي باشد. استفاده از اندوليزين ها كه مي توانند باكتري هاي MDR (multidrug resistance) را از بين ببرند پيشنهاد مي گردد . از ويژگي هاي منحصر به فرد اندوليزين ها مي توان به اختصاصيت آن كه باعث از بين بردن فلور طبيعي بدن نمي شوند، سلول هاي يوكاريوتيك را تحت تاثير قرار نمي دهند و برخلاف آنتي بيوتيك ها نياز به تنظيم دوز ندارند و مقاومت به آنها گزارش نشده و در شرايط In vivo توليد آنتي بادي خنثي كننده عليه آنها انجام نمي گيرد اشاره كرد. جهت استفاده بهينه از حضور نانوفاژها در زمينه نانوپزشكي و درمان عفونت هاي باكتريايي با استفاده از فناوري نمايش فاژي (Phage Display) و كلون كردن قطعه هايپرليتيك اندوليزينK در درون ژنوم نانوفاژ با هدف ساخت نانوفاژهاي نوتركيب بعنوان كانديدي خارق العاده جهت توليد نوكلئوپروتيين هايي هوشمند در مقياس بسيار زياد و با عملكرد كاملا اختصاصي و بدون عوارض جانبي و مقرون به صرفه از لحاظ اقتصادي و كاهش دوز موثره دارو بهره برده مي شود. در تكنيك نمايش فاژي (Phage Display) استفاده از سلول و روش هاي مهندسي ژنتيك كه با صرف وقت و هزينه بسيار زياد و راندمان پايين توليد پروتيين نوتركيب همراه مي باشد را برطرف مي نمايد. در واقع از نانوفاژها بعنوان يك بيو نانو پارتيكل جهت توليد نوكلئوپروتيين هايي با ابعاد نانويي كه كاملا هوشمند كه گرايش اختصاصي به باكتري ميزبان استاف اورئوس مقاوم به متيسيلين (MRSA)را دارا مي باشند بدون اينكه عوارض سمي و جانبي داشته باشند . تاكنون مطالعه اي در زمينه كاربرد نانوفاژهاي نوتركيب در حوزه نانوبيوتكنولوژي با خاصيت درماني برعليه عفونت هاي بيمارستاني در جهان و ايران گزارش نشده است.
سودوموناس آئروژينوزا يكي از شايع ترين ميكروارگانيسم هاي بيماري زا در عفونت هاي چشمي به ويژه در قرنيه و ملتحمه مي باشد. كراتوكونژكتيويت سودومونائي ناشي از تروما، خراشيدگي ،لنزهاي درماني ، لنزهاي زيبايي، تماس با آب آلوده، از عفونت هاي چشـمي خطرنـاك مي باشد كه اگر فورأ درمان مناسب براي آن انجام نشود، مي توانند منجر به ناتواني شديد در ديد و زخم قرنيـه و ملتحمه شوند. سودوموناس آئروژينوزا يك پاتوژن فرصت طلب بوده كه مقاومت فراواني نسبت به آنتي بيوتيكها كسب كرده است كه همين امر باعث مشاركت فراوان آن در عفونتهاي بيمارستاني مي شود. اصلي تـرين مكانيسم هاي مقـاومت آنتي بيوتيكي سودوموناس آئروژينوزا : نفوذپذيري پايين سل وال (مقاومت ذاتي) ، توليد بتالاكتامازها، آمينوگليكوزيدازها و سفالوسپورينازهاي خارج سلولي با منشا كروموزومي يا پلاسميدي ، تغيير در جايگاههاي پروتئيني اتصال به آنتي بيوتيك ها ، مكانيسم افلاكس فعال كه آنتي بيوتيك را به خارج پمپ ميكند، مي باشند. در كنار ظهور و گسترش مقاومت آنتي بيوتيكي در اين باكتري ، حضور فاكتورهاي بيماري زايي در اين باكتري در عفونت هاي چشمي از جمله حضور اگزوتوكسين S ،اگزوتوكسين U ،الاستاز، آلكـالين پروتئـاز استراتژي درماني را مورد تهديد قرار داده است . در سال هاي اخير باتوجه به افزايش سوش هاي MDR( multidrug resistance) و بازگشت عفونت ها نياز به جستجوي يك گزينه درماني جديد مي باشد. فاژها بعنوان گزينه درماني جديد پيشنهاد مي شوند. فاژها بعنوان يك بيو پارتيكل كاملا هوشمند هستند كه مي¬توانند باكتري هاي MDR (multidrug resistance) را از بين ببرند، كاملا اختصاصي عمل مي كنند و باعث از بين بردن فلور طبيعي بدن نمي شوند، سلول هاي يوكاريوتيك را تحت تاثير قرار نمي دهند، برخلاف آنتي بيوتيك ها نياز به تنظيم دوز ندارند و مقاومت به آنها گزارش نشده است. شكست در درمان عفونت هاي چشمي ناشي از تروما، خراشيدگي ،لنزهاي تماسي، تماس با آب آلوده نه تنها بعلت ظهور گونه هاي باكتريايي مقاوم به آنتي بيوتيك ها مي باشد بلكه چشم نيز ساختار پيچيده ايي داشته كه خود مانع اصلي در جذب داروهاي چشمي عمل مي نمايد . در حال حاضر داروهاي تجاري براي درمان عفونت هاي چشمي به اشكال قطره ، پماد و سوسپانسيون استفاده مي شوند.