لیست اختراعات با مالکیت
فناوري
500 عدد
در اين اختراع براي نخستين بار از لايههاي فلز مس و همچنين نانو لولههاي كربني به طور همزمان براي بهبود خصوصيات زمينه آلومينيم استفاده شده است. بنابراين انتظار ميرود كه با توجه به هدايت الكتريكي تقريبا دو برابري مس نسبت به آلومينيم و خواص بي نظير نانولولههاي كربني در هدايت الكتريكي و گرمايي، اين خواص در نانوكامپوزيت آلومينيم توليد شده؛ بهبود يابد. در اختراع حاضر؛ ابتدا ورق هاي آلومينيم و مس در ابعاد مساوي (mm 50×150) برش داده شده و پس از آماده سازي سطوح ورق ها با برس هاي سيمي، درصد وزني معيني از نانولوله هاي كربني چندديواره به صورت پاشيدن پودر بر روي سطوح ورق هاي مسي و آلومنيوم پخش ميشوند و سپس اين ورق ها به صورت لايههاي متوالي از مس و آلومينيم روي هم قرار داده شده و پس از ثابت شدن توسط مفتول هاي مسي، از دستگاه نورد عبور ميكنند تا اتصال ايجاد شود. در اين فرآيند براي ايجاد چسبندگي در پاس اول 65 درصد كاهش سطح اعمال ميشود تا به صورت كامل چسبندگي بين ورق هاي مس و آلومنيوم رخ دهد اين كاهش سطح مقطع در پاس هاي بالاتر براي ايجاد ريز ساختار و همچنين توزيع يكنواخت مس و نانولوله هاي كربني به ميزان 50 درصد در نظر گرفته ميشود. افزودن تقويت كننده نانو لوله هاي كربني فقط در پاس اول انجام ميپذيرد. با افزايش تعداد پاس هاي نورد، نانوكامپوزيت حاصل داراي توزيع يكنواختتري از مس و نانولولههاي كربني در زمينه آلومنيمي خواهد بود.
در اين تحقيق امكان تصويربرداري با اشعه¬ي آلفا در مد SQS با استفاده از آشكارساز سه گانه¬ي جم ضخيم و با روش مونت كارلو و داده¬هاي تجربي بررسي مي¬گردد. براي اولين بار با استفاده از اين آشكارساز و با تابش چشمه ي Am-241، تصويري از موانع مختلف كه در مسير اين تابش قرار گرفته¬اند ثبت مي¬گردد.
خلاصهاي از توصيف اختراع؛ به علت شرايط سخت موجود در طي فرايندهاي آمادهسازي مواد غذايي از جمله سس سويا كه در آن غلظت نمكي بسيار بالا است (20%)، دما بهC ° 45، pH در حدود 4-5 و غلظت اتانول گاهي به 3% ميرسد و همچنين حضور پروتئازها، استفاده از آنزيمي با توانايي مقاومت در تمام اين شرايط بازده توليد محصول با كيفيت بالا را به طور قابل توجهي افزايش ميدهد. در اين پژوهش آنزيم L-گلوتاميناز (rSAM) از باكتري بومي سختدوست Cohnella sp.A01، PTCC No 1921 به صورت هترولوگ بيان شد و پس از تخليص، شرايط بهينهي فعاليت و توانايي آن در مقاومت نسبت به شرايط سخت محيطي به منظور استفاده در صنايع غذايي به خصوص توليد سس سويا مورد بررسي قرار گرفت. جهت پي بردن به pH و دماي بهينهي rSAM فعاليت آنزيم در دما و pHهاي مختلف سنجيده شد. آنزيم در دما و pH به ترتيب C° 50 و 8 بيشترين فعاليت را دارد. بررسي مقاومت rSAM در شرايط سخت مراحل توليد سس سويا از جمله نمكي، دمايي، pH و حضور اتانول و پروتئازها نشان داد rSAM يك آنزيم كاملاً مقاوم در برابر شرايط سخت است و ميتواند در طيف گستردهاي از تغيير شرايط محيطي فعاليت خود را به خوبي حفظ كند.
خلاصهاي از توصيف اختراع: با توجه به محدوديتهاي اعمال شده در استفاده از رنگزاهاي مصنوعي ارائهي راهكارهايي جهت استخراج و خالصسازي رنگزاهاي طبيعي مورد استقبال است. در اين اختراع بهكارگيري تغييراتي در مراحل عصارهگيري و خالصسازي سعي بر استخراج رنگدانهي بتانين از گياه چغندر قرمز به ميزاني فراتر از گزارشات قبلي شده است. به اينمنظور در مرحلهي عصارهگيري تغييراتي چون بهكارگيري گاز ازت، كاهش دماي عصارهگيري، جلوگيري از نفوذ نور و استفاده از پايداركنندههايي نظير آسكوربيكاسيد در كنارهم اعمال شده است. اين عوامل منجر به كاهش اكسيداسيون و تخريب بتانين در طول فرايند عصارهگيري ميشود. در مرحلهي خالصسازي نيز از سيليكاي آمادهسازي شده جهت خالصسازي در ستون كروماتوگرافي فاز نرمال استفاده شد. براي آمادهسازي از محلولهاي اسيد كلريدريك، اسيد سولفوريك و آب اكسيژنه جهت كاهش آلودگيها، افزايش گروههاي عاملي هيدروكسيل و بهدنبال آن افزايش قطبيت استفاده شد. بهكارگيري تمامي اين عوامل در كنارهم درنهايت منجر به خالصسازي حدود ۵۰۰ ميليگرم بتانين از ۱۰۰گرم چغندر قرمز شد.
