اختراع سنجش ميزان تاكروليموس در سرم خون بر پايه تشخيص توسط اپتاسنسوركه در زمينه (داروسازي) كاربرد دارد؛ براي حل مشكل تعيين دوز داروي تاكروليموس انجام گرديده است

"اختراع فرآيند جداسازي DNA آپتامر براي شناسايي پروتئين سطحي سلول توموري سرطان دهانه رحم ، در زمينه پزشكي؛ تشخيص و درمان سرطان دهانه رحم كاربرد دارد؛ سرطان دهانه رحم دومين سرطان شايع در ميان زنان مي باشد. آپتامرها، اليگونوكلئوتيدهاي تك رشته اي بوده كه مي توانند جهت شناسايي خصوصيات سلول هاي سرطاني و ليگاند هاي اختصاصي سلولها براي اهداف تشخيصي-درماني به كار روند. هدف اصلي در رويارويي با سرطان دهانه رحم، تشخيص به هنگام و اضمحلال سلول هاي توموري بدون اثرات سوء جانبي بر ساير اندام هاي بدن مي باشد. به اين منظور درمان هدفمند با استفاده از مولكول هايي مانند DNA آپتامرها كه داراي توانايي لازم براي شناسايي تومور باشند و قابليت نفوذ مناسب با حداقل تحريك سيستم ايمني در مقايسه با آنتي بادي ها را دارا باشند، بسيار مورد توجه است. در اين اختراع براي توليد آپتامر اختصاصي جهت درمان هدفمند سرطان دهانه رحم از روش Cell-SELEX استفاده شد. "

اختراع حاضر فرآيند جداسازي DNA آپتامر به منظور شناسايي پروتئين ترشحي Ag85A مايكوباكتريوم توبركلوزيس است كه مربوط به حوزه نيازهاي انساني زيربخش پزشكي ميباشد.در اين اختراع آپتامر اختصاصي پروتئين Ag85A به كمك روش SELEX طراحي و جداسازي گرديد تا بتوان در مراحل بعد از آن در ساخت زيست حسگر هاي تشخيصي استفاه كرد. اين آپتامر نسبت به آنتي بادي در بسياري از شرايط اختصاصي ميباشد. صرفه جويي در زمان و هزينه ، دقيق بودن و اجراي آسان از مزاياي اين طرح ميباشد. اين اختراع مي تواند به عنوان بيوماركردر ساخت زيست حسگرهاي مختلف به صورت كيت براي شناسايي Ag85A در نمونه هاي مختلف كلينيكي بيماران مبتلا به سل در آزمايشگاه¬هاي تشخيص طبي و بيمارستان¬ها مورد استفاده قرار گيرد.

اختراع فرآيند جداسازي و انتخاب برون تن DNA آپتامر به منظورشناسايي آنتي بيوتيك فلورفنيكل كه در حوزه داروسازي؛ كنترل غذا و دارو كاربرد دارد؛ آپتامرها، اوليگونوكلئوتيدهايي صناعي، با ميل پيوندي و اختصاصيت بالا هستند كه براي تشخيص آلاينده‏هاي مختلف غذايي و محيطي از پتانسيل بالايي برخوردارند. در اين اختراع، براي كنترل موارد بيش از حد مجاز در استفاده از آنتي‏بيوتيك‏ها، آپتامر اختصاصي براي آنتي‏بيوتيك فلورفنيكل توسط يك روش SELEX اصلاح شده با بيدهاي مغناطيسي جداسازي و شناسايي شدند. فلورفنيكل ازجمله آنتي بيوتيك هاي وسيع الطيفي است كه امروز در دامپزشكي به طور گسترده استفاده مي‏گردد و باقيمانده آن در موادغذايي مي تواند سلامت بشر را به مخاطره بيندازد. اين آپتامر نسبت به آنتي بادي در بسياري از شرايط اختصاصي‏تر مي‏باشد. امروزه شناسايي اين آنتي بيوتيك نياز به دستگاه هاي گرانقيمت ، پرسنل كارآزموده و زمانبردارد كه با شناسايي اين آپتامر كه مي تواند در ساخت انواع آپتاسنسورها به عنوان بيوماركر شناسايي كننده با افينيتي بالا عمل كرد و به صورت كيت در انواع مختلف مواد غذايي در آزمايشگاه¬هاي غذايي مورد استفاده قرار گيرد. صرفه جويي در زمان و هزينه ، دقيق بودن و اجراي آسان از مزاياي اين اختراع مي‏باشد.