در استفاده از قطره به دليل اين كه دارو سريع از چشم خارج شده و ماده موثره حذف مي گردد و از طرفي براي رفع اين مشكل چنانچه از دوزهاي بالاي ماده موثره استفاده گردد همراه با عوارض جانبي متعدد و آسيب به بافت چشم خواهد بود. لذا در عفونت هاي چشمي جهت موفقيت در درمان به افزايش ماندگاري فرآورده در چشم، كاهش غلظت موثره دارو، جذب و نفوذ آن در قسمت هاي پشتي چشم نياز به فرمولاسيون جديد دارويي نيز مي باشد. سيستم دارو رساني بر مبناي انتقال از حالت محلول (سل ،Sol) به حالت ژل (In situ gelling eye drop)بعنوان سيستم دارويي پايدار پيشنهاد مي گردد. اين تغيير حالت فراورده چشمي محلول (سل ،Sol) به ژل بر اساس چندين پارامتر مانند: pH، دما، تغيير حلال و يون ها مي باشد. در اين مطالعه تغيير حالت فراورده چشمي محلول (سل ، Sol) به ژل بر اساس تغييرات pH مي باشد. (In situ gelling eye drop) سيستم دارو رساني جديد سبب رها سازي طولاني مدت دارو ، كاهش دوز موثره دارو، كاهش عوارض جانبي و آسيب هاي بافتي چشمي، و بهبودي فراهمي زيستي قطره چشمي مي شود. 1- مقصود اختراع (OBJECT OF THE INVENTION) 1-\tاستفاده از حضور باكتريوفاژها در زمينه دارويي و پزشكي جهت درمان و حذف عفونت هاي چشمي ناشي از باكتري سودوموناس آئروژينوزا كه بطور همزمان مقاوم به چندين آنتي بيوتيك مي باشد. 2-\tاستفاده از باكتريوفاژهادر فرمولاسيون قطره چشمي ژل شونده جهت توليد محصولات دارويي كاملا هوشمند كه بطور اختصاصي عمل كرده و تنها به ميزبانش باكتري سودوموناس آئروژينوزا متصل مي شود. 3-\t استفاده از باكتريوفاژها در فرمولاسيون قطره چشمي ژل شونده جهت توليد محصولات دارويي كاملا اختصاصي كه بر خلاف آنتي بيوتيك ها بر فلور نرمال انساني و سلول هاي يوكاريوتيك تاثير ندارند. 4-\tاز آنجايي كه باكتريوفاژها در محل عفونت خود تكثير شونده هستند استفاده از آنها در فرمولاسيون قطره چشمي ژل شونده جهت توليد محصولات دارويي در مقياس بسيار زياد كه از نظر اقتصادي مقرن به صرفه مي باشند وبر خلاف آنتي بيوتيك ها نياز به تنظيم دوز ندارند. 5-\tاستفاده از باكتريوفاژها در فرمولاسيون قطره چشمي ژل شونده جهت توليد محصولات دارويي همراه با كاهش دوز موثره دارو . 6-\tاستفاده از باكتريوفاژها در فرمولاسيون قطره چشمي ژل شونده جهت توليد محصولات دارويي براي عفونت هاي ناشي از باكتري هاي (MDR). 7-\tاستفاده از تكنولوژي ساخت فرآورده هاي چشمي In situ gelling eye drop بعنوان سيستم دارويي پايدار. 8-\tاستفاده از تكنولوژي جديد In situ gelling eye drop جهت رها سازي طولاني مدت دارو، افزايش ماندگاري فرآورده در چشم و در نتيجه كاهش غلظت ماده موثره. 9-\tاستفاده از تكنولوژي جديد In situ gelling eye drop جهت كاهش عوارض جانبي و آسيب هاي بافتي چشمي و بهبودي فراهمي زيستي قطره چشمي مي شود. 2- برجستگيهاي تكنيكي اختراع (FEATURES OF THE INVENTION) 1-\tباكتريوفاژها قادر هستند عفونت هاي چشمي ناشي از باكتري سودوموناس آئروژينوزا كه بطور همزمان مقاوم به چندين آنتي بيوتيك مي باشند را حذف و از بين ببرند. 2-\tباكتريوفاژها بعنوان ماده موثره در قطره چشمي ژل شونده قادر هستند در شرايط In vivo بعنوان محصولات دارويي كاملا هوشمند كه بطور اختصاصي عمل كرده و تنها به ميزبانشان باكتري سودوموناس آئروژينوزا متصل بشوند. 3-\tباكتريوفاژها بعنوان ماده موثره در قطره چشمي ژل شونده كاملا اختصاصي عمل مي كنند و بر خلاف آنتي بيوتيك ها بر فلور نرمال انساني و سلول هاي يوكاريوتيك تاثير ندارند. 