لیست اختراعات با مالکیت
موسسه ملي توسعه تحقيقات علوم پزشكي جمهوري اسلامي ايران
6 عدد
در اين اختراع دو ربات با ساختار مشابه هم معرفي ميگردد كه هر دو با توليد يك نقطه دوران دور در فضا مناسب جراحيهاي كم تهاجمي ازجمله آب مرواريد، ويتركتومي و رتين هستند. هر ربات در اين اختراع قابليتهاي يك سامانه بازخورد نيرويي يا اصطلاحاً هپتيك را دارا ميباشد. لذا ربات معرفيشده از اينرسي و اصطكاك بسيار پايين در حركات خود برخوردار است و همچنين عملگرهاي مورداستفاده و نحوه انتقال نيرو به كمك مكانيزم حركت كابلي قابليت اعمال و همچنين بازخورد نيروي دست جراح و يا كمك جراح را دارد. همچنين بر روي ابزار جراحي مدنظر در جهت نفوذ ابزار به داخل چشم از حسگر نيروي مناسب استفادهشده است كه قابليت تفكيكپذيري نيروي اعمالي در جراحي را بالا ميبرد. سناريوهاي مختلف آموزش جراحي ويتركتومي چشم و همچنين جراحي از راه دور قابليت پيادهسازي به كمك اين سامانه را دارد؛ هرچند استفاده از اين سامانه محدود به جراحي چشم نميگردد.
آسيب هاي تاندوني چه در ورزشكاران و چه در حيوانات از آسيب هاي شايعي است كه بدن به طور طبيعي توانايي ناچيزي در بهبود آن دارد. لذا استفاده از علوم نوين جهت كمك به اين روند بهبودي از اهميت شاياني برخوردار است. از موثرين روش هاي نوين درماني ميتوان به طب بازساختي اشاره كرد. اين روش بر پايه سه رهيافت سلولي، داربست و فاكتور هاي رشد استوار است. اين محصول به طوري طراحي شده است كه هر سه مقوله را در برگرفته از مزاياي تمامي آنها بهره مي برد. بافت چربي به دليل سهولت در جراحي، كم خطر بودن جراحي و ميزان زياد در دسترس يكي از بهترين بافتهايي است كه ميتوان از آن سلول هاي بنيادي چربي گرفت. بافت برداشته شده پس از استخراج سلول هاي بنيادي و رسيدن به پاساژ سوم به پليت مخصوص تمايز منتقل مي شوند و به مدت 14 روز كشت داده ميشوند. اين پليت از پيش به روش امپرينتيگ آماده سازي شده كه روشي فيزيكي است و بدون دخالت هيچگونه ماده شيميايي باعث تمايز سلولي مي شود. سلول هايي كه تمايز پيدا مي كنند پس از انتقال به محل آسيب فاكتورهايي ترشح خواهند كرد كه روند ترميم را بهبود خواهند بخشيد. پس از اين مرحله، سلول هاي تمايز داده شده به داربستي منتقل ميشوند كه ويژگي هاي بافت تاندون را شبيه سازي ميكند. اين داربست داراي اليافي مشابه سايز رشته هاي كلاژن طبيعي است. جنس اصلي اين الياف از پليمر پلي كاپرولاكتون ساخته شده است كه با كلاژن پوشش داده شده اند. طول عمر اين پليمر بالاست كه با سرعت كم ترميم بافتي در تاندون هماهنگي دارد. مهمترين ويژگي اين داربست رشته هاي كاملا موازي آن است كه در ساخت استحكام تاندوني نقش كليدي دارد. سلول هايي كه بر روي داربست چسبيده اند در نهايت به همراه داربست داخل محلي كه ضايعه رخ داده است به روش جراحي قرار ميگيرند. و بهبود بافت ايجاد شده را به ميزان بسيار معناداري بهبود مي بخشند.