اختراع آپتاسنسور شناسايي و تعيين مقدار آنتي بيوتيك فلورفنيكل بر مبناي گرافن اكسايد كه در داروسازي؛ كنترل غذا و دارو كاربرد دارد؛ فلورفنيكل آنتي¬بيوتيكي صناعي و وسيع الطيف از دسته آمفنيكل¬ها است كه عليه طيف وسيعي از باكتري‏هاي گرم منفي و مثبت به كار مي‏رود. مصرف بيش از حد آن در دامپروري، طيور، آبزيان و زنبورعسل منجر به حضور باقي¬مانده آن در گوشت، شير، عسل شده است. مشكل فني در نقايص تكنيك‏هاي آناليز سنتي از جمله حساسيت كم، پرهزينه و وقت گير بودن آنهاست كه در اين اختراع ابتدا آپتامر مربوطه با استفاده از مواد فلورسنس‏زاي ATTO647N نشاندار شد. سپس در سطح گرافن اكسايد تثبيت گرديد. در اثر اتصال آپتامر به گرافن اكسايد نشر فلورسانس آن خاموش شد ولي در حضور فلورفنيكل، آپتامر تغيير ساختار داده از گرافن اكسايد جدا شده و دوباره نشر فلورسانس آن ظاهر گرديد.اين زيست حسگر قادر به تشخيص فلورفنيكل در شير در بازه nM 1200- 5 است. ميزان MRL فلورفنيكل در مورد بافت¬هاي حيواني (گوشت، كبد و كليه) بيشتر از MRL تعيين شده براي شير است، مي توان از اين سنسور براي تشخيص مقادير بالاتر از حد مجاز در اين بافت¬ها استفاده كرد.

در اين پروژه سيستم انتقال هدفمند با استفاده از حامل البومين و آپتامر Sgc8c براي درمان لوسمي حاد لنفوئيدي (ALL) مورد بررسي قرار گرفت . در اين حامل هدفمند شده داروي وينكريستين قرار داده شد تا اثرات سيتوتوكسيك آن را را كاهش داده و با توجه به هدفمند بودن سيستم اثرات درماني آن افزايش يابد. بدين منظور ابتدا كمپلكس وينكريستين-آلبومين و سپس با افزودن آپتامر كمپلكس كامل جهت انتقال هدفمند به سلولهاي molt4( سلول سرطاني لنفوسيت (T آماده گرديد. با استفاده از ميكروسكوپ الكتروني TEM و دستگاه سايز انالايزر مشخصات كمپلكس مورد بررسي قرار گرفت . نتايج حاصل از ژل آگارز هم اتصال آپتامر به كمپلكس را تاييد كرد. ميزان لود و بارگيري دارو با روش جذب نوري محاسبه شد. و سپس ميزان ورود و برداشت كمپلكس با استفاده از فلوسايتومتري و ميكروسكوپ فلورسنت مورد بررسي قرار گرفت. و سپس درصد و ميزان زنده ماندن سلوهاي هدف با استفاده از روش MTT محاسبه گرديد .نتايج حاصل از اين مطالعه نشان داد كه كمپلكس وينكريستين-آلبومين-آپتامر به طور مقايسه با سلوهاي كنترلu266 كاملا موثرتر است . ميزان برداشت سلولي كمپلكس در سلول هاي هدف molt4بسيار بيشتر از سلول كنترل u266است و ميزان زنده ماندن سلولهاي molt4پس از تيمار با كمپلكس كامل وينكريستين-آلبومين-آپتامربسيار پايين تر است در مقايسه با سلول كنترل u266. به طور كلي با توجه به ميزان لود خوب دارو و زيست سازگاري بالاي كمپلكس وينكريستين-آلبومين-آپتامر ميتوان اين كمپلكس را براي درمان ALL پيشنهاد داد همچنين اين سيستم مي تواند عوارض جانبي دارو را كاهش و اثرات درماني آن را افزايش دهد كه خود اين امر مي تواند منجر به كاهش هزينه هاي درماني شود.

