لیست اختراعات با مالکیت
دانشگاه علوم پزشكي و خدمات بهداشتي درماني
66 عدد
تا كنون در روش هاي سنتزي ارائه شده براي مونو برم دار شدن 2-استيل تيوفن، به غير از استفاده از تركيب بسيار خطرناك برم روشي كارآمد ديگري با صرفه جويي در هزينه و زمان با راندمان واقعي بالا و خالص سازي آسان وجود ندارد. تركيب آلفا برمو-2-استيل تيوفن ماده مورد نياز در ساخت تركيبات شيميايي و دارويي مي¬باشد. همچنين اين تركيب وارداتي بوده و تهيه آن با استفاده از روش هاي معمول گزارش شده در متون علمي بسيار مشكل مي¬باشد. از مشكلات موجود، استفاده از برم (تركيبي باسميت بالا و خطرناك) در برم داركردن، عدم وجود دستور كار آزمايشگاهي آسان جهت تهيه ، راندمان پايين و زمان واكنش طولاني و عدم وجود ارائه روش كاري مناسب جهت خالص سازي بعد از انجام واكنش مي¬باشد. در روش ارائه شده در اينجا (برم دار كردن با استفاده از برميد ¬مس¬(2) (CuBr2)به همراه اتانول مطلق EtOH(abs)) )) موجب انجام واكنش با راندمان 91% مي شود. تركيب برميد مس¬(2) يك نمك معدني و كاملا غيرسمي در مقايسه با تركيب برم در واكنش برم دار شدن مي¬باشد. از مزيت اين روش، جلوگيري از دي ¬برم دار شدن در موقعيت آلفا و توقف واكنش در مرحله مونو برم دار شدن 2-استيل تيوفن مي-باشد. در اين روش خالص سازي آلفا برمو-2-استيل تيوفن بسيار آسان بوده و نيازي به استفاده از روش پر خطر و پرهزينه و وقت گير روش هاي پيشين نمي باشد.
آسپرژيلوزيس به عنوان يك معضل بهداشتي منجربـه عفونـت هـايي بـا مـرگ وميـر بـالا در بيماران مستعد با ضعف سيستم ايمني مي شوند. مديريت درمان موفقيت آميز اين بيماري، وابسته به شروع به موقـع درمـان، انتخاب داروي مؤثر ضد قارچي مي باشد كه متناسب با شناسايي دقيق عامل آسپرژيلوسي است. شناسايي دقيق اين قارچها بر پايه مشخصه هاي مورفولوژي و بيوشيميايي و روش هاي مولكولي مانند DNA Sequencing است كه اين امر نيازمند هزينه بالا، امكانات و تجهيزات گران قيمت و زمان طولاني مي باشد. با ظهورتكنيكهاي مولكولي، زمينه شناسايي وافتراق ساده وموثرتر قارچهاي پاتوژن از جمله گونه هاي مختلف آسپرژيلوس فراهم شده است. بدليل سرعت بالاي تكثير، حساسيت و ويژگي بالا تستهاي مبتني بر PCR ، امروزه آزمايشگاه هاي مختلف باليني و تحقيقاتي جهت تشخيص جنس وگونه هاي قارچي بهره مي گيرند. محققين از توالي قطعات ITS2 – ITS1- 5-8s موجود در ژن rDNA براي تشخيص و افتراق گونه هاي مختلف قارچها از جمله آسپرژيلوس بهره برده اند بطوريكه دربسياري ازقارچها بعنوان Gold standard تشخيص پذيرفته شده است وليكن در مورد آسپرژيلوسها و پني سيليومها قدرت تفكيك چندان بالايي (Resolution) نداشته اند. لذا توالي نواحي ژني ديگرمانند بتاتوبولين (Beta-tubulin) كه قدرت تفكيك بالاتري براي اين قارچها دارند مورد توجه قرارگرفته اند. قابل ذكراست تحقيقاتي كه تاكنون براي طراحي RFLP برروي ناحيه ITS انجام شده است نتايج چندان مناسبي نداشته اند و از سوي ديگر در مورد بتاتوبولين نيز از اين تكنيك بهره گرفته نشده است. در طراحي اين كيت تشخيصي، توالي نوكلئوتيدهاي بتا توبولين مربوط به آسپرژيلوس هاي شايع و ناشايع عامل آسپرژيلوزيس از Genbank استخراج و پس از مقايسه توالي آنها با يكديگر با استفاده از نرم افزار Bioedit و آناليز بيش از 600 آنزيم مختلف، آنزيم AlwI(Bsp1) به عنوان آنزيم مناسب براي هضم محصول PCR و به دست آمدن الگوي مناسب براي تفكيك هر چه بهتر گونه هاي نامبرده انتخاب گرديد. با استفاده از اين محصول مقرون به صرفه اقتصادي، براي نخستين بار در دنيا در زمان اندك ( 16 ساعت ) مي توان آسپرژيلوس فلاووس، آسپرژيلوس فوميگاتوس، آسپرژيلوس نيجر، آسپرژيلوس نيدولانس، آسپرژيلوس ترئوس، آسپرژيلوس كلاواتوس كه از عوامل شايع و ناشايع آسپرژيلوزيس مي باشند را شناسايي كرد.
