لیست اختراعات با مالکیت
محمدعلي شكرگذار
14 عدد
در اين اختراع پايداري اريتروپويتين به عنوان داروي پروتئيني بيان شده در سلول حيواني در حضور 16 ماده شيميايي پايداري كننده اريتروپويتين، به عنوان چپرون شيميايي مختلف بررسي شد. در اين رابطه تجمع پروتئين ايجاد شده با حرارت با روش كدورت سنجي، DLS و روشهاي فيزيكي و شيميايي ديگر بررسي شد. روش كدورت سنجي در پليت 96 خانه به عنوان روشي ارزان و ساده براي غربالگري مواد شيميايي در پايداري پروتئين به شكل وسيع با روش تسهيل شده حرارتي، بكار رفت. اثر 16 ماده شيميايي سيستئين، دكستران، مانيتول، بتائين، ترهالوز، تورين،لينولئيك اسيد، بتاسيكلودكسترين، سولفات مس و اسپرميدين، مالتوز، بتاآلانين، مالتودكسترين، ميواينوزيتول، سوكروز و لينولئيك اسيد كونژوگه شده در تجمع اريتروپويتين ايجاد شده با حرارت، بررسي شد. سپس مواد فوق به عنوان پايدار كننده اختصاصي در آزمايشات بعدي از جمله طيف سنجي فلورسنس بكار رفتند. در مرحله بعد اثر 16 چپرون شيميايي بر رشد سلول CHO نوتركيب و توليد اختصاصي اريتروپويتين (qEPO) و تجمع داخل و خارج سلولي آن بررسي شد. همچنين در اين مطالعه اثر چپرونهاي مولكولي و افزايش سايز شبكه اندوپلاسمي ايجاد شده توسط چپرونهاي شيميايي بر بيان اريتروپويتين در سلول CHO بررسي شد. در اين مرحله هر 16 ماده قبلي مورد استفاده قرار گرفتند و اثر آنها بر ترشح اريتروپويتين در سلول CHO بررسي شد. همچنين در مجاورت سلول با مواد شيميايي پاسخ پروتئين فولد نشده (UPR) را با بررسي بيان اريتروپويتين و چپرونهاي اندوژن مقيم شبكه اندوپلاسمي و گسترش شبكه اندوپلاسمي مطالعه شد. گسترش شبكه اندوپلاسمي با استفاده از نشاندار كردن اختصاصي آن با استفاده از گلايبن كلامايد كونژوگه شده با FITC و بيان چپرونهاي مولكولي با استفاده از real-time polymerase chain reaction بررسي شد. از طرف ديگر گسترش شبكه اندوپلاسمي در مجاورت بتاآلانين، بتاسيكلودكسترين و تورين باعث افزايش توليد و ترشح اريتروپويتين شد. افزايش بيان ژن اريتروپويتين بالايي در مجاورت لينولئيك اسيد كونژوگه شده، اسپرميدين، ترهالوز و مالتوز به ترتيب 19، 20، 16 و 19 برابر مشاهده شد و بتائين بدون افزايش سايز ER با افزايش جزئي بيان EPO توليد اريتروپويتين را افزايش داد.
