لیست اختراعات با مالکیت
مریم سعیدی
5 عدد
"سيستمهاي رهايش دارو بر پايه نانوذرات به منظور درمان سرطان توسعه يافته و مواد بسياري به عنوان حامل به منظور بهبود تاثير درماني و ايمني داروهاي ضد سرطان مورد بررسي قرار گرفتند. تحقيق پيش رو جهت ساخت و طراحي سيستم رهايش دارو بر پايه ايمونوگلوبولين G، به منظور رهايش كنترل شده داروي ضد سرطان اگزالي پلاتين انجام شد تا منجر به اثر درماني بيشتر، سميت كمتر و تجمع دارو در محل اثر شود. سنتز نانوذرات ايمونوگلوبولين به روش حلال زدا انجام و از كراس لينك گلوتارآلدئيد جهت پايداري نانوذرات و مقايسه اثر آن در رهايش استفاده شد. از طيف سنجي مادون قرمز(FTIR) به منظور اثبات وجود پيوندهاي شكل گرفته توسط كراسلينكر استفاده شد. تصوير ميكروسكوپ الكتروني به دست آمده از نانوذرات نشان داد كه اين ذرات كروي شكل بوده و اندازه يكنواختي در حدود 150 نانومتر دارند. همينطور از آزمونهاي زتا سايزر براي سنجش ميانگين اندازه ذرات و ميكروسكوپ نيروي اتمي(AFM) به منظور بررسي مورفولوژي سطح نمونه استفاده شد كه نتايج به دست آمده با تصاوير ميكروسكوپ الكتروني روبشي مطابقت داشت. تستهاي دورنگنمايي حلقوي و فلوئورسانس نشان دادند كه در ايمونوگلوبولين خالص نسبت به نانوذرات سنتز شده تغييرات زيادي در ساختار مارپيچ آلفا به وجود نيامده است؛ اما تفاوت در ساختارهاي صفحات بتا ومارپيچهاي تصادفي بسيار مشهود است و همچنين افزودن دارو موجب تغيير اساسي در ساختمان نانوذرات نشده است. در مرحله پاياني، بارگذاري و مكانيزم رهايش دارو از نانو ذرات در دو pH مختلف 5/5 و4/7 و به مدت 14 روز مورد بررسي قرار گرفت و مشاهده شد كه ميزان رهايش دارو در محيط اسيدي شبيه¬سازي شده در اطراف تومور بيشتر از محيط خنثي است . همچنين با توجه به رسم نمودار رهايشي غلظت ثابت و رهايش كنترل شده مشاهده شد كه مكانيسم رهايش در نانوذرات شبكه اي شده از الگوي درجه صفر(محيط خنثي و محيط اسيدي) پيروي مي كند."
در اختيار داشتن اطلاعات كينماتيك بدن به صورت به هنگام در زمينه هاي مختلفي مانند بازتواني حركت، توانبخشي، مهندسي ورزشي و تحليل حركت در واقعيت مجازي بسيار مفيد و كارآمد مي باشد. در سال هاي اخير با ارائه ي شتاب سنج هاي مبتني بر تكنولوژي MEMS با دقت بالاي اندازه گيري، امكان ثبت شتاب حركت بدن، با دقت مناسب، فراهم شده است. در اين اختراع سيستم براي ثبت اطلاعات حركتي طراحي و ساخته شده است. اين سيستم شامل حسگرهاي بي سيم مبتني بر شتاب سنج و بخش جمع آوري داده است. در طراحي و ساخت اين سيستم سعي شده است تا دستگاه علاوه بر برخورداري از ابعاد كوچك، وزن سبك و توان مصرفي پايين، از ارتباط بي سيم جهت تبادل دادگان و در نتيجه، از ويژگي بي مزاحمت بودن براي انجام طبيعي حركت نيز برخوردار باشد. در ساخت حسگر بي سيم از شتاب سنج سه محوره استفاده شده است. در ساخت اين حسگر از المان هاي SMD استفاده شده است كه تا جاي ممكن، ابعاد حسگر كاهش يابد. شتاب