ساخت محصول القاءگرانسولين ساز با استفاده ازعصاره گياه والك كوهي و سلول هاي بنيادي مزانشيمال بندناف انساني: استفاده از سلول هاي بنيادي (Stem Cells)، كه توانايي تمايز به سلول هاي بتا پانكراس را دارند، به عنوان روش جديدي در درمان بيماري ديابت قابل استفاده است. همراه با افزايش تعداد بيماران ديابتي، افزايش تقاضا براي انسولين قابل پيش بيني است. روبرو شدن با اين ميزان تقاضا، نيازبه ظرفيت بالاي ساخت وتوليدانسولين براي آينده ضروري به نظر مي رسد. استفاده از پتانسيل گياهان دارويي، مي تواند چشم انداز نويد بخشي براي توليد انسولين باشد. ديابت شايعترين اختلال متابوليكي در جهان مي باشد كه در اين بيماري توانائي توليد انسولين دچار اختلال مي شود. درمان با سلولهاي بنيادي مزانشيمي جهت جايگزيني سلول هاي انسولين سازتخريب شده پانكراس ازاهميت فراواني برخودار است. در اين اختراع عصاره والك كوهي (L Allium ursinum)به عنوان القاءگر سلول هاي بنيادي مزانشيمال بندناف استفاده گرديدكه باترشح 160 U/ML به توليد ميزان مناسب انسولين دست يافتيم. اين اختراع در زمينه پزشكي باز ساختي و سلول درماني(Cell Therapy) جهت درمان بيماران مبتلا به ديابت تيپ1،2است كه در آن بااستفاده ازعصاره گياهي والك كوهي(L Allium ursinum) باغلظت اپتيمايز شده (g/mlµ 300 )به همراه سلول هاي بنيادي ،جهت ساخت سلول هاي انسولين ساز(Insulin Producing Cells) استفاده نموديم.
سابقه و هدف: چالكونها الگويي براي طراحي و كشف داروهاي ضدسرطان هستند. مطالعه حاضر در راستاي سنتز 13 تركيب چالكوني، ارزيابي بيولوژيك و همچنين مطالعه داكينگ و شبيه سازي ديناميك ملكولي اين تركيبات به انجام رسيده است. مواد و روشها: از واكنش آلدهيدهاي استخلاف دار با 3- استيل ايندول يا N-متيل-3-استيل ايندول در حضور ليتيم هيدروكسيد تركيبات چالكوني تهيه شدند. سميت سلولي اين تركيبات با روش MTT بر روي ردههاي سلول سرطاني و نرمال بررسي شد. همچنين تاثير تركيبات سنتزشده در مهار پليمريزاسيون توبولين مورد بررسي قرار گرفت. آناليز آپوپتوز و چرخة سلولي به وسيله دستگاه فلوسايتومتري انجام گرفت. سپس با استفاده از نرم افزار AutoDock 4.2 برهمكنشهاي اين تركيبات ارزيابي گرديد. شبيه سازي ديناميك ملكولي به مدت 10 نانوثانيه براي تعيين پايداري ساختار كمپلكس پروتئين انجام شد. يافتهها: بر اساس طيف سنجي 1H NMR و با توجه به ثابت كوپلاژ هيدروژنهاي وينيلي(J=15.6 Hz) ، چالكون هاي سنتز شده از كانفيگوراسيون ترانس برخوردار هستند. نتايج حاصل از آزمون سميت سلولي نشان داد كه اين تركيبات اثر قابل توجهي در مهار سلولهاي سرطاني دارند. تركيب 