لیست اختراعات با مالکیت
مرتضي صادقي
27 عدد
از زماني كه اولين غشا براي جداسازي نيتروژن به كار برده شد تاكنون پيشرفت هاي چشم گيري در اين زمينه به وجود آمده است. با توجه به پيچيده بودن و بالا بودن هزينه هاي واحدهاي عملياتي از قبيل برج تقطير براي جداسازي مواد، علم به سمت روش هاي جايگزين سوق پيدا كرد. يكي از بهترين، مناسب ترين و ارزان ترين سامانه هاي جداسازي، استفاده از غشا ميباشد كه مي تواند جايگزين مناسبي براي عمليات پيچيده و هزينه بري مانند تقطير با كارايي بالاتر باشد. به طور كلي غشا يك سد گزينش پذير در برابر اجزا مخلوط مي باشد كه اجازه عبور به تمام اجزا را نمي دهد و باعث مي شود جريان به دو قسمت جريان تراوش يافته و باقيمانده تفكيك گردد. دو پارامتر مهم و اساسي در جداسازي گازي تراوش پذيري و گزينش پذيري مي باشند. تراوش پذيري به معناي عبور پذيري گاز از ساختار غشا مي باشد و هر چه گاز از ساختار غشا بيشتر عبور كند تراوش بيشتري را دارد. نسبت تراوش پذيري دو گاز بيانگر گزينش پذيري مي باشد. از بين تمامي غشاهايي كه براي جداسازي گازي استفاده مي شوند پلي ايميدها بهترين كارايي را براي جداسازي گازي دارا مي باشند به همين دليل اين گروه از غشاهاي پليمري براي جداسازي گازي بسيار مورد توجه مي باشند. ساختار پلي ايميدها شامل دي انيدريد و دي آمين مي باشد. تاكنون در تمامي ساختارها از دي آمين هاي حلقوي استفاده شده است. عمده مشكلاتي كه غشاهاي پلي ايميد در اين زمينه دارند تراوش پذيري اندك و فرايند پذيري نامناسب مي باشد به همين جهت براي رفع اين مشكلات براي اولين بار در دنيا از دي آمين هاي خطي كه ساختار منعطف دارند در زنجيره پلي ايميد استفاده كرديم. تا اواخر قرن پيش صدها پلي ايميد با ساختارهاي متفاوت مورد مطالعه قرار گرفتند اما هنوز مشكلاتي از قبيل فرايند پذيري، انحلال پذيري پايين و هزينه تمام شده بالا، در آنها وجود دارد كه بايد مورد بررسي قرار گيرند. اخيرا ساختارهاي جديدي از پلي ايميدها بر پايه ي دي انيدريد و دي آمين هاي حلقوي به خاطر مقادير عالي برخي از ويژگي هاي شان در رابطه با ساختمان، خواص و كاربرد متنوعي كه دارند، توجه زيادي را به خودشان جلب كردند. انتظار مي رفت برخي از مشكلاتي كه در بالا ذكر شد با استفاده از اين پليمرها مرتفع گردد اما در عمل اين اتفاق رخ نداد بنابر اين بر آن شديم كه براي رفع اين مشكلات از دي آمين هاي خطي در ساختار پليمر استفاده كنيم. از BTDA به عنوان انيدريد و ۴ و ۴- دي آمينو دي فنيل اتر (ODA) به عنوان دي آمين حلقوي و ۴و۹- دي اكسا- ۱ و ۱۲ دو دكان دي آمين به عنوان عنوان دي آمين خطي استفاده شد.
