در اين اختراع روشي جديدي براي ساخت نانوحسگر الكتروشيميايي جديد جهت تشخيص و تعيين مقدار طيف وسيعي از آمينو اسيدها ارائه شد اين روش از سادگي، حساسيت و دقت بيشتري در اندازه گيري نسبت به روشهاي موجود بر خوردار است. نتايج نشان دادند كه نانو حسگر الكتروشيميايي طراحي شده قابليتهاي جديدي جهت تشخيص و تعيين مقادير كم آمينو اسيد ها را داراست. از طرف ديگر حسگر مورد نظر قابليت تعيين مقدار انوع آمينو اسيد را داراست و اين امر نوآوري عمده اين كار تلقي مي شود. براي طراحي و تهيه نانو حسگر مورد نظر از يك سيستم سه الكترودي كه شامل الكترود كربن شيشه اي ، پلاتين، كالومل به ترتيب بعنوان الكترود هاي كار، كمكي و مرجع بر روي دستگاه AUTOLAB بصورت مجتمع استفاده گرديد. حسگر جديد نيازي به مشتق سازي نداشته و بطور مستقيم جهت شناسائي آمينو اسيد ها در بيماران ديابتي و همچنين ميتلايان به بيماريهاي مغزي عصبي نظير آلزايمر، پاركينسون، اسكيزوفرني و صرع مورد استفاده قرار مي گيرد. با استفاده از تكنيكهاي ولتامتري چرخه اي، ولتامتري پالس ديفرانسيلي پارامترهاي الكتروشيميايي نظير ثابت سرعت و ضريب انتقال الكترون آمينو اسيدها بررسي و تعيين گرديد. در نهايت نتايج تكميلي با استفاده تكنيك Flow Injection Analysis ارائه گرديد.

در اين اختراع روشي جديد براي طراحي و سنتز اولين نانو كاتاليست مغناطيسي اسيدي (ƴ-Fe2O3-MCM-41-SO3H) جهت كاربرد در صنايع مختلف دارويي و شيمايي ارائه شده است. اين دسته از نانوكاتاليست هاي مغناطيسي داراي پايداري حرابتي، شيميايي و مكانيكي بالايي بودن و قابل استفاده در صنابع مختلف دارويي، پتروشيمي، فاضلاب (جهت تصفيه آب كنترل آلودگي) طراحي انواع حسگرها و سنتز تركيبات هتروسيكل و دارويي مي باشند. با توجه به اينكه اين نانوكاتاليست ها داراي خاصيت مغناطيسي مي باشند به راحتي و با استفاده از يك مغناطيس از محيط مورد نظر جدا شده و بدون اينكه از فعاليت و قابليت كاتاليزوري آن ها كاسته شود چندين بار مي توانند مورد استفاده مجدد قرار بگيرند. اين نانوكاتاليست با دوپه كردن Fe3O4 و Fe2O3 در داخل شبكه مزوپروس (MCM-41) و در ادامه با عامل دار كردن با استفاده از كلروسولفونيك اسيد به دست مي آيند.

در اين اختراع روشي جديدي براي طراحي و سنتز اولين نانو كاتاليست اسيدي (MCM-41-SO3H) جهت سنتز انواع تركيبات هتروسيكل و دارويي ارائه شد. در ين روش به دليل پخش گسترده مكان هاي فعال در كاتاليزور فعاليت بهبود يافته و از طرف ديگر به دليل ساختار متخلخل و خصلت جذب سطحي بسترها منجر به بهبود گزينش پذيري واكنش مي گردد. نتايج نشان دادند كه اين كاتاليست سطح تماس بالا، حفره هاي منظم، توزيع يكنواخت حفرات، حجم بزرگ حفرات و قابل تنظيم بودن اندازه حفره به همراه پايداري حرارتي، شيميايي و مكانيكي، MCM-41 را به كانديد خوبي براي كاربردهاي مهمي نظير جذب منواكسيد كربن تبديل كرده است كه اين امر نوآوري عمده اين كار مي باشد. براي طراحي و تهيه كاتاليست مورد نظر، MCM-41 با گروه عاملي سولفونيك اسيد عامل دار شده است. بدين صورت كه مقدار يك گرم از مزوپروس MCM-41 را در يك بالن ريخته و 2 گرم كلرو سولفونيك اسيد به وسيله پيپت به مخلوط فوق كه در حال هم خوردن است، افزوده مي شود. سپس كاتاليست عامل دار شده، صاف شده و در آون در دماي 50 درجه سانتي گراد خشك مي گردد. به دليل روش مناسب تثبيت در سطح جامد طول عمر، پايداري و حساسيت كاتاليست افزايش مي يابد.

