اسيد سولفوريك به عنوان متداول ترين عامل انحلال در ليچينگ اسيدي كانسنگ اكسيده به كار مي رود. با توجه به اثرات نامطلوب اسيد سولفوريك بر محيط زيست و مضرات كمتر اسيدهاي آلي، در اين اختراع، اسيد سيتريك جهت ليچينگ كانسنگ اكسيده مس استفاده شد و تاثير عواملي مانند: دانه‌بندي، غلظت اسيد، مدت زمان ليچينگ، نسبت جامد به مايع، دما و سرعت همزدن بر آن بررسي شد. بر اساس نتايج به دست آمده، ليچينگ كانسنگ با استفاده از اسيد سيتريك امكان پذير است. شرايط بهينه عبارت است از: محدوده دانه بندي 150-105 ميكرون، غلظت 0/2 مولار اسيد، مدت زمان نيم ساعت، نسبت جامد به مايع g/mL) 1:20)، دماي40 درجه سانتيگراد و نرخ همزدن 200 دور در دقيقه. تحت اين شرايط مقدار 91/6 درصد مس استخراج شد.

در صنايع متالورژي و استحصال فلزات، يكي از اهداف اصلي استفاده از روش‌هاي مختلف براي توليد فلز يا تركيبات فلزي از محلول‌هاي ليچينگ است. همچنين استحصال فلزات از پساب‌ها و پسماندها حايز اهميت به سزايي دارد. وجود تركيبات فلزي در پساب‌ها تأثيرات مخربي بر روي محيط زيست (خاك، آب ، هوا و انسان) داشته و لذا استفاده از يك روش بهينه و پيشرفته كه در كنار مزاياي فني، قابليت كاربرد اقتصادي نيز داشته باشد، ضروري مي‌باشد. روش‌هاي مختلفي براي استحصال فلزات سنگين از محلول‌هاي ليچينگ و يا حذف آنها از پسماندها پيشنهاد شده است، اما روش‌هاي استحصال براي محلول‌هاي حاوي چند فلز كارايي خوبي نداشته و از طرف ديگر براي حذف فلزات سنگين از لحاظ اقتصادي و در مقياس وسيع مقرون به صرفه نمي‌باشند. لذا استفاده از يك روش پيشرفته كه براي استحصال فلزات كارايي مناسبي داشته و از طرف ديگر مشكل زيست محيطي ايجاد نكند، مي‌تواند تاثيرات زيادي در فرآيند استحصال فلزات و تصفيه پساب‌ها ايجاد نموده و به تبع آن اثرات مثبتي در صنعت، اقتصاد، محيط زيست و سلامتي جوامع داشته باشد. در اين اختراع از ماده ته‌نشين‌كننده سولفيدي (تيواستاميد) استفاده شده و با استفاده از اين روش عناصر موجود در محلول ليچينگ استخراج شده است. از طرف ديگر براي تصفيه پساب‌ها نيز با كارآيي بسيار مناسب مورد استفاده قرار گرفته است.

تركيب هاي گوگرددار موجود در نفت، آب و هوا باعث ايجاد مشكلات زيست محيطي و نياز به روش¬هاي اقتصادي و مناسب به منظور حذف آنها مي¬باشد. بنابراين در اين اختراع از روش جذب استفاده شده است. مزاياي اين روش، فراوان بودن و در دسترس بودن و عدم تشكيل محصولات جانبي در حين فرآيند جذب و مقرون به صرفه بودن آن مي باشد. براي اين منظور ابتدا زئوليت ايران به وسيله كاتيون هاي آهن، آهن-نقره و مس- نقره اصلاح شد و سپس به شناسايي نمونه زئوليت اصلاح شده با استفاده از آناليزهاي SEM ,XRD ,XRFو FT-IR پرداخته مي¬شود. سپس مدل¬هاي جذبي جذب سولفيد با استفاده از زئوليت هاي اصلاح شده پرداخته مي شود. در پايان پارامترهاي سينتيك و ترموديناميك جذب مي شود. زئوليت هاي اصلاح شده داراي راندمان بالاي جذب مي باشند.

شناسايي فلزات و آلياژها با استفاده از فنون آزمايش شيميايي قطره، روش مناسبي براي آزمايشگاهها و كارگاههاي صنعتي است و براي انجام آن نياز به آموزشهاي خاصي در زمينه ي شيمي نمي باشد.مبناي شناسايي در اين روش، واكنشهاي شيميايي و يا رنگهاي حاصل از افزايش معرفهاي شيميايي است. آزمايشها معمولا بر روي سطح فلز، در بشقابكهاي شيشه اي و يا بر روي كاغذهاي صافي انجام مي گيرد. كليه آزمايشات جنبه ي كيفي داشته، با وجود اين تعداد زيادي از آنها را مي توان به صورت نيمه كمي نيز به كار برد. براي آزمايشهاي نيمه كمي، آزمايشات هم زماني بر روي نمونه هاي با تركيب شيميايي مشخص و مشابه با نمونه ي مورد نظر انجام مي گيرد. نتايج به دست آمده با توجه به مقدار رسوبات ايجاد شده و يا شدت رنگ ناشي از واكنشها، با يكديگر مقايسه خواهد شد. آزمايشهاي انجام شده بر روي ماده ي مورد نظر غير تخريبي بوده و ميتوان اثر آنها را به وسيله ي يك سوهان و يك پارچه زبر از بين برد. حال اين معرفها را ساخته و در يك پكيج مناسب در كنار هم جاي داده ايم تا قابل حمل در هر مكان و زمان براي آناليزگر باشد.

زبتيقلغعمهتخنجح متخهالعمبغيفبنعمهكمو/. گتذاغنعنتئو

بازيافت فلزات با ارزش از كاتاليست هاي مستعمل حائز اهميت مي باشد. در همين راستا بازيابي و استحصال رنيوم با عيار و بازيابي بالاي 99 درصد با عامل ليچ كننده مناسب بعد از آماده سازي و كك زدائي صورت گرفته است. و سپس تركيبات اكسيدي رنيوم، آمونيوم پررنات، پتاسيم پررنات و نهايت فلز رنيوم توليد شده است.

امروزه فلزات سنگين آلاينده هاي در اولويت محيط زيست هستند و در حال تبديل شدن به يكي از جدي ترين مشكلات محيط زيست هستند. به صورتي كه مس كارهاي اساسي را در متابوليسم حيوانات انجام مي دهد. همچنين كادميم توسط آژانس حفاظت از محيط زيست ايالات متحده به عنوان يك عامل سرطان زاي احتمالي رده بندي شده است. از اين رو در اين ابداع سعي بر استفاده شناسايي، انتخاب، توليد جاذب هاي طبيعي و قابل صنعتي سازي و حذف آلاينده هاي محيط زيستي مس و كادميم مي باشد. به صورتي كه در ابتدا نمونه مورد خردايش، دانه بندي شناسايي و مورد اناليز قرار گرفت. سپس عامل هاي جاذب مورد شناسايي و تست جذب مس و كادميم قرار گرفت. سپس اسكوري با بيشترين جذب 98 درصد مس و 75 درصد كادميم مورد بهينه سازي قرار مي گيرد.