9b با IC50 برابر با 3/4 ميكروگرم در ميليليتر بيشترين فعاليت را روي رده سلولي A-549 داشت. ضمن اينكه تركيب فوق الذكر فاقد اثر سمي روي رده سلولي نرمال بود. تركيب مذكور به طور موثري پليمريزاسيون توبولين را مهار مي كند. همچنين تركيب 9b به طور معنيداري باعث القاي آپوپتوز و مهار چرخة سلولي در مرحلة S و القاء آپوپتوز در ردة سلولي A-549 مي گردد. تركيب 9b با برهمكنشهاي هيدروژني و هيدروفوبيك با ريشههاي اسيد آمينه موجود درجايگاه اتصال كلشيسين ارتباط برقرار ميكند. استنتاج: تركيبات ايندول-چالكوني سنتزشده ميتوانند بصورت اختصاصي رشد سلولهاي سرطاني را مهار نمايند. آنالوگ برومووانيلين-N-متيل ايندول پروفايل اثر بهتري را روي سلولهاي سرطاني مورد آزمايش نشان داد. اين مشتقات چالكوني ازطريـق ممانعــت در پليمرازســيون توبــولين باعــث القــا آپوپتوزيس درسلولهاي توموري ميگردد و در نهايت منجر به توقف سيكل سلولي ميشوند. لذا اين تركيبات ميتواند به عنوان الگويي ساختاري براي بهينه سازي و توسعه تركيبات قوي ضدسرطان مورد توجه قرار گيرند.
به تازگي فلز روي به عنوان يك عنصر ضروري در موجودات زنده شناخته شده و به خاطر نقش مهم آن در بسياري از فرآيندهاي بيولوژيكي، توجه بسيار زيادي را به خود جلب كرده است. مقادير مشخصي از يونهاي روي براي جلوگيري از پوسيدگي دندانها و پوكي استخوانها مورد نياز ميباشد. همچنين كمبود روي در انسانها موجب اختلالات متعددي مانند تاخير رشد، اسهال و ناكارآمدي روند درمان زخمها و درماتيتها ميشود. از طرف ديگر، اگر قرارگرفتن در معرض روي بيش از حد نيازهاي فيزيولوژيك باشد، ميتواند سمي باشد. به عنوان مثال مقادير افزايش يافتهاي از روي شناخته شدهاند كه در آسيب سلولي به دنبال سكته مغزي و ريسك فاكتور در بيماري آلزايمر هستند. بنابراين تشخيص يونهاي فلز روي در آب و نمونههاي بيولوژيكي، به عنوان يك ابزار تشخيصي در تستهاي كلينيكي و براي ارزيابي اثرات صنعتي و شغلي- محيطي، بسيار مفيد و مهم ميباشد. پس توسعهي روشهاي سريع، حساس و راحت براي تعيين اين عنصر با مقادير بسيار كم قابل توجه ميباشد. در اختراع حاضر يك پروب جديد با پايه كومارين با نام شيميايي 3- (4- (4-هيدروكسي بنزيليدن آمينو) – 5- (4- هيدروكسي فنيل)- H4- 4،2،1- تريازول- 3- ايل تيو)- 4- هيدروكسي- H2- كرومن-2- اون (L)، طراحي و سنتز گرديد و تاثير آن در شناسايي كاتيونهاي مختلف مورد بررسي قرار گرفت. پروب طراحي شده توانايي شناسايي يونهاي روي را در حضور كاتيونهاي ديگر دارد و به عنوان حسگر شيميايي فلوئورسانس انتخابي جهت تشخيص يونهاي Zn2+ در محلول DMSO/H2O معرفي ميگردد.
