يكي از معضلات در سوختگي درجه دوم و سوم عفونت ناحيه ي سوخته و تاخير توليد كلاژن و در نتيجه تاخير در روند درمان است و حتي با استفاده از پمادها نمي توانند مانع از عفونت ناحيه ي زخم و توليد كلاژن شوند. علت اين مشكل نفوذ ناپذيري مواد موجود در پماد به لايه هاي زيرين پوست از جمله درم و اپي درم است. براي افزايش نفوذ پذيري مواد موجود در پماد نانو نقره- كلاژن از امواج فراصوت كم شدت پالسي با فركانس 1 مگاهرتز و شدت 1 وات بر سانتي متر مربع به مدت 5 دقيقه استفاده شد. امواج فراصوت به علت ايجاد گرماي 2 تا 3 درجه ي سانتي گرادي باعث افزايش نفوذ نانو ذرات نقره و كلاژن موجود در پماد كه طرز تهيه ي آن در زير آمده است مي شود. خود امواج فراصوت نيز خاصيت باكتري كشي و توليد كلاژن را دارد و همين افزايش توليد كلاژن موجب نزديك شدن الاستيسيته ي پوست ترميم شده به پوست سالم مي شود . پماد محتوي كلاژن- نانو ذرات نقره به منظور درمان سوختگي درجه دو عمقي با ويژگي انحصاري تسكين درد، جلوگيري از عفونت و التهاب ناحيه دچار سوختگي ساخته شد. بازگشت شكل پوست ناحيه‌اي كه دچار سوختگي شده به پوست سالم قبل از سوختگي و كاهش بازه درمان از 21 روز به 14 روز از ويژگي هاي بارز پماد مورد مطالعه مي‌باشد. پماد محتوي كلاژن- نانو ذرات نقره به منظور ممانعت از عفونت ناحيه سوخته و تسكين درد ناشي از سوختگي درجه دو استفاده شد. قبل از استفاده موضعي از پماد، ناحيه دچار سوختگي را توسط سرم شستشوي زخم سديم كلرايد 9/0 درصد شستشو داده شد. سپس 100 گرم از پماد را روي ناحيه سوختگي قرار داديم. اين عمل هر روز و به مدت 14 روز ادامه داده شد. اطراف زخم در روز 7 ام درمان هيچ گونه التهابي مشاهده نشد و در روز 14 ام درمان نيز زخم ناحيه دچار سوختگي به طور كامل از بين رفت. وجود كلاژن در اين پماد بهبود زخم و برگشت آن به حالت طبيعي پوست را سرعت مي‌بخشد. هم‌چنين وجود نانو نقره در پماد حاضر از چرك كردن زخم ناحيه سوختگي جلوگيري مي‌كند. دوره بهبود زخم هاي سوختگي درجه 2 با توجه به سطحي يا عميق بودن سوختگي درجه دو معمولا به ترتيب 21 تا 28 روز به طول مي انجامد اما با استفاده از اين پماد با توجه به مطالعه انجام شده در سوختگي درجه 2 عميق اين ترميم 14 روز به طول انجاميد كه حاكي از كاهش مدت زمان درمان مي‌باشد. اين پماد مي‌تواند براي تسكين و درمان سوختگي درجه 2 عميق كه يكي از دردناك ترين نوع سوختگي است مورد استفاده قرار گيرد.

‏سيستم اندازه گيري اصطكاك مفصل، اصطكاك مفصل را با استفاده از روش نوسان آزاد اندازه گيري مي كند. لغزندگي مفاصل بدن، با ضريب اصطكاك مفصل Coefficient of friction cof ‏ اندازه گيري مي شود. COF نسبت نيروي مورد نياز براي شرع حركت بين دو سطح بر نيروي فشاري بين دو سطح مي باشد. هر اندازه COF كمتر باشد مقاومت در برابر حركت كمتر خواهد بود. ‏روش مهندسي مرسوم براي اندازه گيري ضريب اصطكاك مفصل جدا كردن قطعه اي از غضروف مفصل و حركت دادن آن در مقابل سطح ديگري مانند لاتكس يا شيشه است كه در عمل مفصل Disarticulate ‏ مي شود، جلوي حركات كمپلكس مفصلي گرفته شده و از حركت ساده رفت و برگشت استفاده مي شود. اعمال نيرو به دليل شكل نامتقارن مفصل تنها در نقاط برآمده مفصل اتفاق مي افتد و با الگوي بارگذاري در راه رفتن طبيعي كاملا متفاوت است. در روش مورد استفاده در دستكاه حاضر با سنجش اصطكاك به وسيله روس نوسان آزاد، مفصل Disarticulate ‏ نمي شود، غضروف در وضعيت طبيعي حركت مي كند، جلوي حركات كمپلكس مفصلي كرفته نمي شود و تمام نقاط سطوح مفصلي مانند حالت طبيعي راه رفتن موجود زنده بارگذاري مي شود. چنين شرايطي نماينده بسيار مناسبي از شرايط باركذاري In-vivo ‏ مي باشد. جز اصلي دستگاه شامل يك فريم مدرج ميلي متري است كه فك نگهدارنده استخوان بر روي بازوي فوقاني آن به صورت قابل تنظيم قرا رمي گيرد و در مقابل بر روي بازوي تحتاني فريم، ميله نگهدارنده وزنه متصل شده كه آن هم قابل تنظيم است تا در مجمع وزنه آونگ در راستاي مفصل متصل شده به فريم تنظيم گردد ‏نوسانات به وسيله يك انكودر روتاري ثبت و در كامپيوتر ذخيره مي شود. تنظيم مركز مفصل با محور انكودر به طور قابل تنظيم طراحي شده و فريم را ‏مي توان بر اساس اندازه هاي مختلف مفاصل به دقت تنظيم كرد. اين قابليت با تعبيه دو كاليپر در دو طرف فريم و پايه مگنت با توانايي تنظيم در سه صفحه ميسر مي شود . همچنين، محاسبه ضريب اصطكاك به روش خطي نمايي و لگاريتمي انجام مي شود.

دستگاه تفكيك كننده فازهاي مختلف هنگام انجام تست حركتي در سيگنال هاي الكترومايوگرافي، قابليت تفكيك دقيق سيگنالهاي الكتريكي عضلاني، بررسي استراتژي هاي مختلف حركتي در بيماري ها و درگيري هاي اندام فوقاني هنگام انجام تست عملكردي مانند دسترسي و انتقال (Reaching-Transporting) و بررسي دقيق پارامترهاي عضلاني (RMS, peak RMS,peak time )- بررسي الگوهاي فراخواني عضلاني و درك رفتار عضلات در هنگام انجام اين تست عملكردي را براي محقق فراهم مي آورد، تا عضلاتي كه در طي روند بيماري هاي مختلف دچار اختلال در عملكرد اندام فوقاني شده اند به درستي مشخص شوند و برنامه توانبخشي متناسب با عضلات درگير در برنامه درماني گنجانده شود و از آسيبهاي بيشتري كه ممكن است با تشخيص غلط و احتمالي در مورد عضلات درگير در هر بيمار ، جلوگيري مي كند. از اين رو اختراع ادعايي با هدف امكان تشخيص و آناليز تست هاي حركتي هر فاز حركت به طور جداگانه، تفكيك پارامترهاي عضلاني و عضلات دخيل در فعاليت در هر مرحله و در هر فاز، بررسي تفاوت در افراد مختلف طراحي و ساخته شد.