لیست اختراعات با مالکیت
فاطمه طلائي
5 عدد
براي افزايش مخاط چسبي پلي مركيتوزان، دو مشتق از اين پلي مر ايجاد شد. اين پلي مر با استفاده از دو تركيب ان استيل سيستتين و ان استيل دي پنيسيلامين و فعال كننده EDAC به صورت تيوله درآمد. اين مشتقات جديد كه گروه هاي تيول روي آنها ثابت شده اند قادرند با زير واحدهاي سيستتين موجود بر روي موسين پوشاننده سراسر مخاط هاي بدن اتصال برقرار نموده و به اين گونه زمان ماندگاري دارو و اليته جذب آن را از دستگاه گوارش افزايش دهند. به علاوه اين پلي مرها به علت داشتن گروه هاي تيول همچنين قادرند با زير واحدهاي 2 و 11 پمپهاي P-gp خارج كننده دارو از سلول ها، كه آن ها نيز داراي گروه هاي سيستتين مي باشند اتصال برقرار نموده و با تغيير در ساختار فضايي آن ها اين پمپ ها را مهار نمايند و به اين صورت مي توانند به عنوان حامل هايي موثر براي رساندن زنوبيوتيك ها به داخل سلول و درمان عفونت هاي داخل سلولي به كار گرفته شوند. استفاده از سيستم هاي ذره اي كه براي مدت زمان طولاني بر روي غشاهاي مخاطي قرار گرفته و امكان دسترسي به سطح مخاطي را فراهم مي آورند و بدين طريق باعث افزايش جذب مي شوند همواره از اهميت ويژه اي برخوردار بوده است. اگر چه در مطالعات باليني اثر برتر اين سيستم ثابت شده است، باور كلي بر آن است كه هنوز نتوانسته اند به ماكسيمم پتانسيل اين سيستم دارو رساني دست يابند. هدف اين طرح تهيه سيستم ذره اي ترجيحا نانو با خاصيت مخاط چپسبي بالا جهت افزايش جذب داروهايي با جذب فوق العاده كم از دستگاه گوارش مانند آميكاسين و انتقال آنتي سنس به سلولهاي سرطاني مي باشد. يكي از مشكلات كنوني در درمانهاي مولكولي در اختيار نبودن فرمولاسيونهاي پايدار با قابليت بالا در انتقال مولكولهاي آنتي سنس به سلولهاي سرطاني است. تحقيقات وسيعي بر روي پليمرهاي مختلف و نانو ذرات به عنوان ناقل دارو در حال انجام است. در اين بين استفاده از بيوپليمرها به علت زيست سازگاري و زيست تخريب پذيري آنها بسيار مناسب به نظرمي رسد. پليمر كيتوزان كه يك بيوپليمر كاتيوني است به عنوان ناقل براي ژن درماني بسيار مدنظر قرار گرفته است. اما مطالعات انجام شده نشان مي دهد كه با وجود توانايي مناسبي كه براي بارگيري بسيار مدنظر قرار گرفته است. اما مطالعات انجام شده نشان مي دهد كه با وجود توانايي مناسبي كه براي بارگيري اوليگونوكلئوتيدها دارد در انتقال ژن (Transfection) به دليل تداخل زيادي كه بين مولكولهاي DNA و كيتوزان وجود دارد ضعيف عمل مي كند. طبق آزمايشات متفاوت انجام شده نشان داده شد كه مشتقات سنتز شده بالا قادرند عمل ژن رساني به سلول هاي سرطاني را بدون تداخلات زياد انجام دهند.
وقوع استحاله تتراگونال - منوكلينيك در پوشش هاي زير كونيايي اعمال شده بر سطح فولاد زنگ نزن 316L مقاومت به خوردگي اين پوشش ها را در محيط هاي خورنده شيميايي به مقدار قابل توجهي كاهش مي دهد. لذا در اين نوآوري از يك ميكروسكوپ نيروي اتمي (AFM) مجهز به بازوي اعمال نيرو براي تعيين و حتي پيش بيني تنش و دماي اين استحاله مخرب در نانو لايه هاي فوق العاده نازك زير كونيايي بر سطح فولاد زنگ نزن 316L استفاده شده است. در منحني هاي نيرو - جابجايي حاصل از اين ميكروسكوپ يك پرش بيروني (pop-out) در بخش بارگذاري مشاهده مي شود كه اين پرش و تغيير شيب يكطرفه نمودار نشان دهنده وقوع همان استحاله تتراگونال- منوكلينيك در پوشش هاي زير كونيايي و افزايش حجم ناشي از اين استحاله نوك فرو رونده AFM به سمت بيرون پرتاب مي شود كه اثر آن به صورت يك پله كوچك بر روي نمودارها ظاهر مي شود. با تغيير دما ميزان نيروي لازم براي پديد آمدن اين پله هم تغيير مي كند. لذا براي سازه هاي تحت تنش متغير با اين فرايند امكان اندازه گيري نيروي لازم براي وقوع اين استحاله در يك دماي معين ميسر است و نيز امكان پيش بيني دماي وقوع در يك تنش ثابت هم وجود دارد.