طب ترميمي يكي از حوزههاي بين رشتهاي از تحقيقات و كاربردهاي كلينيكي است كه بر روي ترميم و جايگزيني دوباره سلولها و بافتها و بازگرداندن عملكرد آسيبديده آنها كه ميتواند ناشي از نقصهاي مادرزادي، بيماريها، تروما و پيري باشد، تمركز و توجه دارد. اين شاخه شامل چندين رويكرد تكنولوژيكي از قبيل استفاده از مولكولهاي محلول، ژن درماني، پيوند سلولهاي بنيادي، مهندسي بافت و دوباره برنامهريزي كردن سلول و انواع بافتي ميباشد.امروزه مهندسي بافت در اتصال با ژن تراپي بهعنوان يك رويكرد تركيبي در طب ترميمي مورد استفاده قرار ميگيرد.يكي از روشهاي رايج انتقال ژن توسط وكتورهاي ويروسي است و ازجمله شايع ترين اين وكتورهاي ويروسي آدنو ويروسها هستند كه از بين 600 ژن درماني انجام شده در دنيا 27 درصد آنها توسط وكتورهاي آدنو ويروسي صورت گرفته است.EGF و TGF alpha از جمله مهمترين فاكتورهاي رشد مؤثر در ترميم بافتي اكثر بافتها مي باشند كه در تمايز سلولهاي مختلف به ويژه سلولهاي بنيادي نيز نقش دارند و حتي به نوعي در درمان سرطان برخي بافتها نيز مي توانند داراي نقش مهمي باشند.
فرآيند بهينه سازي سولفاته كردن زنجيره هاي آلجينات باهدف رهايش كنترل شده فاكتورهاي رشد جهت كاربرد در مهندسي بافت
چكيده: در اختراع حاضر، \\" توليد آنتي بادي منوكلونال ضد آنتي ژن CD20 انساني با استفاده از پپتيد طراحي شده از ناحيه خارج غشايي اين آنتي ژن\\"، ابتدا با استفاده از نرم افزارهاي پيش بيني كننده اپي توپ هاي B-cell، سه پپتيد P1 ، P2 و P3 از ناحيه خارج غشايي آنتي ژن CD20 انساني انتخاب شدند. پپتيدهاي P4 و P5 نيز كه كل لوپ خارج غشايي CD20 بدون و با پيوند دي سولفيدي بود نيز درنظر گرفته شدند. با تزريق اين پپتيدها به پنج گروه موش، سيستم ايمني حيوان بر عليه آن ها تحريك شده و پاسخ هاي ايمني ايجاد شده با استفاده از اليزا و فلوسيتومتري بررسي شدند. پپتيدهاي P1 و P5 در مقايسه با پپتيدهاي مورد مقايسه خود، بالاترين پاسخ را نشان دادند. سپس با كمك تكنيك هيبريدوما، از يك موش دريافت كننده پپتيد P5 ، هيبريدوماي توليد كننده آنتي بادي مونوكلونال موشي ضد آن تهيه شد كه در بررسي فلوسيتومتري، توانايي شناخت آنتي ژن CD20 طبيعي سطح لنفوسيت B انساني (سلول Raji) را با افينيتي مناسب دارا بود.
تهیه ساختار نانو الیاف آلژینات سولفات جهت رهایش عوامل كنترل شده ی فاكتور های رشد موثر در مهندسی بافت
يكي از مهمترين مشكلات در استفاده از فاكتورهاي رشد، ناكارآمدي كافي در سيستم انتقال يا رهايش اين فاكتور در محل مورد التيام مي¬باشد، از اين رو با تدوين يك سيستم رهايش تدريجي منجر به بهبود محل مورد التيام در كمترين زمان ممكن مي شويم، نانو الياف آلژينات سولفات بدليل زيست سازگار بودن، نرخ تخريب پذيري مناسب، ساختار متخلخل مناسب، خواص مكانيكي مناسب،آنها رامناسب براي جاي دادن سلول ها درون خود كرده است و انتشار تركيبات محلول در آ بمانندپروتئين¬ها رابه شيوه اي كنترل شده و موثر و به طورخاص به سمت محل مورد التيام هدايت مي كنند. با توجه به اينكه اكثر فاكتورهاي رشد به عنوان پروتئين متصل به هپارين و سولفات شناخته مي شوند و از طريق ميان كنش الكتروستاتيك خاص با افينيتي بالا به پروتئوگليكان حاوي سولفات و هپارين متصل مي شوند و منجر به رهايش كنترل شده فاكتور رشد مورد نظر از آنها مي شود بنابراين با نشاندن گروه سولفات بروي سديم آلژينات و ساخت نانو الياف آلژينات براي درمان و بهبود محل مورد التيام با هدف رسيدن به روش سريع در ترميم مي¬باشد. اختراع حاضر يك روش سولفاته كردن پلي ساكاريد آلژينات داراي گروه ارونيك اسيد بوده و سطح بالاي سولفات شدن نانو الياف جهت كاربرد در داخل بدن با استفاده از روش اختراع حاضر را نشان مي دهد.