پروتئين ROR1 به ميزان زياد بر سطح سلول هاي توموري در بسياري از سرطان هاي هماتولوژيك و تومورهاي جامد بيان شده ولي در سلول هاي نرمال تقريبا بياني ندارد. فيوژن پروتئين هاي مختلفي شامل بخش خارج سلولي پروتئين ROR1 و پپتيدهايي از توكسين كزاز بهمراه ناحيه Fc مولكول IgG براي غلبه بر تولرانس سيستم ايمني طراحي و توليد شد. شدت پاسخ ايمني و توان مهار رشد تومور توسط اين فيوژن پروتئين ها در مدل حيواني ارزيابي شد. نتايج نشان داد كه در موش هاي ايمن شده با برخي از اين فيوژن پروتئين ها رشد و تكثير تومور كاملا متوقف گرديد. اين فيوژن پروتئين ها مي تواند بعنوان كانديد واكسن براي درمان انواع سرطان ها با منشا بيان بالاي ROR1 مطرح باشد.
قلع فلزي سنگين است كه در مقابل خوردگي در برابر آب مقاومت ميكند، بنابراين ميتوان به عنوان يك پوشش محافظ در صنايع غذايي براي غذاها و نوشيدنيهاي كنسروي استفاده شود. قلع معدني (Sn+2)، به عنوان نمكهاي فلورايد يا كلريد، در خمير دندان، صابون، عطر و مواد افزودني غذايي استفاده ميشود، همچنين از تركيبات ارگانوتين در تهيه پلاستيك و سموم دفع آفات استفاده ميشود. عليرغم استفاده گسترده از قلع معدني (II)، گزارشها حاكي از آن است كه SnCl2 ميتواند توسط گلبولهاي سفيد خون جذب شود كه اين مسئله ميتواند منجر به آسيب به DNA از طريق سميت ژنتيكي، جهشزايي، تخريب ژنومي، سميت ژنتيكي در DNA پلاسميد شده و سرطان زا باشد. با اين حال، اثرات مشابه توسط SnCl4 يا تركيبات ارگانوتين گزارش نشده است. نكته قابل توجه آن است كه SnCl2 به صورت داخل وريدي براي بيماراني كه از تكنسيوم-99 و راديوايزوتوپ در پزشكي هستهاي استفاده ميكردند تجويز ميشود، درحالي كه آسيب ناشي از SnCl2 از در معرض قرار گرفتن سلولها در برابر كروم هممول (VI) به عنوان يك عامل آسيبزا و سرطان زا شناخته شده DNA، جديتر است. اين نشان ميدهد كه شكستگي DNA توسط SnCl2 به شدت به غلظت وابسته است. بنابراين، تعيين حداقل غلظت SnCl2 براي كاربردهاي عمومي امري ضروري است. از اين سو، استفاده از پروبهاي فلورسنت براي تشخيص گزينشپذيري SnCl2 در شرايط in vitro اهميت ويژه دارد. به علاوه پروبهاي مورد استفاده در روش تشخيص بسياري از سرطانها از جمله سرطان پستان و طيف وسيعي از سرطانهاي خون، اغلب به صورت فلورسانس ميباشند. با توجه به قيمت بالاي اين نوع از پروبها، ناپايداري و نيز ضرورت واردات به دليل عدم وجود مشابه داخلي، هزينههاي تشخيص را براي بيماران نيازمند دو چندان ميكند. با طراحي و سنتز فلوئوفورهاي آلي ميتوان از آن به منظور نشاندار كردن پروبهاي مذكور استفاده كرد. توانايي توليد چنين پروبهايي به صورت بومي به طور قابل توجهي از هزينههاي تشخيص و درمان بيماران خواهد كاست