در اين اختراع روشي جديدي براي ساخت نانو حسگر الكتروشيميايي جديد جهت تشخيص و تعيين مقدار طيف وسيعي از آمينو اسيدها ارائه شد اين روش از سادگي، حساسيت و دقت بيشتري در اندازه گيري نسبت به روشهاي موجود برخوردار است. نتايج نشان دادند كه نانو حسگر الكتروشيميايي طراحي شده قابليتهاي جديدي جهت تشخيص و تعيين مقادير اكم آمينو اسيدها را داراست. از طرف ديگر حسگر مورد نظر قابليت تعيين مقدار 6 نوع آمينواسيد را داراست و اين امر نوآوري عمده اين كار تلقي مي شود. براي طراحي و تهيه نانوحسگر مورد نظر از يك سيستم سه الكترودي كه شامل الكترود كربن شيشه اي، پلاتين، كالومل به ترتيب به عنوان الكترودهاي كار، كمكي و مرجع بر روي دستگاه AUtOLAB به صورت مجتمع استفاده گرديد. حسگر جديد نيازي به مشتق سازي نداشته و به طور مستقيم جهت شناسايي آمينواسيدها در بيماران ديابتي و همچنين مبتلايان به بيماري هاي مغزي - عصبي نظير آلزايمر، پاركينسون، اسكيزوفرني و صرع مورد استفاده قرار مي گيرد. با استفاده از تكنيكهاي ولتامتري چرخه اي، كرونوآمپرومتري پارامترهاي سينتيكي نظير ثابت سرعت و ضريب انتقال الكترون آمينواسيدها بررسي و تعيين گرديد. در نهايت نتايج تكميلي با استفاده تكنيك ولتامتري پالس ديفرانسيلي ارائه گرديد.

در اين اختراع روشي جديدي براي ساخت حسگري جهت تشخيص و تعيين مقدار فرمالدئيد ارائه شد اين روش از سادگي، حساسيت و دقت بيشتري در اندازه گيري نسبت به روش هاي موجود برخوردار است. نتايج نشان دادند كه حسگر طراحي شده قابليتهاي جديدي جهت تشخيص و تعيين مقادير كم فرمالدئيد را داراست كه تا به حال هيچ روش ديگري داراي اين قابليت نبوده و اين امر نوآوري عمده اين كار تلقي مي شود. براي طراحي و تهيه زيست حسگر مورد نظر از يك سيستم سه الكترودي كه شامل الكترود پلي كريستال مس، پلاتين، كالومل به ترتيب بعنوان الكترودهاي كار، كمكي و مرجع بر روي دستگاه AUTOLAB بصورت مجتمع استفاده گرديد. حسگر جديدي نياز به مشتق سازي نداشته و بطور مستقيم جهت شناسايي فرمالدئيد در بيماران مبتلا به سرطان بيني، حلق و دستگاه تنفسي مورد استفاده قرار ميگيرد .با استفاده از تكنيك هاي ولتا متري چرخه اي، كرونوآمپرومترهاي پارامترهاي سينتيكي نظير ثابت سرعت و ضريب انتقال الكترون فرمالدئيد بررسي و تعيين گرديد در نهايت نتايج تكميلي با استفاده تكنيك ولتامتري پالس ديفرانسيلي ارائه گرديد .