نانوذرات ليپيدي به دليل ويژگي هاي منحصر به فرد مانند كنترل آزادسازي دارو ، تغيير ميزان نفوذپذيري پوستي و افزايش در پايداري شيميايي داروهاي وارد شده به آن ها، به عنوان حامل دارو جهت دارورساني از طريق پوست، يكي از مهم ترين موضوعات مورد علاقه تحقيقاتي در صنعت داروسازي مطرح مي باشند. تستوسترون يك داروي يك داروي محلول در چربي است كه تهيه فراورده موضعي ژل از اين دارو تنها در حضور مقادير بسيار بالا از حلال هاي آلي امكان پذير است كه مي تواند عوارض پوستي را به دنبال داشته باشد. در اين اختراع فرمولاسيون پايدار نانوژل تستوسترون با استفاده از نانوذرات ليپيدي حامل تستوسترون با اندازه ذره اي كمتر از 100 نانومتر اندازگيري شده توسط دستگاه زتاسايزر (Zeta Sizer)و الكتروسكوپ الكتروني عبوري (TEM) گزارش مي شود. در فرمولاسيون نانوذرات مورد ادعاي اين اختراع از چربي ها و اسيدهاي چرب با نقطه ذوب نزديك به نقطه ذوب تستوسترون (60-85 درجه سانتي گراد) به منظور حمل بهتر دارو در چربي، استفاده گرديده است. از جمله مزيت هاي روش توليد فرمولاسيون نانوژل تستوسترون در اين اختراع استفاده از سورفكتانت هاي غير يوني آبدوست و چربي دوست براي ايجاد نانو امولسيون پايدار مي باشد. همچنين براي تنظيم pH نانوژل تستوسترون (محدوده 5/6-5/4) از كربوپول به همراه تري اتانول آمين استفاده گرديده است. از برتري هاي ديگر اين اختراع در مقايسه با كارهاي مشابه، عدم استفاده از حلال آلي و استفاده از حلال آب ديونيزه به عنوان حلال سبز بوده است. فرمولاسيون ادعا شده در اين اختراع جهت درمان بيماري هاي آندروژنيك در مدل حيواني و در بيماران آندروژنيك از طريق جذب پوستي مورد استفاده قرار گرفته كه نتايج آن نشان گر نفوذ مقدار مناسب نانوژل از پوست و رهايش تستوسترون با اثربخشي مناسب تر در مقايسه با داروي تستوسترون به تنهايي در محلول روغني بوده است.
تومورهاي بدخيم يكي از مهم ترين تهديدات زندگي انسان در دنياست در حالي كه تشخيص و درمان مناسب براي آنها همچنان نسبتا ضعيف باقي مانده است. بنابراين كشف داروهاي جديد به شدت مورد نياز است. به همين خاطر در سال هاي اخير تلاش هاي بسياري براي جستجو وكشف تركيبات آنتي تومور با اثربخشي بالا و سميت كم انجام شده است. اختراع حاضر در زمينه شيمي دارويي و در خصوص سنتز مشتقات جديدي از 4-آمينو-3-مركاپتو-5-(4-پيريدينيل)تريازول حاوي تريمتوكسيفنيل به عنوان عواملي موثر بر ضد سلول هاي سرطاني مي باشد. براي درمان سرطان گزينه هاي مناسب معدودي در دسترس است و داروهاي موثر اثرات سمي جدي دارند كه منجر به توقف درمان مي شود. در اين اختراع اين تركيبات جديد با راندمان بالا تهيه شدند (شكل 1و2) و اثرات سيتوتوكسيك آن در شرايط برون تني بر سلول هاي A549, MCF7, SKOV3 با ارزيابي ميزان زنده بودن سلول ها بررسي شد (شكل 3و 4). نتايج به دست آمده نشان دادند كه تركيبات سنتز شده داراي اثرات مهاري قابل ملاحظه اي بر روي سلول هاي سرطاني تست شده ميباشند (21/3-90/1 و 39/2-29/1IC50= ). بنابراين اين تركيبات ميتوانند به عنوان يك كانديد بالقوه براي مطالعات بيشتر بر روي اين سلول هاي سرطاني در نظر گرفته شوند.