سنج سيگنالي متناسب با شتاب حركت را در اختيار قرار ص دهد. اطلاعات مرتبط با شتاب به وسيله ي ميكروكنترلر دريافت شده و از ماژول مخابراتي RF به صورت بي سيم در باند فركانسي مشخصي به واحد جمع آوري داده ارسال مي گردد. سپس اين واحد، داده ها را با نرخي قابل تنظيم از طريق واسط سريال به رايانه منتقل مي كند تا پردازش هاي لازم روي دادگان شتاب جهت دستيابي به اطلاعات كينماتيكي انجام پذيرد. جهت اطمينان از صحت خروجي هاي شتاب سنج ابتدا حسگر شتاب را كاليبره كرده، سپس به ثبت و پردازش اطلاعات كينماتيكي پرداخته شده است. به عنوان كاربرد، ثبت زاويه ي مفاصل شانه و آرنج و استخراج برخي از پارامترهاي راه رفتن از اطلاعات كينماتيك ثبت شده، انجام گرديده است. تعيين زاويه ي انحراف از راستاي قائم در حالت ايستا با دقت بسيار خوبي صورت مي گيرد. اما حركت موجب بروز خطاي فاحشي در زاواياي ثبت شده به اين شيوه مي گردد. از اين رو، اطلاعات كينماتيك طي حركت با استفاده از تكنيكي به نام DCMR تعيين شده است. بدين منظور بررسي دقت اين تكنيك، از تجهيزات محكي شامل يك پاندول، سيستم ثبت اطلاعات كينماتيك با دو حسگر بي سيم و يك زاويه سنج الكتريكي استفاده شده است. سيگنال شتاب در دو موقعيت مختلف ثبت گرديده است و با استفاده از آن، اسپلاين زاويه ي پاندول برآورد شده است. تطابق اين اسپلاين با اسپلاين زاويه ي ثبت شده توسط زاويه سنج الكتريكي طي حركت حاكي از كارآيي اين تكنيك مي باشد. با نگاهي به كليه ي اين كاربردها مشاهده مي شود كه ثبت اطلاعات كينماتيك صورت گرفته و اطلاعات استخراج شده از آن ها از دقت بالايي برخوردار است.
از ميان انوع روش هاي ثبت سيگنال الكتريكي، ثبت با استفاده از الكترود گذاري روي پوست بدن از ديرباز به طور ويژه اي مورد توجه بوده است. پوست شامل سه لايه اصلي است. خارجي ترين لايه، يا اپيدرم، مهمترين نقش را در واسطه الكترود پوست بازي مي كند. سطح خارجي شامل لايه هاي. ماده كراتيني پهني است كه لايه شاخي روي سطح پوست را تشكيل مي دهند. مشخصه الكتريكي اين سطح با بافت زنده متفاوت است. براي ارتباط الكترود با الكتروليت از الكترودهاي Ag/AgCI استفاده مي كنيم. آماده سازي پوست قبل از الكترودگذاري و برداشتن لايه شاخي براي ثبت سيگنال از اهميت بالايي برخوردار است. برداشتن لايه مرده علاوه بر كاهش مقاومت مسير سيگنال، براي كاهش اغتشاش حركتي نيز لازم است. اين وسيله يك موتور الكتريكي،كه به همراه يك محور گردان است كه يك سر مخروطي شكل به عنوان بخش يكبار مصرف به اين محور متصل شده و به همراه هم حالت چرخشي خواهند داشت. يك بخش بادكنكي كشسان كه از آب (به عنوان مايع و سيال) پر شده است، داخل اين سر مخروطي قرار مي گيرد. نحوه قرارگيري آن به گونه اي است كه بخشي از آن در بيرون مخروط قرار داشته باشد و روي آن را بپوشاند.