تيغه قيچي و كارد و چاقو و ابزارهاي مشابه همانند تيغه ابزارهاي برشي و براده برداري كه در صنعت بكار مي روند لبه گوه اي شكل دارند از آنجا كه اينجانب همه سوابق كاريم و كسب و تجربياتم پس از تحصيل در زمينه ابزارهاي برشي در صنايع ماشين سازي و فلز تارشي بوده و هست و همه ابزارهاي برشي بستگي به نوع كار و مرغوبيت تيغه هاي آنها دير يا زود كندمي شوند و نياز به تيز كردن مجدد دارند و در مورد قيچي و كارد و چاقو چون تيغه آنها شكل ساده اي دارد وسيله تيز كردن آنها نيز مي تواند ساده و كوچك بوده و بهتر اينكه يك وسيله براي هم قيچي و هم كارد تيز كردن باشد اما قدرت تيز كنندگي بالا و قابليت استفاده سريع و آساني داشته باشد و هر قدر تيغه قيچي يا كارد كند و مستهلك شده باشد باز بتواند لبه تخت شده آنها را به لبه تيز تبديل كند و اينكار فقط توسط براده برداري از تيغه ها ميسر مي شود به سبب اينكه امكانات سنگ زدن قيچي و كارد بسيار كم و قابل دسترس نيست و مخصوصا به سنگ گرفتن كارد بايد ماهرانه انجام شود و تيغه قيچي را افراد ماهر نيز با سنگ نمي توانند درست تيز كنند لذا پس از سالها بررسي و مطالعه تصميم به ساخت قيچي و چاقو تيزكن الماسه گرفتم كه به صورت وسيله كوچكي به راحتي در دسترس باشد و كارايي خيلي خوبي داشته باشد و استفاده از آن نيز آسان باشد. در صنعت در خصوص براده برداري از فلزات بيش از نيم قرن است كه الماسه ها به خاطر عناصر تشكيل دهنده آنها و سختي بالايي كه دارند همه فولادها و فلزات را نه تنها به صورت خام بلكه پس از سخت شدن مي توانند براده برداري كنند البته جنس هايي بالاتر از الماسه نيز براي براده برداري وجود دارد اما از نظر اقتصادي و نه به دليل ويژگي اين وسيله فعلا نمي توان آنها را بكار برد. الماسه مي تواند به دفعات از قيچي و كارد براده برداري كند و خود كند نشود و چين وسيله اي در منزل مي تواند چند سال دوام داشته باشد و كوچك بودن و جيبي بودن آن براي سفر و شكار و ماهيگري و غيره نيز مي تواند كاربرد خوبي داشته باشد. علاوه بر آنچه كه مختصرا به عرض رساندم اينجانب ادعا مي كنم كه اولين ابداع كننده و طراح و سازنده قيچي و چاقو تيزكن الماسه اي در ايران هستم و آمادگي پاسخگويي به هر گونه سوالي كه صحت ادعاي مرا بهتر ثابت كند را نيز دارم. خلاصه مقدمتا به عرض مي رساند اينجانب همه سوابق كاريم و كسب تجربياتم پس از تحصيل در زمينه هاي ابزارهاي برشي در صنايع ماشين سازي و فلز تراشي بوده و هست. از آنجا كه كارد و چاقو و ابزارهاي مشابه همانند ابزارهاي برشي صنعتي لبه آنها گوه اي شكل است و همواره پس از چند يا چندين ساعت كار بستگي به مرغوبيت آنها سرانجام كند مي شوند و بايد مجددا تيز شوند و تيز كردن آنها با مصقل يا چاقو تيزكن هايي كه لبه آنها را فقط صيقل مي كند پس از مدتي ديگر كارساز نيست و ناگزير بايد از تيغه آنها براده برداري شود تا دوباره لبه تخت شده آن به لبه تيز تبديل شود و اگر اينكار با سنگ زني انجام شود امكانات آن به راحتي در دسترس نيست و گر شخص تيز كننده مهارت كافي نداشته باشد تيغه كارد را خراب مي كند لذا پس از سالها بررسي و مطالعه تصميم به ساخت كارد و چاقو تيزكن الماسه اي گرفتم كه توسط آن هر خانم خانه دار هم كه تخصص تيز كردن ندارد بتواند با اين وسيله كارد چاقو تيغه سبزي خورد كن يا تيغه بعضي از انواع چرخ گوشت و ساتور و قندشكن و غيره كه تيغه هاي v شكل دارند را به راحتي تيز نمايند. در صنعت در خصوص براده برداري از فلزات بيش از نيم قرن است كه الماسه ها به خاطمر عناصر تشكيل دهنده آنها و سختي بالايي كه دارند همه فولادها و فلزات را نه تنها به صورت خام بلكه پس از سخت شدن مي توانند براده برداري كنند. البته جنس هايي بالاتر از الماسه نيز براي براده برداري وجود دارند اما نه از نظر اقتصادي و نه به دليل ويژگي اين وسيله فعلا نمي توان آنها را بكار برد. الماسه مي تواند به دفعات از كارد براده برداري كند و خود كند نشود و چنين وسيله اي در آشپزخانه مي تواند چند سال دوام داشته باشد. توسط كارد و چاقو تيزكن كار تيزكردن در اصل مكانيزه صحيح و كامل انجام مي شود و دستان شخص تيز كننده نيز ايمن است و گرنه اغلب با كشيدن دو كارد به يكديگر يا كشيدن كارد به سنگ يا پشت نعلبكي و يا جنس سراميكي ديگر نيز كار تيزكردن با دشواري و نقاص ميسر مي شود كه پر زحمت و ناكافي و مستلزم مهارت است. اينجانب ادعا مي كنم كه اولين ابداع كننده و طراح و سازنده چاقو تيزكن الماسه اس در ايران هستم و آمادگي پاسخگويي به هر گونه سوالي كه صحت ادعاي مرا بهتر ثابت كند را دارم.