ضايعات نخاعي عارضه جدي، ناتوان كننده و پر هزينه اي است بطوريكه ترميم آن نقش مهمي در ميزان كاهش وقت و هزينه هاي افراد مبتلا خواهد داشت. استفاده از سلول هاي بنيادي مزانشيمي مشتق از پالپ دندان يكي از راه هاي درماني پيشنهاد شده در بهبود بخشيدن به ضايعات نخاعي مي باشد. اختراع حاضر با ارائه يك محيط تمايزي با توانايي ويژه اي در مقايسه با مديوم هاي تمايزي شيميايي و تجاري موجود در بازار، بر پايه كشت سلول هاي بنيادي مزانشيمي مشتق از پالپ دندان و استفاده همزمان از مايع مغزي نخاعي و با هدف تمايز به سلول هاي گليالي جهت ارتقاي ترميم ميلين مي باشد. فاكتورهاي موجود در مايع مغزي نخاعي با داشتن تركيباتي نظير فاكتورهاي رشد و نوروتروفيك، سايتوكاينها، مولكولهاي اتصالي و پروتئينهاي ماتريكس خارج سلولي ميتواند با فراهم آوردن شرايطي مشابه شرايط طبيعي بدن براي القا تمايز گليالي مناسب باشد. در اين راستا در اختراع حاضر تمايز سلول هاي بنيادي مزانشيمي مشتق از پالپ دندان انسان به سلولهاي گليالي توسط مايع مغزي نخاعي با هزينه كمتر و درصد توليد بيشتر انجام شده و همچنين با ايجاد بستري مناسب به جهت ترشح فاكتورهاي طبيعي مختلف منجر به ارتقا تمايز سلول هاي گليالي شده است. در اين اختراع تمايز در حضور مايع مغزي نخاعي انجام شده است كه بر اين اساس سلول هاي بنيادي مزانشيمي مشتق از پالپ دندان ابتدا با استفاده از رتينوئيك اسيد به مدت 4 روز به سلولهاي پيش ساز عصبي و سپس به منظور القاي تمايز گليالي، سلول هاي مذكور به مدت 12 روز در محيط كشت تمايزي حاوي 5 درصد مايع مغزي نخاعي كشت داده شدند و نهايتا در اثر اين كشت همزمان به سلول هاي گليالي متمايز شدند. ماهيت گليالي سلولهاي تمايزيافته فوق توسط روشهايي نظير ارزيابي هاي مورفولوژيكي، رنگ آميزي اختصاصي عصبي و همچنين توسط بيان ماركرهاي اختصاصي نوروگليالي نظير Nestin , Olig2 و O4 با تكنيك ايمنوفلورسنت و Real time PCRمورد تاييد قرار گرفت. همچنين سلول هاي گليالي تمايز يافته از سلول هاي بنيادي مزانشيمي پالپ دندان مي توانند قابل كاربرد در طب ترميمي عصبي باشد.
ابزارهاي (قلم هاي) مغناطيسي كريستالي تحريك كننده و متعادل كننده نقاط طب سوزني ابزاري براي پاكسازي و تخليه انرژي هاي اضافي و انباشته و انرژي دادن به نقاط سوزن خور در طب سوزني مي باشد. اين ابزار با استفاده از چند عامل مانند نيروي مغناطيس و خواص كريستال كوارتز طبيعي و سنگ ها به طور همزمان و تلفيق چند روش مانند فشار و ماساژ جايگزين مناسب و مطمئن براي سوزن در طب سوزني مي باشد. استفاده از سوزن در طب سوزني به عنوان يك روش تهاجمي عوارضي به دنبال دارد. احتمال آلودگي، درد، ترس و هزينه هاي بالاي سوزن هاي يكبار مصرف از جمله مشكلات استفاده از سوزن مي باشد. همچنين نياز به تخصص و عدم امكان استفاده براي غير متخصصين و بيماران از جمله مشكلات ديگر اين امر مي باشد. قلم هاي مغناطيسي كريستالي اثرات مثبت سوزن يا بيشتر از آن را بدون هيچگونه عوارض و مشكل با خود دارد. اين ابزار جايكزين بسيار مناسبي است براي بيماراني كه به دلايل پزشكي استفاده از سوزن براي آنها ممكن