چسبهاي زيستي كاربردهاي بسياري در صنايع مختلف از جمله پزشكي دارند. با اين وجود، مشكلاتي از جمله كاربرد آنها در محيط هايي با pH هاي خنثي و قليايي و همچنين پايين بودن مقدار نيروي چسبندگي در شرايط مرطوب، وجود دارد. در اين پروژه، پروتئين هاي كايمريك نوتركيب متشكل از پروتئينهاي پاي صدفي منشا گرفته از صدف دو كفه اي دريايي (Mfps) Mytilus Californianus و پروتئين وزيكول گازي A (GvpA) Anabaena flos-aquae با استفاده از روشهاي مهندسي ژنتيك، ساخته شدند. پروتئينهاي كايمريك مذكور به دليل داشتن ساختار آميلوئيدي GvpA (فيبرهاي غني از ß شيت)، داراي خاصيت خود تجمع شوندگي دارند. در اين مطالعه، نيروهاي چسبندگي پروتئين ها نوتركيب و كوپليمر حاصل از آن ها، به ويژه در محيط هاي قليايي، به طور قابلتوجهي افزايش يافت. اين مطالعه نشان ميدهد كه كوپليمر Mfp-5-GvpA:GvpA-Mfp-3 ميتواند به عنوان يك چسب زيستي با قدرت چسبندگي بالا در محيط هاي آبي با دارا بودن ويژگي مقاومت به اتواكسيداسيون در محيط هاي اسيدي، قليايي و بازي، استفاده شود.
امروزه بيوراكتورها يكي از پا¬يه¬هاي اساسي مهندسي بافت، مطالعات سلولي، سلول درماني و داروسازي به حساب مي-آيند. طبق مطالعات اخير پارامتر¬هاي مكانيكي يكي از عوامل تعيين¬كننده¬ي رفتار سلول در محيط طبيعي بدن و محيط آزمايشگاه به حساب مي¬آيند. بنابراين دخالت دادن اين پارامتر مي¬تواند به توليد بافت¬هاي با عملكرد مطلوب كمك نمايد. استفاده از محرك¬هاي پنوماتيك يا هيدروليك براي ايجاد فشار هيدرواستاتيك، عدم برقراري جريان سيال در كنار فشار¬هاي هيدرواستاتيك بالا، عدم امكان دستيابي به فشار¬هاي بالا و عدم امكان مقايسه¬ي نتايج ميكروبيوراكتور¬ها و ماكروبيوراكتورها از جمله مشكلات اصلي بيوراكتورهاي موجود مي¬باشد. دستگاه بيوراكتور طراحي شده قادر است تنش هيدرواستاتيك و جريان محيط كشت را به صورت استاتيك، ديناميك و يا تركيبي از اين دو به سلول اعمال نمايد. داشتن جريان محيط كشت علاوه بر امكان ايجاد شرايط كشت جريان پيوسته امكان تنظيم تنش برشي ناشي از جريان سيال بر روي سلول¬ها را فراهم مي¬كند. اين دو بارگذاري به صورت مستقل كنترل شده و مي¬توانند به صورت همزمان به سلول¬ها اعمال شوند. نرم¬افزار دستگاه به گونه¬اي طراحي شده¬ است كه كليه¬ي پارامتر¬هاي بارگذاري دستگاه توسط كاربر قابل تنظيم مي¬باشند. محفظه¬ي كشت سلول قابل تعويض مي-باشد و امكان استفاده از محفظه¬هاي ميكروبيوراكتور و ماكروبيوراكتور در اين دستگاه وجود دارد.
