لیست اختراعات با مالکیت
فرزاد محمدی
4 عدد
در اين اختراع دو ربات با ساختار مشابه هم معرفي ميگردد كه هر دو با توليد يك نقطه دوران دور در فضا مناسب جراحيهاي كم تهاجمي ازجمله آب مرواريد، ويتركتومي و رتين هستند. هر ربات در اين اختراع قابليتهاي يك سامانه بازخورد نيرويي يا اصطلاحاً هپتيك را دارا ميباشد. لذا ربات معرفيشده از اينرسي و اصطكاك بسيار پايين در حركات خود برخوردار است و همچنين عملگرهاي مورداستفاده و نحوه انتقال نيرو به كمك مكانيزم حركت كابلي قابليت اعمال و همچنين بازخورد نيروي دست جراح و يا كمك جراح را دارد. همچنين بر روي ابزار جراحي مدنظر در جهت نفوذ ابزار به داخل چشم از حسگر نيروي مناسب استفادهشده است كه قابليت تفكيكپذيري نيروي اعمالي در جراحي را بالا ميبرد. سناريوهاي مختلف آموزش جراحي ويتركتومي چشم و همچنين جراحي از راه دور قابليت پيادهسازي به كمك اين سامانه را دارد؛ هرچند استفاده از اين سامانه محدود به جراحي چشم نميگردد.
آسيب اعصاب محيطي، به خصوص جراحات شديد كه منجر به قطع كامل تنه ي عصبي و ايجاد فاصله بين دو انتهاي عصب ميگردد، اغلب با بازسازي ضعيف و حتي منفي عصب رو به رو ميشود و چنانچه دخالت موثري صورت نگيرد ممكن است منجر به نقص عضو گردد. از روشهاي نوين ترميم جراحت عصبي، استفاده از طب بازساختي است. اين روش شامل استفاده از مهندسي بافت وتكنولوژي سلولهاي بنيادي ميباشد. اين محصول از تكنولوژي مهندسي بافت در سطح بسيار پيشرفته اي برخوردار است و نتايج خيره كننده اي را حاصل كرده است. كارايي اين محصول در مطالعات آزمايشگاهي تاييد شده است. همچنين در مطالعه ي باليني بر روي مدل حيواني رت نيز كارايي آن اثبات شده است. تكنيك بكار رفته در ساخت اين محصول امنيت استفاده از آن را تضمين مي كند. اين محصول از طريق دو جراحي كوچك، يكي براي تهيه سلول تمايزي، و ديگري براي كاشت داربست مورد استفاده قرار ميگيرد. براي تاثير هر چه بيشتر سلولهاي بنيادي در بازسازي بافت آسيب ديده بهتر است كه اين سلولها از قبل به سلولهاي تخصصي بافت هدف تمايز داده شوند. از جمله سلولهاي تخصصي در سيستم اعصاب محيطي سلولهاي شوآن اند كه سلولهاي حمايتي اصلي در ترميم بافت عصبي و تشكيل دهندهي ميلين سيستم اعصاب محيطي هستند.از نوين ترين شيوه هاي تمايز ايمپرينتينگ است كه به دليل شيميايي نبودن در تمايز سلولي، راهگشاي استفاده گسترده انساني است. در اين اختراع، ايمپرينت سلول شوآن با استفاده از پلي دي متيل سيلوكسان، از سلولهاي شوآن جدا شده از عصب سياتيك تهيه ميشود. سپس سلولهاي بنيادي مزانشيمي مشتق از چربي در پاساژ 4 با استفاده از روش ايمپرينتينگ در طي مدت 18 روز به سلول شوآن تمايز داده ميشوند. پس از تاييد تمايز، براي حمل و استفاده از اين سلولها بر روي داربست نانوالياف الكتروريسي شده به روش دو قطبي كشت داده ميشوند. جنس اصلي اين الياف الكتروريسي شده، از پليمر پلي كاپرولاكتون كه با كلاژن پوشش داده شده ميباشد. داربست مورد استفاده به شكل قابل توجهي زيست سازگار، زيست تخريبپذير، داراي انعطاف پذيري و نفوذ پذيري مناسب ميباشد. اين داربست به دليل هم راستا بودن الياف آن، باعث شكل گيري فيبرهاي عصبي در يك جهت و در نتيجه افزايش عملكرد و استحكام رشته هاي عصبي تشكيل شده ميشود. سپس داربست، درون كاندوئيت هاي ساخته شده به روش قالب گيري قرار ميگيرند.
