بهره گيري از پروتئين جوانه گندم در توليد سس مايونز بدون تخم مرغ توليد سس مايونز بدون تخم مرغ، گامي موثر در زمينه صنايع غذايي مي¬باشد. امروزه ارتباط مصرف كلسترول تخم مرغ و بيماري¬هاي قلبي به اثبات رسيده است، لذا وجود مقدار بالاي كلسترول موجود در سس مايونز، به دليل داشتن زرده تخم مرغ، باعث شده تا برخي مصرف¬كنندگان آن را به عنوان يك چاشني غذايي مضر براي سلامتي تلقي كنند. بنابراين مي¬توان با انتخاب جايگزين¬هايي براي كم كردن بخشي يا كل زرده تخم مرغ، كيفيت تغذيه¬اي سس مايونز را افزايش داد. اما بايد توجه داشت كه تخم مرغ علاوه بر ارزش غذايي، داراي خاصيت امولسيفايري بوده و بر ويژگي¬هاي حسي و بافت محصول نيز موثر است. جوانه گندم يكي از فراورده¬هاي جانبي حاصل از آسياب گندم بوده و منبع غني از ويتامين¬ها، پروتئين¬ها و مواد معدني مي¬باشد. پروتئين جوانه گندم داراي ويژگي¬هاي عملكردي مطلوب از جمله خاصيت امولسيفايري است. در اين اختراع، پروتئين جوانه گندم به عنوان جايگزين تخم مرغ و با هدف توليد سس مايونز بدون تخم مرغ، به¬كار گرفته مي¬شود. بنابراين كارخانجات توليد كننده سس مي¬توانند با بهره گيري از پروتئين جوانه گندم، فراورده¬اي جديد با ارزش افزوده بيشتر از ضايعات توليد كنند كه علاوه بر حذف تخم مرغ و متعاقبا كلسترول، هزينه تمام شده كمتري نيز دارد.

القاي ماده ضد سرطاني بتولين و بتولونيك اسيد در شرايط درون شيشه¬اي – بيوتكنولوژي جنگل - بتولين يكي از متابوليت هاي ثانويه موجود در پوست درخت توس و بتولونيك اسيد حاصل اكسيداسيون بتولين مي¬باشد كه خاصيت پيشگيري كننده و درمان انواع سرطان شامل پوست، ريه، پروستات، رحم و تومورهاي مغزي داشته و در درمان بيماري¬هاي مهمي چون هپاتيت، مالاريا وHIV موثر است. با توجه به اين كه رويشگاه¬هاي اين جنس در ايران، محدود به ارتفاعات بالا بوده و صعب العبور و در عين حال رو به انقراض مي¬باشند عملا امكان استفاده از پوست آن وجود نداشته، جنگلكاري آن نيز با هدف استفاده دارويي از پوست به دليل مشكلات مربوط به جوانه زني و طولاني بودن دوره بهره برداري، بسيار مشكل و زمان بر است. نويسندگان موفق شده اند براي اولين بار در ايران، در آزمايشگاه و در شرايط درون شيشه¬اي با بهينه سازي محيط كشت از گونه Betula litwinowii كالوس¬هايي از ريزنمونه برگ، بدون آسيب رساندن به اين گونه در حال انقراض توليد كنند كه حاوي اين ماده ضد سرطاني باشد، در صورتي كه در عرصه¬هاي طبيعي بتولين در برگ¬ها وجود نداشته و فقط در پوست آن يافت مي¬شود.

در توليد كنجاله كلزاي فراسودمند از تكنيك تخمير ميكروبي استفاده مي شود. دو نكته مهم در راستاي بكارگيري ميكروارگانيسم در تخمير كنجاله كلزا وجود دارد. نخست اينكه فعاليت هاي زيستي ميكروارگانيسم هاي منتخب علاوه بر حذف و يا كاهش تركيبات ضدتغذيه اي (نظير گلوكوزينولات ها) و يا نامطلوب (نظير الياف خام بالا) سبب افزايش قابليت هضم پروتئين خام كنجاله كلزاي تخميري مي شود. دوم، با فراهم كردن شرايط حفظ و بقاي ميكروب ها در كنجاله تخميري مي توان از اثرات مطلوب اين ميكروارگانيسم هاي در دستگاه گوارش طيور بهره برد. يكي از اساسي ترين چالش هاي صنعت پرورش طيور ايران وابستگي شديد به واردات بخش عمده ي منابع پروتئيني جيره غذايي (بويژه كنجاله سويا) است و لذا نياز به يافتن منابع پروتئيني جايگزين بومي الزامي مي باشد. كنجاله كلزاي معمولي داراي 34 تا 38 درصد پروتئين خام است اما به دليل داشتن تركيباتي نظير گلوكوزينولات ها استفاده از آن در جيره غذايي طيور به دليل كاهش رشد و بروز گواتر محدود شده است. تخمير ميكروبي روشي آسان، مؤثر و كاربردي براي بهبود ارتقاء سطح كمي و كيفي كنجاله كلزاي معمولي است كه علاوه بر فراهم نمودن امكان استفاده از كنجاله كلزاي تخمير شده به جاي كنجاله سويا در تهيه خوراك طيور به دليل pH پايين و وجود باكتري هاي اسيد لاكتيكي در محصول مي تواند متضمن بهداشت دستگاه گوارش و سلامت عمومي پرنده باشد.