در نهايت اين بخش بادكنكي با چسب كاغذي بهداشتي به مخروط چسبانده مي شود. ما حالت چرخشي را انتخاب كرديم زيرا در دسترس تر است و توليد آن آسان تر و ارزان تر خواهد بود. از مخروط استفاده كرديم براي اينكه بعد از هر عمل پاكسازي نوك دستگاه كه استفاده شده قابل تعويض باشد و از طرفي كيسه ي كشسان محتوي آب در محلي قرار بگيرد كه بتواند كمي جابجا شود تا فشار به وجود آمده باعث تركيدگي آن نشود. كيسه كشسان داخل اين مخروط قرار گرفته و با هم روي استوانه گردان موتور نصب مي گردند. سطحي كه مي خواهيم براي الكترود آماده كنيم داراي پستي و بلندي است. همينطور نرمي و سفتي آن نيز ممكن است يكسان نباشد. بديهي است اگر از يك جسم غير قابل انعطاف استفاده كنيم قسمت هاي برآمده پوست بيشتر برداشته مي شود و وقتي براي برداشتن پوست در محل هاي فرو رفته تلاش مي كنيم، قسمت هاي بر آمده زخم شده و آسيب هاي ناخوشايندي مي بينند . ما از كيسه كشسان استفاده كرديم تا هم مشكل پستي و بلندي ها را حل كرده باشيم و هم نرم و سفتي را. وقتي اين كيسه را روي پوست مي چرخانيم لايه هاي مايع روي هم لغزيده و دوباره متناسب با محل جابجا مي شوند. از طرفي نواحي سفت تر كه اصطكاك بيشتري را دارند مانع از چرخش سريع كيسه در اين نواحي مي شوند اما در نواحي نرم تري كه با سرعت بيشتري مي چرخد و در واقع كيسه كمي اعوجاج پيدا مي كند به اين ترتيب نواحي نرم و سفت به يك ميزان پوست برداري مي شوند. چسب كاغذي كه در حالت عادي زبري مناسبي دارد، تا زماني كه از بخش شاخي خارج نشده ايم، به بپرداشتن پوست ادامه مي دهد اما زماني كه نزديك به سلول هاي زنده رسيديم، ترشحات كمي از آنها به سطح پوست رسيده و اصطكاك اين ناحيه به شدت كاهش پيدا مي كند به اين ترتيب ديگر حتي با نگه داشتن دستگاه روي پوست، عمل برداشتن پوست ادامه نمي كند اين موضوع باعث شده تا دستگاه در دسته ي دستگاه هاي هوشمند قرار بگيرد.
فرض بر اين است كه در انتقال دارو به نقاط موردنظر بدن جهت درمان بيماري هايي چون سرطان، بيماران با اثرات جانبي كمتري به دليل استفاده از دارو مواجه باشند تا حيات آنها را با خطر جدي روبرو نسازد. لذا طراحي و تهيه كمپلكس هاي موثر در اين راستا فرضيه اي است جهت رفع اين معضل كه در اين پروژه در پي اثبات آن بوده ايم. كمپلكس هايي با فلز مركزي پالاديوم و ليگاندهاي آروماتيك و هتروسيكل مناسب به منظور كاربرد دارويي طراحي و تهيه شد و روش هاي مختلف شناسايي براي آن به كار برده شد و پس از اطمينان از خاصيت سيتوتوكسيك اين كمپلكس ها، برهمكنش آنها با DNA به عنوان اندامي كه در مهار سرطان نقش عمده اي را ايفا مي كند، مورد بررسي قرار گرفت كه بحمدالله نتايج مناسبي بدست آمد. ضمناً قابليتها و مزاياي اختراع مذكور عبارتند از: 1.\tروش ادعا شده در اين ادعانامه بسيار آسان و در مدت زمان كم انجام مي پذيرد. 2.\tروش ادعاشده در اين ادعانامه از لحاظ اقتصادي مقرون به صرفه است زيرا جايگزين استفاده از فلز پلاتين است. 3.\tروش ادعا شده در اين ادعانامه مي تواند با مطالعات وسيع تر به عنوان داروي مناسبي براي درمان سرطان به كار رود.
موارد یافت شده: 5