سردوش فوق كم مصرف و شاداب 1- طراحي سردوش بر اساس اصول مهندسي و ارگونومي سر و بدن 2- كاهش مصرف آب به ميزان 65 درصد نسبت به سردوشهاي معمول موجود بازار (مصرف سردوش 4.8 الي 5.6 ليتر در دقيقه مي باشد ) 3- اجراي الگوي دقيق و صحيح تقسيم آب بر روي سر و بدن و ايجاد شادابي عليرغم كاهش زياد مصرف آب 4- استفاده از 8 نازل طراحي شده در نقاط مختلف سردوش و پوشش كامل و بهتر از سردوشهاي معمولي 5- رسوب زدايي بسيار آسان با توجه به مسير هاي محدود آب رساني به نازلها و امكان باز و بست نازلها جهت رسوب زدايي 6- عدم كاهش كيفيت سردوش با گذشت زمان 7- طراحي متفاوت و جديد نحوه آب رساني و تقسيم آب ( مشابه آن تا به حال مشاهده نگرديده است) 8- كاهش آسيبهاي وارده به مو ناشي از فشار بالاي اب در سردوشهاي معمولي
اكثر سرطان¬ها و بيماري¬هايي كه هم اكنون گريبان¬گير انسان است، يك ريشه¬ي ژني دارد كه با اصلاح ژن¬ آسيب¬ديده مي¬توان انتظار داشت كه از بروز و پيشرفت بيماري جلوگيري شود. ژن¬درماني اميد¬ها را براي درمان گستره زيادي از بيماري¬ها مانند سرطان زنده نگه مي¬دارد. در واقع در ژندرماني پلاسميد براي بيان پروتئين درماني خاص و يا اليگونوكلئوتيدهايي براي خاموش كردن ژن ايجاد كننده بيماري بكار مي¬روند. تزريق مستقيم DNA خالص امكانپذير است ولي سلول¬هاي كمي DNA را برداشت كرده و احتمال كمي وجود دارد كه منجر به توليد پروتئين شود. اهميت اصلي پلاسميد خالص براي توسعه و توليد واكسن است كه مقدار كمي از پروتئين مي¬تواند منجر به ايجاد پاسخ ايمني دلخواه شود. در اغلب موارد استفاده از DNA خالص براي انتقال مواد ژنتيكي در شرايط درونتن مناسب نيست و اين امر به علت تخريب DNA به¬وسيله¬ي نوكلئازهاي سرم است. بنابراين معمولاً يك سيستم حامل توصيه مي¬شود كه بايستي زيست سازگار و غير ايمني¬زا باشد، از DNA در مقابل عوامل سيستم رتيكولواندوتليال محافظت كند و براي سلول يا بافت هدف ويژه باشد. انتظار مي¬رود كه فرايند ورود حامل نانويي به سلول آندوسيتوز باشد، بنابراين سيستم حامل بايستي توانايي فرار آندوزمي و رسانش DNA به هسته را داشته باشد. يك سيستم خوب بايستي حاوي انواع اجزا ساختماني براي رفتارهاي ويژه باشد. بنابراين با توجه به اهميت سيستم¬هاي تحويل ژن، مايع يوني بر پايه¬ي ايميدازول با خاصيت فلوئورساني بالا سنتز شد. نتايج مربوط به ژل الكتروفورز بارگيري، رهايش و محافظت بسيار خوب اين حامل از پلاسميد را نشان داد. تصوير ثبت شده با ميكروسكوپ فلوئورسنت نشان داد كه اين مايع يوني در مقايسه با ايميدازول تجاري داراي خاصيت فلوئورساني بيشتري است. با استفاده از تست MTT عدم سميت تركيب سنتز شده تاييد شد. امروزه در اكثر آزمايشات مربوط به ترانسفكشن از ليپوفكتامين استفاده مي¬شود اين ماده علي¬رغم مزيت¬هايي كه دارد در نسبت-هاي مشخصي اثر سمي بر سلول دارد. بنابراين حامل سنتز شده در مقايسه با نمونه تجاري موجود در بازار هيچ گونه سميتي نداشته و با هزينه بسيار كمتري توليد گرديد.