نباشد. استفاده از روش هاي بدون سوزن اين امكان را به بيماران مي دهد كه با مشورت پزشك متخصص طب سوزني در فواصل بين جلسات مراجعه به پزشك همان نقاط را با روش هاي غير تهاجمي تحريك نمايند تا فرايند بهبودي و درمان سريعتر صورت پذيرد. استفاده همزمان از نيروي مغناطيس و خواص كريستال كوارتز و سنگ هاي طبيعي و شكل خاص تراش آنها يك ويژگي منحصر به فرد است كه كارايي بسيار بيشتري نسبت به مغناطيس و كريستال و سنگ هاي طبيعي به صورت تنها دارد. تلفيق فشار، چرخش در جهت عقربه هاي ساعت و نيروي قطب جنوب مغناطيس با شكل نوك تيز و گنبدي شكل كريستال كوارتز (يا سنگ هاي طبيعي ديگر) انرژي دادن به نقاط سوزن خور كه نياز به دريافت انرژي دارند را تسريع و تسهيل مي نمايد. همچنين تلفيق ماساژ در خلاف جهت عقربه هاي ساعت و قطب شمال مغناطيس با شكل گرد و نيم كره كريستال كوارتز (يا سنگ هاي طبيعي ديگر) متصل به قطب شمال مغناطيس متعادل نمودن و پاكسازي كردن نقاط سوزن خور كه نياز به پاكسازي دارند را تسهيل و تسريع مي نمايد. اين ابزار به گونه اي طراحي و ساخته شده است كه بتوان براي هر كاربرد از يك طرف آن استفاده نمود.
عنوان اختراع: جدول سون (Cun) و ابزار هاي مكان يابي نقاط طب سوزني (ابزار ميليمتري، ابزارهاي مكان يابي نقاط با فاصله هاي عمودي و افقي و نقاله مكان يابي) مشخص نمودن مكان دقيق نقاط سوزن خور در طب سوزني از اهميت ويژه اي برخوردار است. مكان نقاط سوزن خور براي هر شخص با واحد اندازه گيري سون يا چون (Cun) برابر اندازه قطر انگشت شصت دست راست در قسمت بند انگشت وي مشخص ميگردد. معمولا پزشك بوسيله انگشت شصت و انگشتان خود نقاط را اندازه گيري مي¬نمايد. با توجه به تفاوت واحد اندازه گيري براي هر شخص اين روش مطمئن نيست و از دقت لازم و كافي برخوردار نمي باشد. اين مشكل اثرگذاري طب سوزني را كاهش مي دهد و زحمات پزشك را كم اثر مي نمايد و هزينه هاي بيمار را به هدر خواهد داد. جدول سون (Cun) و ابزار هاي مكان يابي نقاط طب سوزني ابزاري است كه براي تمام سون ها (از سون 8 ميليمتر تا سون 34 ميليمتر) اندازه هاي نيم سون تا دوازده و نيم سون را با فاصله هاي نيم سون بر حسب ميليمتر مشخص مي نمايد. با كمك اين جدول پزشك طب سوزني با يك خط كش ميليمتري مي تواند مكان نقاط سوزن خور را مشخص نمايد. همچنين براي نقاطي از مجموعه نقاط طب سوزني كه نسبت به نقاط ديگر با فاصله هاي عمودي و افقي يا با زاويه خاص مشخص مي گردند ابزارهايي طراحي و ساخته گرديده است. اين ابزارها با كمك جدول سون براي يافتن مكان دقيق اينگونه نقاط به پزشك طب سوزني كمك مي نمايد. جدول سون (Cun) و ابزار هاي مكان يابي نقاط طب سوزني (ابزار ميليمتري، ابزارهاي مكان يابي نقاط با فاصله هاي عمودي و افقي و نقاله مكان يابي) علاوه بر طب سوزني براي تمام روشها و تكنيك هايي كه نقاط حساس و خاص بدن را با واحد سون (Cun) مشخص مي نمايند مانند فشار درماني، ضربه درماني، مغناطيس درماني، ليزر درماني كاربرد دارد. همچنين در تحريك نقاط سوزن خور بوسيله جريان الكتريكي با وسايلي مانند پوينتر، اكوپوينت نيز كاربرد دارد.
موارد یافت شده: 66