گياه دارويي توس Betula Pendula يكي از گونه‌هاي درختي در معرض خطر انقراض در جهان و ايران مي‌باشد. پوست اين گونه داراي دو متابوليت فعال زيستي ارزشمند بتولين و اسيد بتولينيك مي‌باشد. خاصيت ضد سرطاني، ضد HIV، درمان افسردگي، ديابت و قند خون از اين دو متابوليت ثانوي گزارش شده است. به علت ممنوعيت قطع گياه توس در ايران استخراج اين دو ماده از گياه امكان پذير نيست. لذا استفاده از تكنيك كشت بافت گياهي ابزاري مناسب براي توليد اين دو ماده است. ريشه‌هاي موئين به علت پايداري زياد در شرايط كشت عاري از هورمون، رشد سريع در مدت زمان كوتاه بافتي مناسب براي توليد متابوليت‌هاي ثانوي مي‌باشند. نويسندگان مطالعه حاضر موفق شدند ريشه هاي موئين B. pendula حاوي دو ماده موثره بتولين و اسيد بتولينيك در شرايط درون شيشه اي با استفاده از تكنيك كشت بافت توليد نمايند. افزايش ميزان بتولين (44 برابر شاهد) و اسيد بتولينيك (5/4 برابر شاهد) توسط محرك نانوفيبر كيتوزان از ديگر دستاوردهاي اين تحقيق مي‌باشد. توليد ريشه با سرعت رشد بالا حاوي بتولين و اسيد بتولينيك بيشتر از ريشه طبيعي گياه، تحقيق را از نظر تجاري و اقتصادي مقرون به صرفه مي‌سازد.

اختراع ارائه شده در رابطه با نحوه ساخت، كاربرد و بررسي ساختاري نانوذراتي است كه از طريق روش‌هاي سبز شيميايي ايجاد شده است. به عنوان مثال، اختراع حاضر، بررسي ساخت نانوذره فلزي توسط عصاره گياهي و عملكرد ضدباكتريايي آن در ممانعت از رشد باكتري گرم منفي و گرم مثبت است. به عبارت ديگر اين اختراع، ساخت سبز نانوذره از طريق عصاره گياه مارونگ را نسبت به روش‌هاي معمول فيزيكي و شيميايي، بهتر، كم هزينه‌تر با آلودگي زيستي كمتر و دوست‌دار محيط زيست معرفي مي‌كند. در اين اختراع از تكنيك بررسي جذب با دستگاه اسپكتروفتومتري، XRD (X-Ray Diffraction)، FTIR (Fourier transform infrared) ، ميكروسكوپ الكتروني TEM و اندازه‌گيري هاله عدم رشد در اطراف ديسك‌هاي آغشته به نانوذره (Zone Of Inhibition) استفاده شده است. در اين اختراع نانوذره كلريد نقره بدون استفاده از مواد سمي و شيميايي و طي روش دوستدار محيط زيست سنتز شد. نانوذره كلريد نقره سنتز شده اندازه كوچك با ميانگين 35 نانومتر دارد و به دليل بالابودن يون‌هاي كلر در عصاره گياه، بدون صرف هزينه و استفاده از مواد شيميايي گوناگون، به جاي نانوذره نقره توليد شده است. اين نانوذره، قابليت مهار رشد باكتري گرم منفي اشرشياكلي و باكتري گرم مثبت استافيلوكوكوس آرئوس را دارد. با توجه به سمي بودن يون‌هاي نقره، نمك‌هاي نقره مانند كلريد نقره سميت كمتري براي انسان دارد و مي‌تواند براي ضدعفوني كردن زخم و مقابله با رشد باكتري‌ها، تهيه فيلترهاي تصفيه آب و هوا، صنايع توليد پوشاك، ژل‌ها و كرم‌هاي بهداشتي و باندهاي زخم بندي مفيدتر واقع شود و با كنترل آزادسازي يون‌هاي نقره اثربخشي آن را افزايش دهد.