عدم توانايي مشاهده سطح مقطع نانو لايه هاي اعمال شده به روش سل - ژل بر سطح زير سازه هاي فلزي و به تبع آن عدم آگاهي از فصل مشترك آنها تاكننون از مهم ترين خلل مطالعاتي اين پوشش ها بوده است. لذا در اين نوآوري با طراحي يك فرايند ساده موفق به ان امر مهم شده ايم. بدين صورت كه ابتدا دو زير سازه از فولاد زنگ نزن 316L را انتخاب كرده و با روشي كه در بخش شرح و توصيف اختراع ارائه خواهد شد. آماده سازي شده اند. يك چارچوب از جنس همان زير سازه يعني فولاد زنگ نزن 316L بصورتي طراحي شده است كه ابعاد آن با دقت بالايي قابل كنترل باشد. دو زير سازه آماده شده درون اين چارچوب طوري محكم شده اند كه سطح رويي آنها با سطح رويي چارچوب يكسان باشد. فاصله موجود ما بين نمونه هاي ثابت شده توسط بتونه اي پر شده است كه اين بتونه مخلوطي از پلي استر و كربنات كلسيم بعنوان پر كننده و پروكسيد بنزوئيل بعنوان سخت كننده بوده است. اين مجموعه قبل از پوشش دهي توسط خيمر الماسه نيم ميكروني آينه اي شده و سپس در دستگاه التراسونيك مملو از استون چربي زدايي شده است. فرايند پوشش دهي با محلول زير كونيا به روش سل - ژل غوطه وري بر روي آن اجرا شده و سپس خشك گرديده و عمليات حرارتي شده است. بعد از اماده شدن نهايي پوشش زير كونيايي چارچوب فلزي را باز كرده و از محل بتونه زير سازه هاي حاوي پوشش را از هم جدا شده اند. اكنون با استفاده از ميكروسكوپ الكتروني مي توان سطح مقطع نانو لايه هاي زير كونيايي و زير سازه هاي فلزي را مشاهده و بررسي كرد. ضخامت نانو لايه هاي تشكيل شده و اندازه دانه هاي موجود در آنها هم به راحتي قابل اندازه گيري است.
در اين نوآوري يك پوشش با نانو ساختار آمورف از زير كونياي تثبيت نشده در دماي پايين بر سطح فولاد زنگ نزن 316L توليد شده است. در فرايندهاي معمولي به سبب دماي بالاي كريستاليزاسيون زير كونيا پوشش ها داراي تخلل هاي ريز فراوان مي باشند كه اين نوع ساختار براي خواص مقاومت به خوردگي چندان مناسب نيست. ليكن در اينجا براي حذف نقايص احتمالي از جمله ريز ترك ها و حفره ها ابتدا روندي براي خشك كردن پوشش ها طراحي شده و بعد از سه مرتبه لايه نشاني عمليات حرارتي نهايي بر روي پوشش ها اجرا گرديده است. پوشش هاي حاصله به سبب نوع روند عمليات حرارتي و دماي پايين آن از لحاظ ريز ساختاري در وضعيت مطلوبي قرار مي گيرند و هيچ يك از انواع معايب سطحي در آنها مشاهده نشده و زبري سطحي هم به ميزان چشمگيري كاهش مي يابد. نمودارهاي حاصل از تست هاي پولاريزاسيون نشان مي دهند كه اين پوشش هاي جديد نسبت به پوشش هاي مرسوم مقاومت به خوردگي بهتري را در محيط هاي حاوي يون كلر CL منفي ارائه مي كنند. در نهايت پوششي به دست مي آيد كه هزينه توليد آن در مقايسه يا نوع كريستالي بسيار پايين تر بوده و با توجه به مقاومت به خوردگي خوب آن مي تواند در صنايع دريايي و شيميايي بويژه مخازن نگهدارنده مواد خورنده كاربردهاي فراواني داشته باشد.
موارد یافت شده: 5