اختراع طراحي بيوسنسور فلوروسانسي برپايه DNA و نانو ذره طلا جهت تشخيص اكريل آميد در محصولات غذايي كه در زمينه نانو تكنولوژي كاربرد دارد؛ براي حل اين مشكل كه تعيين سريع و دقيق ميزان اكريل آميد در مواد غذايي با اين راه حل طراحي و ساخت سنسور نوري جهت شناسايي كمي و كيفي اكريل آميد در محصولات غذايي برپايه DNA دو رشته¬اي و نانو ذره طلا انجام گرديده است.

در اين اختراع پليمروزوم هاي حاوي دوكسوروبيسين براي درمان سرطان سينه متاستاتيك كه در زمينه داروسازي كاربرد دارد، تهيه گرديده است. پليمروزوم ها در واقع وزيكول هاي دو لايه اي متشكل از پليمر هستند كه مي توانند براي اهداف دارورساني استفاده شوند. با توجه به استفاده ار هيالورونيك اسيد در ساختار پليمر، سلول هاي سرطاني حاوي گيرنده هيالورونيك اسيد (CD44) هدفگيري شده است. به اين ترتيب دارورساني به صورت هدفمند صورت گرفته و عوارض جانبي دوكسوروبيسين از جمله سميت قلبي كاهش مي يابد.

اختراع سيستم پليمروزومي ترانوستيك هدفمند دوگانه جهت عكسبرداري فلورسانس-تشديد مغناطيس هسته اي بر پايه كوانتوم دات كه در زمينه دارو رساني هدفمند به سلول هاي سرطاني و تصوير برداري همزمان كاربرد دارد، براي حل مشكل نبود يك روش درماني مناسب جهت هدف گيري دقيق تر سلول هاي سرطاني سينه، جهت كاهش عوارض دارويي بر روي سلول هاي سالم طراحي شده است. راه حل ارائه شده در اين اختراع استفاده از پليمرهاي آمفيفيليك متشكل از پلي اتيلن گليكول و پلي كاپرولاكتون است كه با ايجاد فضاي مناسب در داخل پليمروزوم اين امكان را مي دهد كه داروي هيدروفيل دوكسوروبيسين در داخل اين فضا به ميزان زيادي قرار گرفته و با توجه به استحكام ديواره پليمروزوم آزادسازي دارو با سرعت آهسته و كنترل شده اي صورت بگيرد و از طرفي كوانتوم دات هاي با خواص هيدروفوب در بين دو لايه پليمروزومي با كارايي بالا انكپسوله شوند. در طراحي اين ذره، از آپتامر AS1411 به عنوان targeting agent استفاده گرديده تا بتوان سلول هاي سرطاني را با اختصاصيت بيشتري هدفگيري كرد.

التهاب كولون شايع ترين بيماري التهابي بعد ازآرتريت روماتوئيد ميباشد و باتوجه به عوارض جانبي داروهاي شيميايي، درمان هاي گياهي مورد استقبال واقع شده است. رسوراترول (trans-3,5,4'-trihydroxystilbene) كه به طور عمده درپوست و دانه انگور قرمز يافت مي شود، داراي اثرات درماني ازجمله ضدالتهاب است اما بدليل هيدروفوبيسيته بالا و ناپايداري و فراهمي زيستي پايين در شرايط فيزيولوژيك، مصرف خوراكي آن با مشكلاتي روبرو مي باشد. هدف از انجام اين مطالعه، انكپسولاسيون رسوراترول درون نانوپارتيكل هاي PLGA هدفمند شده با فوليك اسيد به منظور حفاظت رسوراترول در برابر تخريب و افزايش جذب آن به وسيله سلول هاي روده و بررسي كارايي سيستم دارويي تهيه شده، جهت سركوب التهاب كولون مي باشد. باتوجه به مطالعه ما مي توان نتيجه گرفت، انكپسولاسيون رسوراترول درون نانوپارتيكل هاي زيست تخريب پذير PLGA و هدفمند شده با فوليك اسيد، باعث افزايش جذب رسوراتول از ديواره سلولهاي روده گرديد. از طرفي كارايي فرمولاسيون سنتز شده در سركوب التهاب كولون به اثبات رسيد. فرمولاسيون تهيه شده مي تواند بعنوان كانديداي مناسبي جهت تجويز خوراكي ماده خوراكي ارزشمند رسوراتول مطرح باشد.