اجزاء دستگاه شامل يك محفظه فشار با ديواره ضخيم از جنس آكريليك (پلكسي گلاس) شير فشارشكن (فشار شير فشارشكن بايد پايين تر از حد تسليم پلكسي گلاس تنظيم شود) سنسور مبدل فشار ، كرنش سنج، كمپرسور فشار، واحد پردازش سيگنال و يك كامپيوتر جهت نمايش و ثبت اطلاعات است. نمونه مورد آزمايش از يك تير يك سر گيردار (با چهار كرنش سنج براي اندازه گيري ميزان خمش تير و تغييرات نيروي شناوري) آويزان مي شود. اين كرنش سنج ها روي يك پل كامل (هر چهار كرنش سنج فعال اند) با دقت نصب شده و نسبت به كرنش هاي حجمي حاصل از فشار هيدرواستاتيك حساس اند. ولتاژ خروجي اين كرنش سنج ها كرنش را نشان مي دهد كه بايد توسط رابطه 4 به نيرو تبديل شود. تا بتوان توسط رابطه 3 تغييرات حجم نمونه را محاسبه كرد. كه دراين رابطه t ضخامت تير b عرض سطح مقطه تير l طول تير E مدول الاسيسيته تير و مربع كرنش حاصل از اعمال نيروي F است. استفاده از چهار كرنش سنج بجاي يك كرنش سنج دقت را چهار برابرافزايش داده و جبران دماي نيز ايجاد مي كند. بنابراين در اين تحقيق از چهار كرنش سنج مدل TML ساخت شركت Tokyo Sokki kenkyujo كه مقاومت هر كدام از آنها 120 اهم است استفاده مي شود (البته در اينجا چون فقط 2 كرنش سنج فعال اند و دو كرنش سنج ديگر براي جبران دماي بكار مي روند دقت 2 برابر مي شود. ) براي نمونه هايي با چگالي كمتر از چگالي مايع براي نگهداري نمونه در حالت غوطه وري درون سيال از يك بار مرده استفاده مي شود. از يك كمپرسور هوا و يك رگلاتور فشار براي تعمين فشار هواي مورد نياز آزمايش استفاده مي شود. يك سنسور مبدل فشار سطح فشار در داخل محفظه هوا را حس كرده و در خروجي خود يك سيگنال توليد مي كنند. پس از پردازش و تقويت اين سيگنال در واحد نمايش دهنده ثبت و نمايش داده مي شود. سيگنالي كه از نيرو سنج مي يايد نيز بايد تقويت و ايزوله گردد و در خروجي خود اختلاف بين وزن نگه دارنده نمونه و بار مرده را با نيرويي شناوري بدهد بنابراين نياز به پردازش دارد براي تقويت و همچنين ايزوله كردن مدار در اين تحقيق از آي سي AD620 استفاده خواهد شد كه در خروجي ولتاژي بين 0 تا 5 ولت را نشان مي دهد. سپس اين ولتاژها كه به صورت آنالوگ مي باشند توسط وحد A/D ميكروكنترلر atmega32 به يك عدد ديجيتال بين 0 تا 1024 تبديل شده و براي انجام محاسبات بعدي در دسترس خواهد بود اين اعداد رابطه مستقيم با كرنش و فشار دارند و توسط توابع بيان شده به كرنش و فشار تبديل خواهند شد و از روي آنها∆V و∆P و B1 و K2 در فواصل زماني يكسان و قابل تنظيم محاسبه شده و توسط واحد usart و توسط كابل RS232 به كامپيوتر ارسال شده و در نرم افزار مطلب ثبت شده و نمودار ∆V بر حسب زمان و در اختلاف فشار ثابت براي تست