پايين بودن عمر گلجايي (عمر پس از برداشت) گل نرگس و ضايعات پس از برداشت آن كه از دلايل مهم آن تجمع ميكروب¬ها و قارچ¬ها و در ظروف حاوي آب آن¬ها و كاهش كربوهيدرات¬هاست، باعث ايجاد مشكلاتي براي توليدكنندگان در زمان انبار پس از برداشت، غرفه¬داران بازار¬هاي گل و گفروش¬ها ايجاد مي¬نمايد و از طرفي اين موضوع باعث كاهش رغبت مردم به خريد بيشتر اين گل مي¬نمايد. در اين پژوهش، از عصاره ميوه نارنج و ساكارز براي ساخت يك محلول نگهدارنده براي افزايش عمر گلجايي و جلوگيري از پيري زودرس گل نرگس استفاده شد. به طوري كه عصاره نارنج به دليل دارا بودن اسيد¬هاي آلي و كاهش pH به عنوان كاهش¬دهنده باكتري¬ها و انسداد آوندي به همراه ساكارز به عنوان يك منبع كربوهيدراتي، منجر به ايجاد يك محلول مناسب، ارزان قيمت، سالم، طبيعي و قابل دسترس مي¬گردد.

خشك كردن شلتوك برنج در كارخانه¬ها و كارگاه¬هاي شالي¬كوبي بستر ثابت منجر به عدم يكنواخت خشك¬شدن توده شلتوك برنج مي¬شود. در نتيجه منجر به تركهايي روي دانه در حال خشك¬شدن مي¬گردد. متعاقب آن، اثر ترك¬هاي يادشده روي محصول شلتوك برنج در دو فرآيند بعدي ( پوست¬كني و سفيد¬كني) منجر به شكستن دانه¬هاي سالم برنج مي¬گردد. اين ضايعات، خسارت¬هاي جبران ناپذيري را بوجود مي¬آورد كه بيشتر متوجه كشاورزان زحمتكش است. براي جلوگيري از بروز اين ضايعات و درآمد بيشتر براي كشاورزان، خشك¬كن دوار آزمايشگاهي با مكانيزم¬هاي مكانيكي و پنوماتيكي جديد ساخته و مورد ارزيابي قرار گرفت. هدف از اختراع حاضر طراحي و ساخت دستگاه خشك¬كني است كه بتواند رطوبت بالاي دانه¬هاي شلتوك (به طور خاص) و ديگر محصولات كشاورزي را در زمان كمتر با بازده¬ي بالاتر خارج نمايد. هم¬چنين براي از بين بردن اختلاف رطوبت در لايه¬هاي مختلف شلتوك در مخزن، با استفاده از پاروهاي تعبيه شده در ديواره داخلي مخزن كه نقش همزن را ايفا مي¬كند؛ هواي داغ را به خوبي در داخل شلتوك¬ها پخش نمايد. براي اين¬كه تمام محصول به¬ طور يكنواخت تحت تأثير دما قرار گيرد، مسير انتقال هواي گرم به وسيله¬ يك لوله¬ مشبك از مركز استوانه وارد مي¬شود. در اين رابطه محصول در حال خشك شدن در معرض دو مكانيزم مكانيكي و پنوماتيكي قرار گرفته، يكنواخت¬تر و سريعتر خشك مي¬شود. در نهايت پس از فرآيند خشك¬كردن عمل تخليه و انتقال به وسيله¬ نيروي انساني و صرف زمان كوتاه انجام مي¬گيرد.

