لیست اختراعات با مالکیت
سميه ابراهيمي
6 عدد
مشكلات حركتي ناشي از ضايعه عصبي به عنوان يكي از مسائل مهم مطرح است كه سالانه تعداد زيادي از افراد با آن درگير مي شوند. ترميم ضايعات عصبي و نخاعي در حديست كه حتي در صورت وجود ترميم استاندارد و به موقع عصب، با توجه به سرعت بسيار كم رشد عصب mm) 1 در روز( باز هم مدت زمان زيادي لازم است تا عصب به حالت عادي خود برگردد و اين مدت موجب بروز مشكلات زيادي مي شود. سيستم اعصاب مركزي نقش بسيارمهمي درحيات موجودات زنده ايفا مي كند وآسيب دراين سيستم، درانسان وبقيه پستانداران تقريباجبران ناپذيراست و باعث از كار افتادگي شديد اندامها از جمله آتروفي ماهيچه ها و بعضي از ارگانها مي شود. علاوه بر موارد ذكر شده چون هر عصب توپوگرافي مخصوصي دارد لذا ترميم عصب به خصوص اعصاب مختلط تبديل به مسئله پيچيده تري مي شود. همچنين سلولهاي عصبي كه جزءاصلي سيستم عصبي به شمارمي روند بعدازتولد قادر به تقسيم شدن نيستند و اين امرمشكل ترميم بافت عصبي راتشديد مي نمايد، درحالي كه سلولهاي گليال دربافت عصبي قدرت تقسيم خود را حفظ مينمايند. سلولهاي ميكروگلي بخشي از ساختار حمايتي دستگاه عصبي مركزي را تشكيل ميدهد. اين سلولها اولين جمعيت از سلولهاي دستگاه عصبي مركزي ميباشند كه در مقابل آسيبها، عفونتها و واكنشهاي التهابي مغزي پاسخگو هستند. اين سلولها اعمالي شبيه ماكروفاژهاي بافتهاي ديگر دارند كه ميتوان به فاگوسيتوز ميكرو ارگانيسمهاي مهاجم و سلولهاي آسيب ديده، عرضه آنتيژن و توليد سيتوكين و توليد كموكاينها، توليد ايي كوزانوئيدها، اجزاي كمپلمان، اسيدهاي آمينه محرك مثل گلوتامات، پروتئينازها، راديكالهاي اكسيدايتو و نيتريك اكسيد و پروتئين شوك حرارتي hsp ۷۰ اشاره نمود. كاربرد اين سلولها بارها در تحقيقات متعدد جهت بهبود بازسازي عصبي نشان داده شده است. اما نساله اساسي تامين تهداد مورد نياز سلولي با توجه به منبع محدود و غير قابل تكثير و ترميم اين سلولهاست. بر اين اساس در اين پژوهش سلول هاي اندومتريال به عنوان منبع جديد سلولي از نوع سلول هاي مزانشيمي را در محيط دو بعدي و سه بعدي درون فيبرين با فاكتورهاي تمايزي به سلول هاي ميكروگليا تمايز داده و ميزان تمايز با بررسي ماركرهاي تمايزي Tuj1،Nestin و F4/80، CD11b و CD45 با روش ايمنوسيتوشيمي و real time PCR مورد بررسي قرار گرفت. نتايج نشان دهنده تمايز سلول هاي اندومتريال به سلول هاي ميكروگليا بود.