خلاصه:محصول توليد شده يك وكتور آدنو ويروسي نو تركيب است كه ژن EGF انساني سنتز شده و در داخل آن قرار داده شده است.اين وكتور بدون اينتگره شدن در ژنوم سلول توان توليد و ترشح خارج سلولي در يك بازه زماني مشخص EGF را در ميزان كاملا بالايي دارد.امكان استفاده از اين وكتور در طب ترميمي در ترميم زخمهاي مزمن و دير ترميم به ويژه در زخمهاي پوستي وجود دارد.
از مشكلات درمان هاي ضدقارچي خوراكي مي توان به سميت شديد كبدي، مشكلات جدي نادر پوستي مثل سندرم Stevens-Johnson و برهمكنش احتمالي دارو-دارو به دليل متابوليسم از طريق سيستم سيتوكروم P-450 اشاره كرد. داروهاي ضدقارچي خوراكي معمولا براي استفاده در كودكان مجاز نيستند. از طرف ديگر نفوذ ناچيز و تأخيري دارو در بافت هاي شاخي در درمان هاي موضعي نظير عفونت درماتوفيتي مزمن ناخن، استفاده از پمادها را با محدوديت مواجه مي كند. با وجود همه پيشرفت هاي علمي صورت گرفته، عفونت هاي قارچي همچنان طيف وسيعي از افراد جامعه را درگير مي كنند. اثربخشي بيشتر تربينافين يا تربينافين هيدروكلرايد (TER-HCl) موضعي در مقايسه با ساير داروهاي ضدقارچي موضعي براي بسياري از عفونت هاي پوستي قارچي و همچنين ميزان كمتر داروي مورد استفاده، از امتيازات اصلي اين دارو براي استفاده در سيستم هاي دارورساني بين پوستي (TDDS) (Transdermal Drug Delivery Systems) مي باشد. تربينافين عليه طيف وسيعي از درماتوفيت ها، قارچ هاي دوشكلي، قارچ هاي dematiaceous و مخمرها فعاليت مي كند. مشكل اصلي درمان درماتوفيتوزيس مزمن با تربينافين موضعي، مقاومت بالاي قارچ عامل بيماري از يك طرف و نفوذپذيري ناچيز دارو به لايه شاخي پوست بدليل پاك شدن سريع از سطح ضايعه از طرف ديگر مي باشد. هدف اصلي از اختراع حاضر ساخت پوشش هاي نانوفيبري حامل داروي ضدقارچي تربينافين با تكنيك الكتروريسي مي باشد. اين پوشش ها مستقيماً در محل بافت هدف قرار مي گيرند، بنابراين اثرات جانبي داروهاي خوراكي را ايجاد نمي كنند. همچنين با رهش كنترل شده تربينافين باعث مي شوند ضايعه مدت زمان طولاني تري در معرض دارو قرار بگيرد و در نتيجه طول دوره درمان كاهش قابل توجهي بيابد. علاوه بر اين، با پوشاندن سطح ضايعه، از عفونت هاي ثانويه با باكتري ها و قارچ هاي ديگر نيز جلوگيري مي كنند. همچنين مشكل چرب شدن پوست و پاك شدن از سطح پوست را ندارند. در واقع در مقايسه با پماد ها، تعداد دفعات مصرف كاهش قابل توجهي مي يابد، چون به جاي چند بار استفاده روزانه از پماد، حداكثر يك بار در روز استفاده مي شود. مقدار اندك داروي به كار رفته در پوشش ترميمي، به همراه كاهش دفعات و طول دوره مصرف آن، مي تواند هزينه هاي درمان درماتوفيتوزيس مزمن را به طور قابل توجهي كاهش دهد.
موارد یافت شده: 14