خلاصه اي از توصيف اختراع سيستم معرفي شده با عنوان (( طراحي و ساخت دستگاه محاسبه گر (پيش بيني كننده ) احتمال بروز كدورت كپسولي خلفي با استفاده از ابزارهاي يادگيري ماشيني )) ابزاريست با قابليت محاسبه احتمال بروز شايعترين عارضه ديررس جراحي كاتاراكت ( عمل آب مرواريد) دستيابي به اين هدف ، نيازمند نرم افزاري است كه بتواند با آناليزهاي پيشرفته غير خطي و بر اساس دريافت اطلاعات قابل حصول از بيمار و شرايط عمل جراحي ، احتمال رخ داد اين عارضه را محاسبه نمايد . در اين دستگاه ، نرم افزار مناسب با استفاده از مدل هاي هوشمند شبكه عصبي مصنوعي ( artifrcial neural network ) و پس از آموزش آن با تعداد قبل توجهي از بيماران حاصل گرديد. مدل مذكور بارها با انواع مختلف طراحي ها ساخته و آموزش داده شد تا در نهايت بهترين الگوريتم با ساختار پس از انتشار خطا و با تعداد 40 نورون كه در 2 لايه پنهاني تقسيم بندي شدند ، به دقت 87% در پيش بيني اين عارضه دست پيدا كرد . در مرحله بعدي ، براي اينكه پزشكان و كادر درماني بتوانند از اين الگوريتم در بالين بيمار نيز استفاده كنند ، پس از خارج كردن تمامي كدهاي مرجع اين الگوريتم ( درفايل ضميمه قابل مشاهده مي باشند) مجددا الگوريتم در محيط نرم افزاري اختصاصي باز نويسي شده و امكان نصب آن بر روي سخت افزار اختصاصي و ابداعي فراهم گرديد.
در اين اختراع با استفاده از يك تيلر پشت تراكتوري اقدام به اجراي شخم نرخ متغير شد. براي اين كار از يك حسگر تشخيص زبري سطح خاك بهعنوان معيار تغيير نرخ شخم استفاده شد. اين عمل با پايش بلادرنگ ناهمواري سطح خاك پس از شخم صورت گرفت. واضح است كه در صورت همگن بودن شرايط خاك، شخم يكنواخت خاك اجرا خواهد شد. اما اگر به هر دليلي شرايط خاك تغيير كند، خاك شخم خورده بهوسيلهي تيلر هم دچار تغيير خواهد شد. در اين حالت حسگر تشخيص زبري، تغيير زبري خاك شخم خورده را به تيلر اطلاع ميدهد. حال ميبايست مكانيزمي براي تغيير نرخ شخم روي تيلر پيادهسازي شود تا زبري سطح خاك را به حالتي كه مورد نظر است، تغيير دهد. يكي از تنظيمات روتيواتور كه بر شدت خاكورزي تأثير ميگذارد، موقعيت حفاظ خاك آن است، كه هر چه حفاظ خاك بستهتر باشد كلوخههاي ريزتري در سطح خاك باقي ميماند و هرچه حفاظ بازتر باشد، كلوخههاي درشتتر حاصل ميشود. بنابراين پس از دريافت سيگنال تغيير نرخ شخم، حفاظ تيلر به سمت بسته شدن و يا باز شدن تغيير وضعيت داده و نرخ شخم و به تبع آن درجه زبري سطح خاك را تغيير ميدهد. براي تغيير وضعيت حفاظ از يك سامانه الكترو-هيدروليكي استفاده شد.
موارد یافت شده: 4