آلودگي¬هاي هوا يكي از خطرناك ترين انواع آلودگي مي¬باشد كه به دو بخش اصلي گازي و ذرات معلق تقسيم مي¬شود. ذراتي با اندازه ي 0.1 ميكرومتر تا 45 ميكرومتر را مي¬توان در قالب ذرات معلق هوا يا همان گرد و غبار دسته بندي كرد.به صورت كلي ذرات بالاتر از 10 ميكرومتر كه بخش كمي از ذرات معلق را شامل مي شوند توسط دستگاه تنفسي به راحتي قابل حذف مي باشند.اما دستگاه تنفسي توانايي و كارايي بالايي در حذف مابقي اين ذرات كه امروزه به علل مختلف بخش قابل توجهي از هواي اطراف ما را شامل مي¬شود را ندارد. \\\\\\ در اين ميان دستگاه¬هاي تصفيه بر پايه¬ي غشاهاي الياف تو خالي پليمري به راحتي قابليت حذف ذراتي تا 100 نانومتر را دارا مي¬باشند و حتي در صورت نياز و براي مصارف خاص قابليت حذف تا 10 نانو متر نيز موجود مي¬باشد.\\\\\\ اصلي ترين قسمت اين دستگاه كه دانش فني پروژه نيز در آن نهفته است غشاهاي الياف تو خالي مي-باشد.جهت بالا بردن عملكرد و كارايي دستگاه و كاهش هرچه بهتر و بيشتر انواع آلاينده¬ها و ميكروب¬ها امكان ديگري نظير لامپ UV جهت از بين بردن برخي از باكتري¬هاي موجود و استرليزه نمودن هوا براي دستگاه لحاظ شده است.
با توجه به محدوديت هاي پيش بيني شده فراروي توسعه ي غشاهاي پليمري از جمله افزايش همزمان تراوش پذيري و گزينش پذيري، نياز به مواد جديدي براي توسعه ي نسل جديدي از غشاها احساس شد. غشاهاي زمينه مختلط كه عمدتاً از پراكنده شدن فاز غيرآلي در بستر پليمري ايجاد مي شوند پاسخي به اين نياز روبه رشد هستند. در اين اختراع نيز با هدف بهبود عملكرد (به ويژه تراوش پذيري) غشاي پلي اترسولفوني خالص ذرات سيليكا مزوپرس MCM-41 خالص به پليمراضافه شد. با وجود اين كه نتايج نشان از افزايش قابل ملاحظه اي در تراوش پذيري به ميزان 177% براي گاز نيتروژن (غشايي حاوي 20% وزني از ذرات اصلاح نشده) دارد ولي در عين حال شاهد افت شديد گزينش پذيري ها به ويژه در ميزان بالاي ذرات هستيم كه ناشي از كلوخه شدن ذرات و ايجاد حفرات غيرانتخابگر است. براي رفع اين مشكلات سطح ذرات با دو عامل اتصال سيلاني يعني APTMS و TMCSعامل دار گرديدند. نتايج نشانگر افزايش قابل توجه در گزينش پذيري هاي CO2/CH4 و O2/N2 به ترتيب به ميزان 39% (غشايي حاوي 20% وزني از ذرات اصلاح شده با APTMS ) و 36% (غشايي حاوي 20% وزني از ذرات اصلاح شده با TMCS) همزمان با افزايش تراوش پذيري از اين نوع از غشاهاست. اين ابداع در زمينه ي مباحث مربوط به مهندسي شيمي و شيمي ، محيط زيست، صنايع نفت، گاز،پتروشيمي و پليمر كاربرد دارد.