پليمرها به عنوان موادي كه از نظر هدايت حرارتي و الكتريكي مقاوم هستند، شناخته شده اند. اما در مواردي نياز است كه توانايي انتقال حرارت را داشته باشد. در حال حاضر دستيابي به چنين خواصي دور از انتظار نبوده و استفاده از نانو ذرات ميتواند چاره كار باشد. براي اين منظور ابتدا نانو كامپوزيت هاي يورتان آكريلات- رس پخت شونده با پرتوي فرا بنفش سنتز شد، سپس اثر نانو ذرات بر پايداري حرارتي، خواص مكانيكي و هدايت حرارتي نانو كامپوزيت هاي يورتان آكريلات (UA) مورد بررسي قرار گرفت. تصاوير به دست آمده از SEM نشان داد نانو ذرات به طور يكنواخت در بستر پليمر پخش شده اند. پايداري حرارتي نمونه ها به وسيله آناليز وزن سنجي حرارتي (DTG) بررسي گرديد. آناليز DMTA نشان داد افزودن مقدار معيني از نانو ذرات رس (3% و 5% وزني) به بستر پليمر سبب بهبود قابل توجهي در خواص مكانيكي نانو كامپوزيت ها مي شود. همچنين آناليز عكس برداري حرارتي زير قرمز نشان داد هدايت حرارتي نانو كامپوزيت ها با افزايش مقدار نانو ذرات (3% و 5% وزني) افزايش يافت.
علي رغم مطالعاتي كه بر روي كندروسيت¬ها و سلول هاي بنيادين جهت استفاده از آنها در مهندسي بافت غضروف و ترميم نقايص غضروفي انجام شده است وليكن توانايي محدود تكثير و تمايز كندورسيت ها به سمت فيبروبلاست ها و تهاجمي بودن نمونه گيري منابع سلول بنيادين باعث شده است تا محققين به منابع سلولي ديگر فكر كنند. با توجه به مزاياي سلولهاي بنيادي خون قاعدگي نسبت به منابع ديگر سلولهاي بنيادي نظير در دسترس بودن، فراواني ، امكان دستيابي ماهيانه، عدم تومورزايي و تحريك سيستم ايمني فرد پذيرنده و قدرت تكثير و تمايز قابل توجه، در اين نواوري اثر بخشي سلولهاي بنيادي خون قاعدگي در تلفيق با چسب فيبريني به منظور ترميم نقيصه غضروفي نشان داده شده است. اين محصول توانسته است كه نقيصه غضروفي ايجاد شده در مدل خرگوش را به نسبت گروههاي كنترل (گروه درمان شده با چسب زيستي تنها و گروه نقيصه بدون درمان) به صورت چشمگيري ترميم كند.
ليپازها (تري آسيل گليسرول آسيل هيدرولاز EC 3.1.1.3 ) از مهم ترين آنزيم هاي صنعتي هستند كه در صنايع مختلف از جمله صنايع غذايي، شوينده ها، توليدات دارويي، چرم، پارچه، لوازم آرايشي، و كاغذ كاربرد دارند. ليپازهاي باكتريايي عضوي از خانواده β/α هيدرولازها هستندكه تري آسيل گليسرول ها را در فاز بين آب-چربي هيدروليز مي كنند. بهبود ويژگي سوبسترايي و فعاليت كاتاليتيك ليپازها در كاربردهاي تجاري اهميت زيادي دارد. ممانعت فضايي از عواملي است كه در دسترسي سوبسترا به جايگاه فعال آنزيم مشكل ايجاد مي كند. به منظور كاهش ممانعت فضايي و افزايش فضاي جايگاه فعال، فنيل آلانين 17 در درپوش ليپاز كايمريك باسيلوس ترموكاتنولاتوس كه به سمت جايگاه فعال جهت گيري كرده با جهش هاي هدايت شده در محل با سرين جايگزين شد. اين جهش فاصله بين فنيل آلانين 17را تا سرين كاتاليتيك 114 كه در قعر جايگاه فعال آنزيم قرار گرفته 15/4 انگستروم افزايش داد. نتايج نشان داد كه اين جهش فعاليت كلي ليپاز را در حضور اكثر سوبسترها به خصوص سوبستراهاي 8كربنه (U/mg 874)، 10 كربنه (U/mg 836) افزايش داد. همچنين در نتيجه اين جهش فعاليت ليپاز جهش يافته در تمام دماها بالاتر از ليپاز كايمريك بود.و فعاليت ليپاز جهش يافته در pH 9.5 بهينه(U/mg 4950) در مقايسه با ليپاز كايمريك (U/mg 3450) افزايش قابل توجهي را نشان داد. فعاليت آنزيم ليپاز جهش يافته در حضور حلال هاي آلي، مواد پاك كننده، و يونهاي فلزي نيز از ليپاز كايمريك بهبود يافته است.
استفاده از جاذب يكي از روش هاي حذف آرسنيك از آب مي باشد. جاذب اختراع شده علاوه بر ظرفيت جذب بسيار بالا به PH محيط نيز حساسيت ندارد. سيستم هايي كه در آن از جاذب هاي فوق استفاده مي شود بدون نياز به برق و مواد شيميايي براي مدت طولاني قابل استفاده خواهد بود.
نتایج سرچ شما بیش از ۵۰۰ عدد می باشد