زخم پوش هاي تجاري برپايه آلژينات با توجه به ويژگي هاي منحصر به فرد نظير توانايي جذب بالاي ترشحات از محل زخم، كمك به انعقاد خون، كمك به بهبود روند ترميم زخم و فراخواني سلول هاي فيبروبلاست و كراتينوسيت به محل زخم امروزه به يكي از پرمصرف ترين زخم پوش هاي تجاري تبديل شده اند. اين زخم پوش ها از جنس ميكروالياف بوده و با دستگاه هاي نساجي ترريسي ساخته مي شوند. وجود ساختار ميكروليفي موجب مي شود، نسبت مساحت سطح به حجم در اين زخم پوش به صورت قابل توجهي افزايش يابد و آن را براي زخم هاي با برون ده بالا نظير زخم پاي ديابت، زخم هاي عفوني و زخم بستر مناسب سازد. با توجه به نبود دستگاه ترريسي در مقياس بزرگ و عدم امكان توليد اين الياف، اين زخم پوش ها هميشه به صورت وارداتي به كشور مورد استفاده قرار گرفته-اند. با توجه به حجم بالاي واردات اين محصول و عدم توليد آن در كشور، هدف از اين اختراع، ساخت زخم پوش هاي نمدي ميكروليفي آلژيناتي براي نخستين بار در كشور و ارزيابي عملكرد آن ها براي ترميم زخم هاي تمام عمق در مدل موش عفوني است. نتايج آزمون-هاي مختلف، به همراه ارزيابي هاي زيستي برون تني و درون تني روي سلول هاي انساني و مدل موشي نشان داد، اين نمدهاي ليفي مي توانند به عنوان زخم پوش براي ارزيابي هاي بيشتر باليني روي انسان مورد استفاده واقع شوند.
زراعت مولكولي داراي پتانسيل بالايي در توليد نامحدود واكسنها، آنتيباديها، پروتئينهاي دارويي و آنزيمها ميباشد. تحقيقات نشان داده كه واكسنها و پروتئينهاي نوتركيب توليد شده بر پايه گياه عموماً بهعنوان تركيبات كم خطر و معقول از نظر هزينه در نظر گرفته ميشوند، ولي نمونههاي موفق تجاري توليد در گياهان بسيار اندك است. يكي از دلايل اين عدم موفقيت، بيان پايين ژن خارجي و مشكلات موجود در دستورزي ژنتيكي گياه هدف ميباشد. جهت توليد مناسب پروتئينهاي خارجي در سيستمهاي گياهي، اولين قدم انتخاب گياه متناسب با هدف، انتخاب پيشبر مناسب، ساخت و طراحي صحيح سازۀ ژني مناسب آن گياه و در نهايت روش صحيح انتقال ژن است. غلات از جمله گياه ذرت براي اين منظور ابزار مناسبي هستند، زيرا دانههاي غلات محتواي آب اندكي است و به طور طبيعي قادرند پروتئينهاي توليدي را براي دورههاي طولاني بدون فساد و مناسب براي مصارف تجاري نگهداري كنند. از اين رو، هدف از اين تحقيق بررسي و تاييد فرآيند بيان يك مجموعه ژني در گياه ذرت است. اين سازه ژني شامل يك پيشبر مناسب مانند يوبيكوئيتين-1 ذرت بوده كه يك پيشبر دائمي است و منجر به سطح مناسبي از بيان در بافت برگ و بذر ميگردد. با بهينه سازي سازه ژني هدف بر اساس ترجيح كدوني گياه ذرت و انتقال آن به بذر گياه ذرت به روش امواج فراصوت با استفاده از نانوذرات سليكا مزومتخلخل، ميتوان به هدف توليد هر نوع پروتئين نوتركيب در گياه ذرت رسيد. در ادامه حضور ژن مورد نظر در گياهان ذرت تراريخته كه در محيط حاوي علفكش (به عنوان ماده گزينشگر) رشد كرده بودند، با روش مولكولي PCR، روش فيزيولوژيكي و وسترن بلات با آنتيباديهاي اختصاصي تاييد گرديد. ميزان بيان در بذر و برگ گياه ذرت نيز با استفاده از روش الايزا تعيين شد كه بيانگر كارايي بالاي استفاده از بذر گياه ذرت براي توليد پروتئينهاي نوتركيب ميباشد.
موارد یافت شده: 6