در سالهاي اخير توجه شاياني به روشهاي غير مخرب براي ارزيابي محصولات كشاورزي شده است. هدف از توسعه اين روشها، برآورد ويژگيهاي كيفي و همچنين تشخيص عيوب و آفتهاي داخلي محصول به نحو سريع، غير مخرب و قابل اطمينان ميباشد. در ميان روشهاي غير مخرب، روش ديالكتريك به دليل مزايايي همچون ارتباط مقادير ثابت ديالكتريك با برخي مؤلفههاي كيفي محصول مانند رطوبت، سرعت بالا، هزينه كمتر نسبت به بسياري از روشهاي غيرمخرب ديگر، كارايي بالا در صنعت كشاورزي، مانند طراحي و ساخت سامانههاي فرآوري محصولات، كنترل كيفيت و غيره توسط محققين بسياري مورد توجه قرار گرفته است. در اين اختراع يك سامانه پرتابل و دقيق براي اندازهگيري خواص ديالكتريك محصولات كشاورزي در حالت صفحات موازي توسعه داده شد. اين سامانه شامل يك عدد مولد سيگنال سينوسي با محدوده فركانسي بالا است كه مطابق دستوري كه از ريزكنترلگر دريافت ميكند، ميتواند ولتاژ با فركانسهاي مورد نظر را توليد كند. اين ولتاژ كه داراي دامنه اندكي است، پس از تقويت و رسيدن دامنه آن به محدوده قابل قبول، به مدار يكسوساز فركانس بالا وارد شده و دامنه ولتاژ آن آشكارسازي ميشود. به منظور ارزيابي اين سامانه براي تشخيص ويژگيهاي كيفي محصولات كشاورزي يك مطالعه موردي صورت گرفت. در اين مطالعه ابتدا فركانسهاي بهينه در تشخيص رطوبت خرما با استفاده از يك دستگاه اسپكتروم آنالايزر و فانكشن ژنراتور تعيين شدند. سپس با تعريف اين فركانسها براي سامانه، خواص ديالكتريك نمونههاي مختلف خرما اندازهگيري شد. سپس با استفاده از روش مدلسازي شبكههاي عصبي مصنوعي، سامانه مورد نظر توانست رطوبت خرما را با يك دقت قابل قبولي به نحو غيرمخرب پيشبيني كند.
عملكرد كامپوزيت هاي پليمر-ذره بسيار متاثر از ويژگي هاي فصل مشترك آن ها مي باشد. روش هاي رايج شناسايي، اطلاعات كيفي و در بيشتر موارد مبهم از فصل مشترك ارايه مي دهند. حضور ذرات در بستر پليمر مي تواند همراه با برهم كنش مناسب يا ضعيف باشد كه منجر به سفت شدن زنجيره پليمر و يا ايجاد فضاهاي خالي در فصل مشترك مي گردد. كوچكترين تغيير ايجاد شده در تراكم و تحرك زنجيره پليمر در فصل مشترك، بر رفتار عبور پذيري گاز به علت ابعاد آنگسترومي آن، تاثير قابل توجهي خواهد گذاشت. در اين اختراع دو مدل براي پيش بيني رفتار تراوايي گاز در فيلم هاي كامپوزيتي ارايه شده كه توسط يك الگوريتم هوشمند، نتايج تجربي عبور گاز توسط اين دو مدل تحليل مي گردد. اطلاعات كامل و دقيقي از فصل مشترك، شامل نوع، ضخامت و كيفيت ريخت شناسي ايجاد شده و همچنين امكان، ميزان تجمع و اندازه ذرات تجمع يافته به وسيله تحليل الگوريتم، استخراج ميگردد.
اختراع حاضر مربوط به حوزه نيازهاي انساني زير بخش علوم و صنايع غذايي مي¬باشد و زمينه ساز بهبود كيفيت فراورده¬هاي گوشتي و كاهش اثرات نامطلوب ناشي از روش¬هاي سنتي رفع انجماد است. در پژوهش حاضر با تكيه بر دانش و شناخت حوزه فرآيندهاي نوين در صنايع غذايي، از تكنيك جديد ميدان الكترواستاتيك ولتاژ بالا براي رفع انجماد محصولات گوشتي استفاده شده است. به اين منظور، ابتدا سيستم ميدان الكتريكي با استفاده از قوانين مربوط به تخليه كرونايي طراحي شده و سپس با بكارگيري منبع تغذيه و الكترودهاي نقطه¬اي و صفحه¬اي، دستگاه مولد ميدان راه اندازي شد. در اين تكنيك سيال دي الكتريك (هوا) بين دو الكترود نقطه¬اي و صفحه¬اي يونيزه شده و با ايجاد تخليه الكتريكي، جريان موسوم به باد كرونايي ايجاد مي¬شود. افزايش جريان كرونا، افزايش ضريب انتقال حرارت را به دنبال دارد. نكته قابل توجه حفظ ويژگي¬هاي كيفي محصول رفع انجماد شده و كاهش آلودگي ميكروبي و افزايش عمر ماندگاري فراورده نهايي مي¬باشد. بنابراين، با بهره¬گيري از اين تكنيك، مشكلات ناشي از صرف زمان طولاني، استهلاك اتاقك¬هاي نگهداري گوشت به دنبال استفاده از بخار يا آب، افت¬هاي وزني، خروج چكابه و خطر افزايش رشد ميكروبي به حداقل مي¬رسد.
موارد یافت شده: 27