در طرح حاضر از يك موتورسيكلت دوچرخ محرك با لاستيك¬هاي پهن و آج¬هاي برجسته، و دو چرخ كمكي (قابل تنظيم در ارتفاع و افق) در عقب آن؛ و به عنوان نيروي محركه ادوات مختلف كودپاش، سمپاش، بذرپاشي، بذركار، شعله¬افكن، آب¬پاش و حمل بار استفاده مي¬شود كه مناسب براي كشاورزان خرده مالك و اراضي با سطح زير كشت كم تا متوسط و اراضي شيبدار است. در گام اول قرار است از قسمت عقب آن براي عمليات شعله¬افكني در ميان رديف¬هاي محصولات رديفي (وجيني) و براي ازبين بردن علف¬هاي هرز؛ و همزمان از قسمت جلوي آن براي عمليات محلول¬پاشي – به هر منظوري – استفاده شود. در هر زمان لازم باشد (عمليات¬هاي كاشت و داشت محصولات زراعي و پس از برداشت) ادوات مورد نياز اشاره شده در جلو و يا عقب آن بسته شده؛ و عمليات مورد نظر انجام مي¬شود. محلول¬پاش (سمپاش) ويژه: بومي به طولي 8 تا 10 متر (به فاصله هر 10 تا 15 سانتيمتر يك مجراي خروج براي بستن نازل يا لوله متصل به نازل در نظر گرفته شده كه دستگاه را قادر مي¬سازد در شرايط مختلف فاصله رديف¬هاي كاشت؛ و از زير و روي برگ¬ها عمليات سم¬پاشي انجام دهد)؛ وزن آن 20 تا 25 كيلوگرم و يك مخزن 200 ليتري بر روي تركبند موتور و پمپ با خروجي 22 ليتر بر دقيقه استفاده شده، كه نيروي مورد نياز پمپ از خروجي گيربكس موتورسيكلت گرفته مي¬شود. شعله¬افكن ويژه: براي مبارزه با علف¬هاي هرز در ميان رديف¬هاي محصولات رديفي (وجيني) از يك شعله¬افكن ويژه و متناسب با عرض كار سم¬پاش بهره¬برداري مي¬شود. از دو كپسول (سيلندر) گاز 11 كيلويي كه روي موتورسيكلت تعبيه شده، و لوله انتقال گاز به شعله¬افكن¬هاي قابل تنظيم و يك رگولاتور براي تنظيم فشار گاز استفاده مي¬شود. روي لوله گاز كه در قسمت عقب قرار دارد، كلاهك¬هايي قابل تنظيم تعبيه شده كه مانع از انتقال گرما به نهال يا بوته¬هاي گياه اصلي مي¬شود. در اين¬ صورت در كوتاهترين زمان و كمترين هزينه عمليات مبارزه با علف¬هرز انجام مي¬شود. سيستم هيبريدي ويژه: امروزه از تكنولوژي روز انرژي¬هاي تجديدپذير (نو) در تأمين انرژي مورد نياز در كشاورزي استفاده مي¬شود. در اين رابطه از صفحات فتوولتائيك استفاده شده و انرژي خورشيد را به انرژي الكتريكي تبديل مي¬كند. انرژي الكتريكي در باتري ذخيره شده و توسط كليدهايي به الكتروموتور هدايت مي¬شود. سپس به وسيله¬ مكانيزم¬هاي زنجير و چرخ زنجير، نيروي گشتاور موتور به چرخ جلو براي حركت دستگاه در شرايط مختلف انتقال داده مي¬شود. مجموعه صفحات فتوولتائيك در بالاي سر راننده قرار مي¬گيرد، بطوري كه نقش سايه¬بان را براي راننده ايفاء مي¬نمايد. سيستم¬هاي اشاره شده در موتورسيكلت دو چرخ محرك هيبريدي براي انجام عمليات¬هاي سبك زراعي (سمپاشي، كودپاشي، بذرپاشي، بذركاري، آب¬پاشي و حمل بار) در زير نمايش داده مي¬شود.

حوضچه رسوبگير كمپاكت (كم حجم)"Compact Settling Basin"

سيستم از سه بخش اصلي شامل: 1) بخش مكانيكي، 2) بخش اعمال نيرو به ديسك و 3) بخش الكترونيك تشكيل‌شده است. در بخش مكانيكي، ديسك مخروطي توسط ياتاقان روي دوشاخه، نگه‌داشته مي‌شود و همزمان با حركت كمباين ديسك هم همراه با آن در خاك كار مي كند. طرح ديسك منحصر به فرد بوده به طوري كه سطح مقطع عرض ديسك مخروطي با توجه به عمق نفوذ به سرعت تغيير مي كند تا با توجه به مقاومت كم خاك زمين شاليزار درست كار كند. نيروي موردنياز جهت نفوذ ديسك، از طريق سيستم هيدروليك، تأمين مي‌شود. نيروي اعمالي قابل‌تغيير بوده تا بتوان نيروي مختلف را به ديسك اعمال شود. همچنين نيروي نفوذ ديسك مي تواند از طريق وزنه و يا فنر تامين گردد. بخش الكترونيك درواقع مغز سيستم محسوب مي‌شود. اين واحد اطلاعات ارسالي از حسگرها را با نرخ بالا 10 هرتز دريافت كرده و پس از پردازش، آن را ذخيره، به نمايش گذاشته و در مواقع لزوم هشدارهاي لازم را با سرعت عكس‌العمل 100 ميلي‌ثانيه به كاربر كمباين اعلام مي‏نمايد. براي اينكه سيستم، نواحي بحراني خاك را تشخيص دهد، نياز است تا از طريق اعمال نيرو به ديسك، نفوذ ديسك صورت گيرد. در اين سيستم از حسگر فراصوت براي اندازه‌گيري پيوسته عمق نفوذ ديسك و حسگر نيرو (لودسل) براي اندازه‌گيري نيروي عكس‌العمل ديسك استفاده شد. اطلاعات اين حسگرها به‌صورت پيوسته به مدار ريزپردازنده ارسال مي‌شود و بنابراين در صورت بيشتر شدن عمق از حد معين(يا كم شدن نيرو از حد معين)، واحد هشداردهنده سيستم، هشدار مي‌دهد.