پرولاكتين هورموني پروتئيني است كه از هيپوتالاموس آزاد ميشود و به هيپوفيز پيشين ميريزد. اسامي ديگر اين هورمون لاكتوژن، ماموتروپ يا لاكتوتروپ ميباشد. دوپامين مغز ترشح پرولاكتين را تنظيم و مهار مي كند. اين هورمون در بدن همه افراد وجود دارد، اما در زمان بارداري و شيردهي به طور طبيعي ميزان آن بالا ميرود و اثرات زيادي بر روي قسمتهاي مختلف بدن دارد. همچنين ميزان آن در زمان واردشدن استرس، خواب و برداشته شدن مهار دوپامين ، افزايش مييابد.از طرفي داروهايي مانند دوپامين، لوودوپا و مشتقات آلكالوئيدهاي ارگو باعث كاهش پرولاكتين مي شوند.كاهش اين هورمون در دوران شيردهي باعث كاهش شيردهي مي شود. از طرفي اين هورمون مي تواند به عنوان گنادوتروپين عمل كند و يا در ايجاد اليگودندروسيت ها و همچنين درنوروژنز در دوران جنيني در مغز مادر و جنين اهميت دارد. بنابراين با توجه يه ضرورت اين هورمون، در هنگام كاهش آن و در زماني كه بايد در بدن حضور داشته باشد، به صورت تزريقي و يا خوراكي مصرف مي شود. مطالعات نشان داده اند سلولهاي بافت اندومتر رحم قادر به توليد هورمون پرولاكتين هستند تا جاييكه سلولهاي بنيادي مشتق از اندومترمي توانند اين هورمون را ترشح نمايند. بنا به كاربردهاي اين هورمون، در اين پژوهش به بررسي و توليد هورمون پرولاكتين با استفاده از كشت سلولهاي بنيادي اندومتر و استحصال و مقايسه ميزان اين هورمون از مايع رويي سلولهاي كشت داده شده در هفته هاي اول و دوم و سوم پس از كشت مي پردازيم.
گر نباشد چشم ظاهر عيب نيست در نبود چشم دل بايد گريست بكارگيري فناوري مدرن براي افزايش توانايي افراد نابينا يكي از دغدغه هاي مهم كساني است كه به بازتواني و نوتواني افراد و گروههاي خاص مي انديشند. استفاده از فناوري براي نابينايان و پاسخ به برخي از نيازهاي آنان با استفاده از پديده هاي نوين عصر حاضر نيز موضوعي است كه در همين عرصه مورد توجه قرار گرفته است. سازمان بهداشت جهاني World Health Organization تخمين مي زند در حال حاضر حدود 35 ميليون نابينا در جهان زندي مي كنند و حدود 161 ميليون نفر از جمعيت جهان دچار اختلالات بينايي هستند. همچنين در هر 5 ثانيه يك نفر به تعداد افراد با اختلالات بينايي اضافه مي شود. هم اكنون در كشور ما بيش از 410 هزار نفر نبينا و كم بينايي نيازمند به خدمات توانبخشي هستند و تعداد نابينايان شناخته شده تحت پوشش سازمان بهزيستي كشور 76000 نفر مي باشد. عصاي التراسونيك با جهت يابي و اعلام وضعيت به صورت صوتي افراد نابينا را از موقعيت موانع آگاه مي سازد. اين محصول گامي نو در صنايع مهندسي پزشكي در كشورمان و دنيا بوده كه كشور عزيزمان را با ساير كشورهاي پيشرفته همگام نموده و جهت خودكفايي فني و علمي پيش خواهد برد. مزيت طرح پيشنهادي نو بودن ايده اين عصا و كليت كاربردي بودن اين محصول بصورت صنعتي براي نابينايان دقت بسيار بالا، قابليت تشخيص پله و جوي (كه از بزرگترين مشكلات حركت نابينايان است) ، قابليت استفاده آسان و الگوريتم انتخاب نوع پيام هاي صوتي مختلف هشدار دهنده قابليت حمل آسان، طراحي صنعتي طبي با رعايت ارگونومي، قابليت تشخيص موانع در آرايشي ابتكاري در ارتفاعات و راستاي مختلف براي نابينايان مي باشد كه در كل از برخورد و افتان و آسيب فيزيكي (و بالطبع روحي) نابينايان جلوگيري مي كند و همچنين قيمت تمام شده مناسبي دارد. در مقياس صنعتي اين محصول مي تواند امكانات امنيتي و رفاهي ملموسي را براي استقلال قشر نابينا فراهم آورد. بزرگترين نكته متمايز كننده اين طرح در مدار طراحي شده نوع اسكن كردن محيط و انتخاب نوع پيام ها و كليت اين طرح بصورت صنعتي مي باشد كه در اين شكل و اين كيفيت هيچگونه محصول مشابهي در هيچ جاي دنيا ندارد. با توجه به ابتكاري بودن طرح پيشنهادي وقت و تحقيقات زيادي صرف قابليت صنعتي شدن اين محصول و طراحي صنعتي مناسب در جهت استفاده آسان براي مصرف كننده اصلي اين محصول (نابينايان) صرف شده است اميد مي رود در صورت حل نيازهاي داخلي و رسيدن به مرحله ي صادرات بتواند منبع درآمد و ذخيره ارزي كشور باشد.
موارد یافت شده: 6