4-\tاز آنجايي كه باكتريوفاژها در محل عفونت خود تكثير شونده هستند استفاده از آنها در فرمولاسيون قطره چشمي ژل شونده سبب توليد خودشان در مقياس بسيار زياد شده كه از نظر اقتصادي مقرن به صرفه مي باشند وبر خلاف آنتي بيوتيك ها نياز به تنظيم دوز ندارند. 5-\tباكتريوفاژها در فرمولاسيون قطره چشمي ژل شونده سبب حذف عفونت هاي ناشي از باكتري هاي (MDR) در شرايط In vivo مي شوند. 6-\tداروهاي تجاري حاضر جهت درمان عفونت هاي چشمي بصورت قطره يا سوسپانسيون مي باشند كه بهمراه عوارض جانبي كه بر بافت چشم دارند بعلت حذف سريع از چشم كارايي مناسب جهت درمان را نخواهند داشت. در اين روش از جديدترين تكنولوژي ساخت فرآورده هاي چشمي In situ gelling eye drop بعنوان سيستم دارويي پايدار استفاده گرديده است. 7-\tتكنولوژي جديد In situ gelling eye drop بر خلاف قطره هاي موجود رها سازي طولاني مدت دارو، افزايش ماندگاري فرآورده در چشم و كاهش دوز موثره دارو مي گردد. 8-\tتكنولوژي جديد In situ gelling eye drop بر خلاف گزينه اي درماني موجود براي عفونت هاي چشمي سبب كاهش عوارض جانبي و آسيب هاي بافتي چشمي، و بهبودي فراهمي زيستي قطره چشمي مي گردد. 9-\tاستفاده از قطره ژل شونده حاوي باكتريوفاژ جهت حذف عفونت و التهاب در كراتوكونژكتيويت سودومونائي استفاده مي شود. 10-\tاستفاده از قطره ژل شونده حاوي باكتريوفاژ جهت انجام فرآيند ترميم در بيماران مبتلا به كراتوكونژكتيويت سودومونائي استفاده مي شود. 3- زمينه فني اظهارنامه اختراع (FIELD OF APPLICATION) دارويي – پزشكي
سالانه130 ميليون نوزاد در جهان متولد مي¬شوند كه از اين ميان، حدود 4 ميليون نفر در دوران neonatal جان خود را از دست مي دهند. سه¬چهارم اين مرگ¬ها در هفته اول تولد و بيش از يك¬چهارم، در 24 ساعت ابتدايي تولد اتفاق مي¬افتد. نمونه¬گيري خوني از جمله روش¬هاي پايش سلامت در اين برهه¬ي زماني است. از آنجايي كه دارو درماني جهت كاهش درد در نوزادان غالبا هنگامي اجرا مي شود كه نوزاد متحمل دردهاي شديد از جمله دردهاي پس از جراحي مي باشند و در مواردي مانند دردهاي حين نمونه گيري خوني استفاده از مسكن ها مجاز نيست، استفاده از سوكوروز 24% بصورت قطره خوراكي مي تواند به عنوان يك راه¬كار درماني مناسبي اتخاذ شودكه سه شرط شروع اثر سريع، كارايي وحداقل عارضه جانبي را به¬همراه دارد.
سرطان كبد پنجمين سرطان شايع و سومين سرطان كشنده در جهان است. از آنجايي كه سرطان كبد به دليل فنوتيپ تهاجمي، معمولا در حالت هاي پيشرفته تشخيص داده مي شود و درمان قطعي براي افزايش بقاي بيماران وجود ندارد، بنابراين درمان هاي بر پايه مولكولي در مراحل اوليه بيماري با مهار تكثير سلول هاي بنيادي سرطاني كه عامل اصلي عود، متاستاز و مقاومت به درمان هستند بسيار موثر مي باشد. SOX2 يك فاكتور رونويسي است كه افزايش بيان آن باعث حفظ بقاي سلول هاي بنيادي سرطاني مي شود. شواهد فراوان وجود سلول هاي بنيادي سرطاني را در كارسينوم كبد تاييد مي كند و نشان مي دهد كهSOX2 در حفظ سلول هاي بنيادي سرطاني كبد و القاي پيشرفت تومور نقش دارد. دراختراع حاضر كه براي اولين بار در كشور انجام شد، از استراتژي كاهش بيان ژن SOX2 با كمك siRNA(si-SOX2) با نام "ساكسين" در سلول هاي سرطاني كبد استفاده شد و تاثير مهار اين ژن در تكثير سلول ها و ايجاد تومور در موجود زنده مورد بررسي قرار گرفت. ساكسين توانايي كاهش بيان ژن SOX2 را به صورت اختصاصي دارد و با كاهش تكثير سلول هاي سرطاني Hep G2، تومورزايي در موش هاي nude به طور معني داري كاهش يافت.
در حال حاضر امبوبگ زدن در بيمارستانها و مراكز اورژانسها به صورت دستي انجام ميشود لذا اختراعي را در جهت كمك به جامعه پزشكان اختراع كرديم كه به صورت هوشمند عمل امبوبگ زدن را انجام ميدهد.
موارد یافت شده: 10