لیست اختراعات با مالکیت
مريم نيكخواه
5 عدد
نانوميله هاي طلا يكي از نانوحامل هايي هستند كه مي توانند خاصيت ترانوستيك داشته باشند. براي ساخت نانوميله هاي طلا از يك سورفكتانت كاتيوني به نام CTAB استفاده مي شود كه در صورتيكه در سلول ازاد شود خاصيت سمي دارد. در اين اختراع از يك پپتيد براي عامل دار كردن نانوميله ها استفاده شده كه داراي چند بخش است: انتهاي RGD كه سبب هدفمند كردن و شناسايي گيرنده هاي اينتگرين مي شود(اين گيرنده ها با پيشرغت سرطان در سطح سلول افزايش مي يابند)، يك توالي mini PEG براي افزايش زيست سازگاري، يك ساقه هيستيدين لايزين(HK) كه به پپتيد بار مثبت ميدهد و سبب اتصال اليگونوكلئوتيدها به پپتيد مي شود) و يك اسيد آمينه انتهايي Cys كه به دليل دارا بودن گروه تيول مي تواند سبب اتصال پپتيد به نانو ميله شود.
در اختراع حاضر از نانوذرات طلاي تغيير نيافته جهت تشخيص اختصاصي ويروس هاي بيماري زاي گياهي استفاده شده است. به اين صورت كه بعد از طراحي پروب هاي اختصاصي عليه ژنوم ويروس هاي بيماري زاي گياهي مختلف مانند ويروس پيچيدگي برگ زرد گوجه فرنگي، ويروس پيچيدگي بوته چغندر و يا ساير ويروس هاي گياهي، اين پروب هاي تك رشته بر روي محلول نانوذرات طلا ريخته مي شوند و مقاومت نانوذرات را براي رسوب در برابر غلظت هاي بالاتر نمك افزايش مي دهند. بنابراين با افزودن مقدار مشخصي نمك، اين نانوذرات بر خلاف نانوذرات عادي مجتمع نخواهند شد و تغيير رنگ نمي دهند. اما هنگامي كه DNA استخراج شده از گياه مشكوك به آلودگي ويروسي به واكنش اضافه مي شود، اگر آن DNA حاوي ژنوم ويروسي باشد كه پروب عليه آن در محيط واكنش وجود دارد، اين پروب به خاطر تمايل به رشته مكمل خود در ژنوم ويروس از سطح نانوذرات جدا شده و با رشته مكمل خود جفت مي شود. بنابراين با افزودن نمك به نانوذرات طلا رسوب، تجمع و تغيير رنگ نانوذرات از قرمز به بنفش رخ مي دهد. استفاده هم زمان از چندين پروب اختصاصي عليه چندين ويروس گياهي در اين روش به تشخيص نمونه هاي گياهي آلوده به ويروسهاي بيماري زا در زماني كوتاه، با دقت زياد و امكانات ساده (تشخيص در محل) خواهد انجاميد.
حسگر مقاومت شیمیایی بر پایه پلیمرهای قالب مولکولی جهت تشخیص هگزانال گازی به عنوان بیومارکر سرطان ریه
سرطان يكي از بيماري هاي رايج در عصر حاضر است كه از اين بين، سرطان ريه بيشترين ميزان ابتلا و مرگ و مير را به خود اختصاص داده است. تشخيص سريع و غيرتهاجمي اين بيماري مي¬تواند به درمان مؤثرتر، كاهش مرگ و مير وكاهش هزينه هاي درمان بيمار رهنمون شود. اندازه گيري تركيبات آلي فراري كه در بازدم افراد مبتلا به سرطان ريه وجود دارند، بيوماركرهاي مناسبي بدين منظور هستند. بيوماركرها مولكول هاي شيميايي هستند كه در ماتريكس هاي مختلف بدن مانند سرم، پلاسما، بزاق، ادرار، عرق و بازدم منتشر شده و نشانگر وضعيت سلامتي و متابوليكي فرد مي باشند. اختراع حاضر يك حسگر مقاومت شيميايي براي سنجش هگزانال گازي است كه در آن به عنوان عامل تشخيص اختصاصي از كامپوزيت پليمر قالب مولكولي بر پايه متاكريليك اسيد و نانوذرات طلا استفاده شده است. هگزانال يك تركيب آلي فرار است كه داراي الگوي تغييرات منظم و افزايشي در افراد مبتلا به سرطان ريه مي باشد. حسگر ساخته شده داراي حد تشخيص محاسباتي ppm 1/1 و بازه خطي بين ppm 2/5 تا 300 است. همچنين حسگر توانايي تشخيص هگزانال در هواي فوقاني ماتريكس هاي مختلف بيولوژيك مثل محيط كشت سلول، پلاسما، سرم، ادرار و بزاق را دارد.
بيماري پاركينسون يكي از شايع ترين اختلالات حركتي عصبي است كه 1 درصد ازجمعيت بالاي 65 سال و 3 درصد از افراد بالاي 85 سال را تحت تاثير قرار مي دهد. تخمين زده شده است كه بيماران مبتلا به پاركينسون در زمان تشخيص، 70 درصد از نورونهاي دوپامينرژيك جسم سياه مغز را از دست دادهاند. توسعه يك حسگر براي تشخيص قطعي و زودهنگام پاركينسون ميتواند فرصتي براي شروع درمان اين بيماري، پيش از مرگ وسيع نورونها را فراهم كند. در حال حاضر علائم حركتي پاركينسون، مانند لرزش در حال استراحت، براديكينزي، و سفتي عضلاني را ميتوان به عنوان مستقيم ترين نشانگر تشخيصي اين بيماري طبقه بندي كرد. اين علائم خيلي دير در پيشرفت بيماري ظاهر مي شوند و پتانسيل تشخيص زودهنگام را ندارند. در مقابل، بيوماركرهاي بيوشيميايي احتمالا حساس تر هستند و تصوير واضح تري از زمان شروع بيماري يا پس از شروع بيماري ارائه مي دهند. پروتئين آلفاسينوكلئين از جمله بيوماركرهاي مرتبط با بيماري پاركينسون است و سطوح افزايش يافته اوليگومرهاي آن در برخي مايعات بدن از جمله مايع مغزي-نخاعي و بزاق به هنگام بروز بيماري پاركينسون به اثبات رسيده است. تشخيص اين نشانگر زيستي در بزاق كه استحصال آن آسان و غير تهاجمي است حائز اهميت فراوان است. اين اختراع يك حسگر رنگ سنجي مبتني بر يك تك رشته DNA است كه بخشي از آن به عنوان الگو براي ساخت نانوذرات طلا و بخش ديگر آن در اتصال اختصاصي به اوليگومرهاي آلفاسينوكلئين نقش دارد. اين حسگر مي تواند حضور اوليگومرهاي آلفاسينوكلئين در بزاق را به صورت تغيير رنگ قابل مشاهده با چشم گزارش نمايد. اين حسگر از مزايايي مانند دقت، اختصاصيت، سرعت بالا و سهولت آماده سازي برخوردار است.
بيماري پاركينسون يكي از شايع ترين اختلالات حركتي عصبي است كه 1 درصد ازجمعيت بالاي 65 سال و 3 درصد از افراد بالاي 85 سال را تحت تاثير قرار مي دهد. تخمين زده شده است كه بيماران مبتلا به پاركينسون در زمان تشخيص، 70 درصد از نورونهاي دوپامينرژيك جسم سياه مغز را از دست دادهاند. توسعه يك حسگر براي تشخيص قطعي و زودهنگام پاركينسون ميتواند فرصتي براي شروع درمان اين بيماري، پيش از مرگ وسيع نورونها را فراهم كند. در حال حاضر علائم حركتي پاركينسون، مانند لرزش در حال استراحت، براديكينزي، و سفتي عضلاني را ميتوان به عنوان مستقيم ترين نشانگر تشخيصي اين بيماري طبقه بندي كرد. اين علائم خيلي دير در پيشرفت بيماري ظاهر مي شوند و پتانسيل تشخيص زودهنگام را ندارند. در مقابل، بيوماركرهاي بيوشيميايي احتمالا حساس تر هستند و تصوير واضح تري از زمان شروع بيماري يا پس از شروع بيماري ارائه مي دهند. پروتئين آلفاسينوكلئين از جمله بيوماركرهاي مرتبط با بيماري پاركينسون است و سطوح افزايش يافته اوليگومرهاي آن در برخي مايعات بدن از جمله مايع مغزي-نخاعي و بزاق به هنگام بروز بيماري پاركينسون به اثبات رسيده است. تشخيص اين نشانگر زيستي در بزاق كه استحصال آن آسان و غير تهاجمي است حائز اهميت فراوان است. اين اختراع يك حسگر رنگ سنجي مبتني بر يك تك رشته DNA است كه بخشي از آن به عنوان الگو براي ساخت نانوذرات طلا و بخش ديگر آن در اتصال اختصاصي به اوليگومرهاي آلفاسينوكلئين نقش دارد. اين حسگر مي تواند حضور اوليگومرهاي آلفاسينوكلئين در بزاق را به صورت تغيير رنگ قابل مشاهده با چشم گزارش نمايد. اين حسگر از مزايايي مانند دقت، اختصاصيت، سرعت بالا و سهولت آماده سازي برخوردار است.
موارد یافت شده: 5